طراحی الگوی مطلوب تربیت عقلانی در برنامۀ درسی دین و زندگی
Article data in English (انگلیسی)
-
- مقدمه
تعليم و تربيت از مهمترين و پيچيدهترين اموري است که نقش بسيار مؤثري در زندگي انسان دارد. آموزش و پرورش نهادي است که بر رويکرد اخلاقي و فرهنگي جامعه اثر مستقيم دارد (بست، 2016، ص96)؛ ازاينرو يکي از دغدغههاي اساسي اساتيد و دانشجويان رشتۀ برنامهريزي درسي، تدوين برنامههاي درسي در زمينههاي مختلف بر اساس مباني نظري جامعۀ ايران بوده است. يکي از اين زمينهها، پرورش نيروي عقلاني فراگيران است که در الگوي هدفگذاري برنامۀ درسي ملي، نقش محوري دارد و همۀ مکاتب فلسفي در پرورش آن توافق دارند (سيگل، 2008). ابعاد مختلف وجود آدمي و تربيت آنها، هر يک جايگاه ويژهاي را در تعليم و تربيت اسلامي به خود اختصاص دادهاند؛ اما به (عقل و انديشه) و تربيت عقلاني توجه وافري معطوف شده است؛ زيرا با سلامت عقلاني، تربيت ديگر ابعاد وجود آدمي از تسهيلات ويژهاي برخوردار ميشود؛ پس شايسته است که در زمینۀ امر خطير تربيت عقلاني اهمال نشود و بر جايگاه خاص آن در تربيت هرکدام از ابعاد وجود آدمي تأکيد گردد. بيترديد تربيت عقلاني در تربيت مطلوب ساير جنبههاي وجودي انسان نقش اساسي ايفا ميکند و راه کسب توفيق در تربيت ديني، سياسي، اجتماعي، اخلاقي و... منوط به تربيت آن است (مرزوقي و صفري، 1386، ص116). اساساً نبايد بُعد عقلاني را در عرض ساير ابعاد وجودي انسان تلقي کرد؛ بلکه بايد عقل آن را تنها امتياز انسان از ديگر موجودات و محور فعاليتهاي انساني دانست. نيروي عقلاني انسان، کامل و تام نيست؛ بلکه بايد در مسير زندگي به کمال برسد. به بيان ديگر، قوۀ عقلاني تربيتپذير است؛ يعني ميتواند و بايد تربيت شود. بر اين اساس باید دربارۀ تربيت عقلاني سخن گفت؛ تربيتي که جهتگيري آن پرورش قواي عقلاني، و توجه به بُعد عقلاني شخصيت، چونان رکن اساسي همۀ ابعاد وجود آدمي است (دهقان سيمکاني، 1391، ص24). در واقع بُعد عقلاني که بهعنوان استعداد در وجود آدمي نهاده شده است بهخوديخود شکوفا نميشود؛ بلکه براي پيمودن راه تکامل، نياز به هدايت و تربيت دارد (صفاييمقدم و همکاران، 1386). تربيت عقلاني بهمعناي ايجاد شرايط مناسب براي پرورش قوۀ تفکر انسان است (ملکي، 1379، ص502)؛ و يکي از سازوکارهاي اساسي نظامهاي تربيتي در اين راستا، تدوين برنامههايي بهمنظور پرورش عقل فراگيران يا برنامۀ درسي عقلگرايانه است؛ اما ازآنجاکه برنامۀ درسي مقولهاي آميخته به فرهنگ است و با ضرورتها و اقتضائات فکري، اعتقادي و ارزشي رابطۀ قوي دارد، بايد با توجه به ويژگيهاي بومي براي طراحي آن اقدام کرد.
در اين زمينه نقش کتاب درسي در فرايند تعليم و تربيت، بهعنوان فراهمکنندۀ امکانات و شرايط مناسب براي ايجاد تغييرات مطلوب رفتاري در دانشآموزان از طريق آموزش، بسيار مهم است (ايماني و مظفر، 1382، ص116). در اين ميان، محتواي کتابهاي درسي قرآن و ديني از جايگاه خاصي برخوردارند. اين کتابها از جمله مهمترين کتابهاي درسي اند که در امر تعليم و پرورش باورها، بينشها و ارزشهاي ديني ميتوانند نقش مهمي ايفا کنند. در نتيجه توجه به تحليل محتواي اين کتابها ضرورت دارد؛ از اين روست که اهميت بررسي و پژوهش در مورد برنامههاي آموزش و بهبود بخشيدن و ارتقاي سطح تفکر و کاربست برنامههاي مختلف در اين زمينه مشخص ميشود.
در سالهاي اخير تحقيقات زيادي در زمينۀ تربيت عقلاني صورت گرفته که بهصورت بخشي و جداگانه با تمرکز بر تربيت عقلاني بوده است؛ از جمله آقايي و شرفي (1399، ص77 -102) در پژوهشي به تربيت عقلاني با تأکيد بر مباني انسانشناختي و معرفتشناختي علامه طباطبايي پرداختهاند و دلالتهاي تربيتي در قالب اهداف، اصول و روش ارائه کردهاند. جمشيد مصباحي و پرستو (1398) نيز در پژوهشي به بررسي امکان تربيت ديني بر مبناي نظريۀ عقلانيت وحياني با تکيه بر نظريات علامه جوادي آملي پرداخته و نشان دادهاند که ساختمان عقلي انسان با ابتنا به دو وجه خودفرماني و غيرخودفرماني شناخته ميشود که وجه اول با همراهي اراده و وجه دوم با اخذ اعتبار از وحي فعاليت ميکنند. رضايي، نوروزي و سپاهي (1397، ص29-53)، هدف بررسي کارکردهاي تربيت عقلاني از ديدگاه آيتالله جوادي آملي را با استفاده از روش توصيفي ـ تحليلي از نوع تحليل محتواي کيفي انجام دادهاند. يافتههاي پژوهش دلالت دارد که استاد جوادي آملي تربيت عقلاني را پرورش قوۀ تفکر انسان براي انتقال از حيات معمول به حيات الهي ميداند.
کارآمد (1397، ص20-40) پژوهش جايگاه عقلانيت و معنويت در برنامۀ درسي را با روش تحليلي و استنتاجي و با هدف بررسي عقلانيت و معنويت در برنامۀ درسي، با نگرش به فلسفۀ اسلامي انجام داده و آن را بر اين فرض اساسي مبتني کرده است که جهتگيريهاي هنجاري برنامة درسي بر مبناي فلسفي استوارند. بر مبناي يافتههاي او، جهتگيريهاي عقلاني و معنوي برنامۀ درسي به سمت تربيت، بيشتر، از مباني فلسفي عملگرايي و انسانگرايي سرچشمه ميگيرند. برخلاف اين جهتگيريها که در آنها ارتباط روشني بين عقلانيت و معنويت ديني وجود ندارد، در جهتگيري عقلانيت معنوي برگرفته از فلسفۀ اسلامي، عقلانيت و معنويت بههم مرتبطاند. کرامتي و دهقان سرخآبادي (1396، ص35- 58) در پژوهش «روشهاي آموزش در سيرۀ رضوي و دلالتهاي آن براي تربيت عقلاني در دانشگاه فرهنگيان» به يکي از کاستيهاي موجود در نظامهاي آموزش عالي، يعني توجه به پرورش تفکر در دانشجويان، با بهرهگيري از دلالتهاي تربيتي سيرۀ امام رضا پرداخته است. يافتههاي پژوهش بيانگر پنج روش تدريس شامل: آموزش انفرادي، بحث گروهي، پرسش و پاسخ، مناظره و عبرتآموزي بر اساس سيرة رضوي است. رشيدي (1396، ص7-36) ارائۀ الگوي نظري تربيت عقلاني جهت نظام آموزش و پرورش رسمي و عمومي را بر اساس معرفتشناسي قرآن کريم انجام داده است. وي با روش تحليلي و با استفاده از آيات قرآن کريم بههمراه تفاسيرشان، به اين نتيجه رسيده است که بر اساس بنيانهاي معرفتشناختي قرآن، الگوي تربيت عقلاني در قالب اهداف، اصول و روشهاي تربيتي قابل استخراج است.
بنابراين، تمرکز بر تعليم و تربيت و برنامههاي درسي نشان ميدهد که يکي از عرصهها و وجوه اصلي تعليم و تربيت، حوزۀ «تربيت عقلاني» است و ازآنجاکه رسالت آموزش و پرورش و هدف اصلی دين و کتابهاي ديني، ارتقاي سطح عقل و رشد آن است، اين حوزه مستلزم مطالعات علمي گسترده است. در اين تحقيق، به طراحي الگوي مطلوب تربيت عقلاني در برنامۀ درسي دين و زندگي متوسطۀ دوم پرداخته ميشود. اين نوشتار در پي پاسخگويي به اين پرسش کلي است که طراحي الگوي مطلوب تربيت عقلاني در برنامۀ درسي دين و زندگي در دورۀ دوم متوسطۀ ايران چگونه بايد باشد؟ در اين راستا به چند پرسش فرعي نيز پاسخ داده خواهد شد: شرايط علّي، پديدهمحوري، شرايط زمينهاي، شرايط مداخلهاي و کنش و واکنشها و پيامدهاي الگوي تربيت عقلاني کداماند؟
-
- 1. روش پژوهش
روش اين پژوهش، نظريۀ برخاسته از دادهها بوده است. جامعۀ پژوهش، متخصصان شامل استادان اعضاي هيئت علميِ گروههاي فلسفه، تعليم و تربيت، برنامهريزي درسي و فلسفۀ دين دانشگاههاي تهران، همدان، اراک و قم است. بر اساس روش نمونهگيري هدفمند، استاداني که تأليفاتي در تربيت عقلاني داشتند و يا داراي سابقۀ آموزشي در اين حوزه بودند، مورد مطالعه و مصاحبه قرار گرفتند. با پانزده نفر مصاحبه انجام شد و کار تا اشباع نظري پيش رفت. فرايند مصاحبه نيز تا زماني که يافتههاي حاصل از مصاحبه، اطلاعات تکراری مصاحبههاي جمعي قبلي بود، ادامه يافت. بنابراين، روش گردآوري دادههاي کيفي، مصاحبۀ نيمهساختاريافته يا عميق بود و براي تجزيه و تحليل دادههاي کيفي پژوهش، از نرمافزار MAXQDA نسخۀ 12 استفاده شد.
-
-
- 1-1. اعتبارسنجي يافتههاي کيفي پژوهش
-
محاسبۀ پايايي فرايند کدگذاري که شامل دستهبندي يا مرتبط کردن واحدهاي پژوهش در قالب مقولات است، براي انجام يک تحليل موفق مهم است. در پژوهش حاضر، از پايايي بازآزمون و روش توافقي درونموضوعي (پايايي بين دو کدگذار) براي محاسبۀ پايايي تحليل و کدگذاري مصاحبهها استفاده شد. جهت تعيين پايايي بازآزمون از ميان مصاحبههاي انجامگرفته، سه مصاحبه بهعنوان نمونه انتخاب شد و هر کدام از آنها در يک فاصلۀ زماني کوتاه و مشخص، دو بار کدگذاري شدند؛ سپس کدهاي مشخصشده در دو فاصلۀ زماني براي هر کدام از مصاحبهها باهم مقايسه شدند. روش بازآزمايي براي ارزيابي ثبات کدگذاري پژوهشگر بهکار ميرود. در هر کدام از مصاحبهها، کدهايي که در دو فاصلۀ زماني باهم مشابه هستند، با عنوان «توافق» و کدهاي غيرمشابه با عنوان «عدم توافق» مشخص ميشوند. روش محاسبۀ پايايي بين کدگذاريهاي انجامگرفته توسط محقق در دو فاصلۀ زماني بدين ترتيب است:
درصد پايايي بازآزمون = تعداد توافقات × 2÷ تعداد کل کدها ×100
همچنين براي محاسبۀ پايايي از طريق روش توافق دو کدگذار (ارزياب)، از يک دانشجوي دکتري که بر موضوع اين تحقيق اشراف داشت، درخواست شد تا بهعنوان همکار پژوهش (کدگذار) در اين پژوهش مشارکت کند؛ سپس محقق بههمراه اين همکار پژوهش، تعداد سه مصاحبه را کدگذاري کرد و درصد توافق درونموضوعي که بهعنوان شاخص پايايي تحقيق بهکار ميرود، با استفاده از فرمول زير محاسبه شد:
درصد توافق درون موضوعي = تعداد توافقات × 2÷ تعداد کل کدها × 100
جدول 1. محاسبۀ ضريب پايايي
پايايي بازآزمون
پايايي بين دو کدگذار
رديف
کد مصاحبه
تعداد کدها
تعداد توافقات
درصد توافق
رديف
کد مصاحبه
تعداد کدها
تعداد توافقات
درصد توافق
1
P2
25
10
80
1
P5
21
9
85
2
P8
30
13
86
2
P13
29
11
75
3
P12
22
8
72
3
P15
24
11
92
جمع
77
31
80
جمع
74
31
83
پايايي بازآزمون مصاحبههاي انجامگرفته در اين تحقيق با استفاده از فرمول ذکرشده، برابر 80 درصد و پايايي بين دو کدگذار 79 درصد ميباشد که با توجه به اينکه اين ميزان پايايي بيشتر از 60 درصد است (کولا، 1996)، قابليت اعتماد کدگذاريها تأييد ميشود. درنهايت با جمعبندي مطالب ذکرشده و با توجه به يافتههاي مصاحبهها و تجزيه و تحليل صورتگرفته، الگوي تربيت عقلاني تأييد شد.
در اين تحقيق، دادهها با استفاده از کدگذاري باز، محوري و انتخابي مورد تجزيه و تحليل قرار گرفتند تا اينکه درنهايت الگوي مطلوب تربيت عقلاني در برنامۀ درسي دين و زندگي دورۀ دوم متوسطه طراحي شد. مصاحبهها در سه مرحله کدگذاري ميشوند. در کدگذاري باز، متن مصاحبهها خطبهخط مطالعه شد و پس از فهرست کردن تمامي نکات کليدي مصاحبهها، به هر نکته يک کد تخصيص داده شد. در مرحلۀ بعد، پس از چندين بار مطالعۀ منظم مصاحبهها و مقايسههاي مداوم، مفاهيم مشابه شناسايي شدند و در کنار هم قرار گرفتند. مجموعهاي از مفاهيم، مقولههاي فرعي را شکل دادند. بعد از شناسايي مقولات فرعي، مقولات اصلي شناسايي شدند و بر اساس مقولات فرعي، مقولههاي اصلي شکل يافتند. در کدگذاري محوري، محقق بهدنبال مجموعهاي از کدهاي محوري انتخابشده در سرتاسر کل مجموعۀ دادهها و مطالعه است. اين امر به تصميمگيري در مورد کدهاي اوليه نياز دارد که شايعتر و مهمترند و اينکه تأثير يا کمک بيشتري به تجزيه و تحليل ميکنند. در واقع، کدگذاري محوري فرايند ارتباط دادن خردهمقولات يا مقولههاي فرعي به يک مقوله (پديده) است. مرحلۀ نهايي کدگذاري، کدگذاري انتخابي است که کدگذاري محوري را در سطحي انتزاعيتر ادامه ميدهد. در کدگذاري انتخابي، محقق گروهها يا دستههاي نهايي در نظريهاش را پالايش يا اصلاح ميکند و آنها را به يکديگر مرتبط ميسازد. به عبارتي، کد انتخابي مفهومي است که تمامي مقولهها را بهطور نظاممند به يکديگر پيوند ميدهد.
-
- 2. يافتهها
در اين پژوهش بهمنظور پاسخ به پرسش اصلي، يعني چگونگي دستيابي به الگوي مطلوب در تربيت عقلاني در برنامۀ درسي دين و زندگي دورۀ دوم متوسطۀ مدارس ايران، از رويکرد نظريۀ دادهبنياد استفاده شده است. در اين زمينه کدهاي مستخرج از مصاحبههاي صورتگرفته در سه مرحله کدگذاري باز، محوري و انتخابي انجام گرفت.
-
-
- 1-2. کدگذاري باز
-
در اين مرحله، متن مصاحبهها خطبهخط مطالعه شد و پس از فهرستکردن تمامي نکات کليدي مصاحبهها، به هر نکته يک کد تخصيص داده شد (جدول 2). در مرحلۀ بعد، پس از چندين بار مطالعۀ منظم مصاحبهها و مقايسههاي مداوم، مفاهيم مشابه شناسايي شدند و در کنار هم قرار گرفتند. مجموعهاي از مفاهيم، مقولههاي فرعي را شکل دادند. بعد از شناسايي مقولات فرعي، مقولات اصلي شناسايي شدند و بر اساس مقولات فرعي، مقولههاي اصلي شکل يافتند (جدول 3).
مقولة فرعي
مفاهيم استخراجشده از کدگذاري باز
توجه به همۀ ابعاد انساني
رشد عقلاني در همۀ ابعاد، رشد و بالندگي همۀ مهارتهاي بالقوه، توجه به همۀ ابعاد و جوانب فردي
اهميت انديشه و تفکر در دين
توصيه قرآن به انديشه و تفکر، اهميت تفکر در تعاليم ديني، اهميت تفکر در انديشۀ اسلامي
غنای محتوا
تأکيد بر محتوا، غني بودن محتوا براي دانشآموزان، ارائة مباحث مهم ديني
بهروز و متناسب بودن محتوا
سازگاري با جامعه، عدم توقف در زمان گذشته، تأکيد بر ابعاد عقلاني و ملموس براي دانشآموزان، متناسب بودن محتواي ارائهشده، بهروز بودن محتواي ارائهشده، متناسب بودن محتوا با درک دانشآموزان، مبتني بودن بر مسائل اجتماعي روز
توجه به نيازهاي دانشآموزان
پاسخگويي به نيازهاي روز دانشآموزان، متناسب بودن با نوجوانان امروزي، متناسب بودن محتوا و الگوها با نيازهاي دانشآموزان امروزي
جذاب بودن محتواي ارائهشده
جذاب بودن محتواي ارائهشده، مورد پسند بودن محتوا براي دانشآموزان
استفاده از روشهاي نوين آموزشي
استفاده از روش ديويي در آموزش، استفاده از روشهاي نوين تدريس
اولويتبندي اهداف آموزشي
اولويتبندي اهداف و موضوعات درسي، توجه به مطالب مهمتر و بااهميتتر
فعال بودن دانشآموزان در يادگيري
فعال بودن يادگيرنده، دادن تکالف و مسئوليت به دانشآموزان، مشارکت فعال، عملگرا بودن
فعاليتهاي فوقبرنامۀ جذاب
بهرهگيري از فعاليتهاي عملي مانند بازديد از اماکن مذهبي و علمي، فعاليتهاي فوقبرنامه، برگزاري اردو
پرورش مهارتهاي بالقوۀ دانشآموزان
تقويت حس کنجکاوي و پرسشگري يادگيرنده، تقويت قوۀ استدلال، تقويت مهارت بحث و گفتوگو ، رشد خيالپردازي، يادگيري شيوۀ صحيح تفکر، توانمندسازي دانشآموزان، پرورش دانشآموزان خلاق، فراهم آوردن زمينههاي پرورش علائق
تربيت دانشآموزان پرسشگر و نقاد
پرورش تفکر انتقادي، پرسشگري نتيجۀ پرورش عقلانيت، تقويت روحيۀ پرسشگري دانشآموزان
کار گروهي
تقسيم کار در کلاس، استفاده از فعاليتهاي جمعي جهت ترغيب دانشآموزان به تعقل
بحث و گفتوگو و تبادل نظر
بحث کلاسي زير نظر معلم، بحث و گفتوگو و آزادانديشي، مناظره و گفتوگو، گفتوگو محور بودن، تأکيد بر ارائۀ آزاد نظرات، گفتوگو و فرهنگ مفاهمه
دوري از تحميل نظرات و آزادي بيان
محدود نبودن اظهار نظر و ايجاد فضاي آزاد، دوري از تحکم و تلقين و تحميل مستبدانه، توليد انديشه
ايجاد زمينههاي بروز و رشد مهارتها
فرآهم آوردن موقعيتهاي تربيتي مناسب، فراهم کردن فرصت پيشبيني و حدس
تقويت ميل به دانستن
تفکر يعني جستوجوي حقيقت از امور مجهول، داشتن روحيۀ تحقيق و کنجکاوي نسبت به پديدههاي طبيعت، کنجکاوي و کاوشگري در مورد امور
عملي و کاربردي بودن
تأکيد بر کاربردي بودن و عيني بودن يادگيري، تأکيد بر عملي بودن تکاليف (انجام عمل صالح)، عملي و کاربردي بودن، انجام فعاليتهاي حرفهاي، عملي و کاربردي بودن محتوا و مطالب، عملگرا بودن
فرايندي بودن آموزش
فرايندمدار بودن برنامۀ آموزشي، تأکيد بر فرايند يادگيري
دوري از انباشت ذهن از محفوظات
دوري از انباشت ذهن از محفوظات، عدم تأکيد بر حفظ کردن مطالب و تأکيد بر يادگيري عميق
پرهيز از روشهاي قديمي آموزش
دوري از روشهاي سنتي و ملالآور آموزش، پرهيز از روشهاي قديمي خستهکننده
يادگيري از طريق تجربه
تجربهاندوزي روش رشد عقل، آموزش از راه تجربه، پديدههاي طبيعي بهعنوان منبع يادگيري، تعقل همراه با ادراکات حسي، اهميت تجربه در يادگيري، يادگيري از طريق تجربه، تعامل فرد با محيط، معناي حکمت يعني احساس جهان
تبعيت از دستورات خداوند
اطاعت بيچونوچرا از دستورات خداوند، رابطۀ عقل با خداترس بودن
تأکيد بر تفکر در اصول دين
تأکيد بر نبوت، شناخت اصول دين بهويژه توحيد، تفکر در مورد اصول اساسي دين
دوري از جهل و ناداني
حکمتآموزي یعنی برتري فرد عاقل نسبت به نادان، تأکيد بر روش غفلتزدايي و آگاهيبخشي، از بين بردن خرافات و باورهاي غلط
نقش حمايتي والدين
تشکيل جلسة اوليا و مربيان، بهرهگيري از ظرفيتهاي درون مدرسه و خارج از مدرسه، مانند خانواده
واقعبيني
انطباق حکمت با واقعيات، ارائۀ مطالب با منطق و تأکيد بر عقلانيت
امر به معروف و نهي از منکر
تذکر و توبه از ويژگيهاي عاقل، روش موعظه و پند دادن در آموزش
همراه بودن يادگيري بيروني و دروني
همراه بودن علم و عقل، شکوفاسازي عقل نظري و عملي، هدايت ظاهري و هدايت باطني، علم دنيوي مکمل عقل نظري
تهذيب و پرورش نفس
بصيرتآفرين بودن برنامۀ درسي، تقوا سرچشمۀ آگاهي، تأکيد بر شهود باطني، تأکيد بر بيداري و حيات قلب، تأکيد بر تربيت قلب و تزکيۀ نفس، خودسازي و رياضت دروني، تهذيب و پرورش نفس
پرورش اخلاقيات
تقويت روحيۀ تواضع، دروني کردن معرفت و اخلاقيات
پرورش توانمنديهاي فردي
تأکيد بر نقش انسانساز بودن، تأکيد بر عمل صالح، تأکيد بر احساس مسئوليت، داشتن اراده و پشتکار، بيان خردمندانه هنگام سخن گفتن و بحث با ديگران
استفاده از منابع مرجع و دست اول
استفاده و استناد به منابع دست اول و مرجع، کاربرد منابع دست اول ديني
استفاده ار نمادها و نکات کليدي
استفاده از نکات کليدي، اسنفاده از کلمات داراي بار معنايي بالا
مشورت با بزرگان
مشورت با بزرگان عامل رشد عقل، پندآموزي از نظرات خبرگان و تجربههاي آنها، معاشرت با افراد باتقوا، همنشيني با بزرگان و عالمان
عالمان و بزرگان دين
ارزشگذاري و قدرداني از عالمان، احترام به بزرگان دين و يادآوري نقش آنها
پندآموزي و عبرت از تاريخ
پندآموزي از تاريخ، عبرت از تاريخ، ارتباط بين وقايع تاريخي و اتفاقات حال، يادآوري وقايع و موضوعات مهم
استفاده از روش الگوسازي
استفاده از روش الگوسازي، اهميت شخصيتهاي بزرگ بهعنوان الگو
آموزش در قالب داستان
بيان فضایل اخلاقي در قالب داستان و ضربالمثل، استفاده از حکايات و اشعار عرفاني
جذاب بودن قالبهاي ارائۀ مطالب
استفاده از قالبهاي ارائۀ جذاب مانند فيلم
هدفمند و آيندهنگر بودن
تأکيد بر عاقبتانديشي، داشتن هدف، هدفمند بودن آموزش، پيشرفتگرا بودن
تربيت انسان عاقل
حاکم کردن عقل بر قواي نفس، تربيت انسان عاقل و حکيم
تربيت دانشآموزان بر اساس الگوي اسلامي
برونداد آن الگوي اسلامي تربيت عقلاني، تربيت دانشآموزان با قدرت تحليل بالا و با معرفت ديني، هدف غايي پرورش استعدادهاي انسان براي رسيدن به سعادت، توجه به خروجي بر اساس مباني اسلام
تربيت شهروندان مسئول
تربيت شهروندان مسئول، آماده کردن شهروندان مفيد براي جامعه
ارائۀ محتواي آموزشي مناسب
تدوين کتابهاي مفيد، تأکيد بر اهميت محتواي مناسب، کتب درسي مناسب و بامحتوا
روشهاي ارزيابي کارامد و متنوع
استفاده از روشهاي پرسش و پاسخ، بهرهگيري از روشهاي ارزشيابيهاي منعطف و متنوع، روش پرسش و پاسخ
روشهاي استاندارد و ملموس ارزيابي
استفاده از روشهاي ملموس و استاندارد ارزيابي، ارزيابي دقيق از فرايند يادگيري دانشآموزان
داشتن نيروي انساني کارامد
نيازمند معلمان کارآزموده، معلمان توانمند، ايجاد ارتباط عاطفي صحيح بين معلم و شاگرد، امين بودن معلم، نقش محوري معلم، توانمندسازي معلمان
دوري از سطحينگري
عميق بودن برنامۀ درسي و دوري از سطحينگري
توجه به نيازهاي افراد و جامعه
توجه به نيازها و انتظارات، در راستاي نيازهاي جامعه بودن
پاسخگو بودن به سؤالات و شبهات ديني
پاسخگويي اساسي به سؤالات ديني، پرسش و پاسخ در مورد موضوعات اساسي، تفسير مباحث، پاسخگويي به شبهات ديني
رسيدن به حقيقت
حقيقتجويي، درک واقعيت و حقيقت
برنامهريزي صحيح و متناسب
برنامهريزي معقول، منسجم و دقيق بودن برنامهها
سازماندهي مناسب و موقعيتشناسي
اصلاح و سازماندهي با توجه به موقعيت، سازماندهي دقيق کارها
نظارت و ارزيابي مستمر
ارزيابي چگونگي انجام تکاليف، ارزيابي مستمر و مداوم فعاليتها
توجه به تفاوتهاي فردي
توجه به تفاوتهاي فردي، درک تفاوت بين دانشآموزان
پس از صورتبندي مقولات فرعي در جدول 2، شکلدهي به مقولات اصلي در جدول 3 انجام شد:
مقولۀ اصلي
مقولههاي فرعي
تربيت چندبعدي دانشآموزان
توجه به همۀ ابعاد انساني، پرورش مهارتهاي بالقوۀ دانشآموزان
استعداديابي و پرورش مهارتها
ايجاد زمينههاي بروز و رشد مهارتها، تقويت ميل به دانستن، پرورش توانمنديهاي فردي، توجه به نفاوتهاي فردي
محتواي مناسب
غنای محتوا، بهروز و متناسب بودن محتوا، جذاب بودن محتواي ارائهشده، استفاده از منابع مرجع و دست اول، استفاده ار نمادها و نکات کليدي، جذاب بودن قالبهاي ارائۀ مطالب، توجه به نيازهاي دانشآموزان، تناسب محتوا و نيازهاي دانشآموزان، ارائۀ محتواي آموزشي مناسب، دوري از سطحينگري
روشهاي آموزش
استفاده از روشهاي نوين آموزشي، امر به معروف و نهي از منکر، استفاده از روش الگوسازي، آموزش در قالب داستان، مشورت با بزرگان، پندآموزي و عبرت از تاريخ، استفاده از روش الگوسازي، آموزش در قالب داستان، جذاب بودن قالبهاي ارائۀ مطالب
روشهاي ارزشيابي
روشهاي ارزيابي کارامد و متنوع، روشهاي استاندارد و ملموس ارزيابي، نظارت و ارزيابي مستمر
نيازها و انتظارات جامعه
اولويتبندي اهداف آموزشي، واقعبيني، هدفمند و آيندهنگر بودن، توجه به نيازهاي افراد و جامعه
فعال بودن دانشآموز در فرايند يادگيري
فعال بودن دانشآموزان در يادگيري، کار گروهي، عملي و کاربردي بودن، فرايندي بودن آموزش، يادگيري از طريق تجربه، پاسخگو بودن به سؤالات و شبهات ديني
آزادي در ابراز نظرات
دوري از تحميل نظرات و آزادي بيان، بحث و گفتوگو و تبادل نظر
ظرفيتهاي آموزشي مکمل
فعاليتهاي فوقبرنامه جذاب، نقش حمايتي والدين
تربيت انسان مطلوب بر اساس الگوي اسلامي
تربيت انسان عاقل، تربيت دانشآموزان بر اساس الگوي اسلامي
تربيت شهروند مناسب براي جامعه
تربيت دانشآموزان پرسشگر و نقاد، تربيت شهروندان مسئول
پرهيز از ديدگاههاي قديمي يادگيري
دوري از انباشت ذهن از محفوظات، پرهيز از روشهاي قديمي آموزش
کنارگذاشتن خرافات و تفکرات انحرافي
دوري از جهل و ناداني، تربيت شهروندان مسئول
انديشه و تفکر ديني
اهميت انديشه و تفکر در دين، تبعيت از دستورات خداوند با عقلانيت، تأکيد بر تفکر در اصول دين، تربيت انسان متفکر
رشد معنوي
همراه بودن يادگيري بيروني و دروني، تهذيب و پرورش نفس، پرورش اخلاقيات، رسيدن به حقيقت
ديدگاه و دغدغههاي عالمان و بزرگان دين
تکريم جايگاه بزرگان، دغدغههاي عالمان دين
نيروي انساني کارامد
داشتن نيروي انساني کارامد، برنامهريزي صحيح و متناسب، سازماندهي مناسب و موقعيتشناسي
نتايج نهايي کدگذاري باز با صورتبندي مقولات اصلي پايان يافت و در مجموع هفده کد اصلي استخراج گرديد.
-
-
- 2-2. کدگذاري محوري
-
کدگذاري محوري، مرحلۀ دوم تجزيه و تحليل در نظريهپردازي دادهبنياد است. هدف از اين مرحله برقراري رابطه بين مقولههاي توليدشده در مرحلۀ کدگذاري باز بر اساس مدل پارادايمي است و به نظريهپرداز کمک ميکند تا فرايند ساخت نظريه را بهآسانی انجام دهد. اساس فرايند ارتباطدهي در کدگذاري محوري بر بسط و گسترش يکي از مقولهها قرار دارد؛ يعني آنچه در پژوهش حاضر بهعنوان مقولۀ محوري انتخاب شده است. در اين پژوهش، انديشه و تفکر ديني بهعنوان مقولۀ محوري در نظر گرفته شده است. کدگذاري محوري بر اساس مدل پارادايم در شکل 1 ارائه شده است.
شکل 1. کدگذاري محوري بر اساس مدل پارادايمي و الگوي تربيت عقلاني
-
-
-
- 3-2. کدگذاري انتخابي
-
-
در کدگذاري باز و محوري، اجزاي الگوی پارادايمي کارکردهاي تربيت عقلاني در برنامۀ درسي دين و زندگي احصا شدند؛ الگویی که شامل شرايط علّي پديدۀ اصلي، شرايط زمينهاي، شرايط مداخلهگر، راهبردها و اقدامات و پيامدهاست. گامهاي کدگذاري انتخابي عبارتاند از: معين کردن خط داستان، ارتباط دادن مقولهها و زيرمقولهها از طريق پارادايم، اعتباربخشي به روابط و درنهايت پرکردن شکاف بين مقولهها. لازم به ذکر است که گامهاي فوق در فرايندي رفتوبرگشتي انجام ميشود. بنابراين، گامهاي کدگذاري انتخابي بهشکل واضحي از يکديگر مجزا نيستند و از طريق يک فرايند تعاملي همراه با کدگذاري باز و محوري انجام ميشود. با توجه به اينکه در مرحلۀ مصاحبه با خبرگان سؤالات مصاحبه بر اساس الگوی پارادايمي تدوين شده بود، مصاحبهشوندگان نظرات خود در مورد اجزاي تشکيلدهندۀ الگو را بهطور خاص بر اساس شش بعد الگو ارائه کرده بودند. با اين وجود، با تحليلها و رفتوبرگشتهايي که صورت گرفت، تعديلهايي در پاسخهاي اوليۀ اين افراد انجام شد. لذا خط داستان و معيار انتخاب مفاهيم در هر يک از ابعاد الگو، مطابق با توضيحات زير است. الگوی پارادايمي پس از تهيه شدن، براي افزايش اعتبار در اختيار خبرگان قرار گرفت که با حوزۀ تربيت عقلاني در آموزش و پرورش آشنايي داشتند. از اين خبرگان خواسته شد که نظرات خود را در مورد فرايند تدوين و الگوی نهايي ارائه دهند. بيشتر آنها موضوع را تأييد کردند و بعضي از آنها نظرات اصلاحي نيز داشتند که در فرايندي رفتوبرگشتي اصلاحات اعمال گردید و نظر نهايي آنها دريافت شد. درنهايت با توجه به يافتههاي مصاحبه و تجزيه و تحليل صورتگرفته ميتوان بيان کرد که الگوی تربيت عقلاني مورد تأييد است.
-
- 3. تشريح الگوی پارادايمي در عمل
- 1-3. مقولۀ محوري
- 1-1-3. انديشه و تفکر ديني
- 1-3. مقولۀ محوري
- 3. تشريح الگوی پارادايمي در عمل
در پژوهش حاضر بعد از کدگذاري يافتههاي مصاحبه، انديشه و تفکر ديني بهعنوان مقولۀ محوري شناسايي شد. انديشه و تفکر يکي از موضوعات اسلاسي در تعاليم دين است که علاوه بر قرآن کريم در بسياري از منابع ديني به آن اشاره شده و بهکرّات بر اهميت عقلانيت و انديشه و تفکر تأکید شده است. اين مقولۀ محوري از چندين مقولۀ فرعي تشکیل شده است که عبارتاند از: اهميت انديشه و تفکر در دين، تبعيت از دستورات خداوند با تکيه بر عقلانيت، تأکيد بر تفکر در اصول دين و تربيت انسان متفکر. در اين راستا ميتوان به مصاحبه با کد 1 اشاره کرد که عنوان ميکند: «در قرآن کريم و روايات متعدد ما بر اهميت انديشه تأکيد شده است؛ مثلاً خداوند در سورههاي غاشيه آيۀ 17 و عبس آيۀ 24 توصيه ميکند با انديشه و تفکر به عالم بنگريد.
-
-
- 2-3. شرايط علّي
- 1-2-3. نيازها و انتظارات جامعه
- 2-3. شرايط علّي
-
يکي از اصول اصلي در هر اقدام و فعاليتي، نيازها و انتظاراتي است که باعث بهوجود آمدن آن شده است. برنامۀ درسي تربيت عقلاني نيز مانند هر برنامۀ ديگري از خواستها و نيازهاي جامع منبعث شده است. در اين زمينه، مقولههاي فرعي «توجه به نيازهاي افراد و جامعه»، «اولويتبندي اهداف آموزشي»، «واقعبيني» و «هدفمند و آيندهنگر بودن» شناسايي شدند. برنامۀ درسي هدفگذاري صحيح و داشتن برنامۀ منسجم جهت رسيدن به هدف است. داشتن اهداف کلي با ارزشهاي ديني والا ـ که از نيازهاي اصلي و اساسي جوامع دينمحور است ـ باعث حرکت بهسمت تنظيم برنامۀ درسي تربيت عقلاني ميشود. بدون داشتنن ايده و هدف مهم، انجام هيچ نوع کار و فعاليتي امکانپذير نيست. آيندهنگر بودن نيز يکي از کدهاي مهمي است که تکرار بالايي در مصاحبهها داشت و نشان ميدهد که اهداف و نيازهاي خاصي آموزش و پرورش را بهسمت طراحي الگوی تربيت عقلاني سوق ميدهد. شرکتکنندهاي با کد 6 عنوان ميکند: «روش آيندهنگري نوعي تدبير است که هر انسان عاقلي به آن نياز دارد. در نظامهاي تعليم و تربيت بايد هدفمند و مدبرانه حمل نمود و نيازها و انتظارات آتي را مدنظر داشت و با برنامهريزي معقول، منسجم و منظم، تصميمات لازم را اتخاذ نمود». اين نظر و نظرات مشابه، اهميت آيندهنگري را از ديد شرکتکنندگان نشان ميدهد و ميتوان دريافت که انتظارات و نيازهاي جامعه است که ما را بهسمت تربيت عقلاني در چارچوب آموزش و پرورش رهنمون ميشود.
-
-
-
- 2-2-3. اهداف تربيت ديني
-
-
يکي از شرايط علّي که موجب پديد آمدن برنامۀ تربيت عقلاني در آموزش و پرورش شده، اهدافي است که بر اساس تعاليم شريعت اسلام در منابع ديني در زمينۀ تربيت افراد وجود دارد. دين اسلام با ارائۀ اهداف کاملي از خلقت انسان، نيازهاي ويژهاي را در مسير رسيدن به تکامل در نظر ميگيرد. براي تربيت انسانهاي مفيد و رسيدن به اهداف ديني در جنبههاي فردي و اجتماعي، نيازمند طراحي سيستم آموزشي کارآمد و مبتني بر عقلانيت است که بتواند با در نظر گرفتن نيازها و انتظارات هر عصر به افراد کمک کند تا به هدف غايي برسند. در اين زمينه شرکتکنندهاي با کد 6 بيان ميکند: «در قرآن اهداف اساسي از خلقت را به دو دسته اهداف دنيوي و اخروي تقسيم ميکند که لازمۀ رسيدن به آن، داشتن تربيت عقلاني است که از طريق انديشيدن در عاقبت امور بهدست ميآيد».
-
-
-
- 3-2-3. ديدگاه و دغدغههاي عالمان و بزرگان ديني
-
-
يکي از دلايل اصلي بهوجود آمدن برنامۀ تربيتي عقلاني در مدارس، دغدغههايي است که توسط عالمان دين بيان ميشود. دغدغههاي عالمان و بزرگان ديني که سکانداران اصلي تقويت روحيۀ ديني و خداپرستي هستند، بر لزوم پاسخگويي منطقي و عقلاني به نيازهاي روز دانشآموزان است. شرکتکنندهاي با کد 3 بيان ميکند: «در دين ما، بهويژه در قرآن کريم، مشورت با خردمندان و بزرگان را عامل رشد عقل و خرد ميشمارد. شايد بتوان گفت با مشورت با دانشمندان و بزرگان دين نگاه متفاوتي نسبت به مسائل پيدا میکنيم». درنتيجه نقش بزرگان دين را ميتوان هدايتگري و روشنگري دانست که ميتواند از عوامل اصلي سوقدهنده بهسمت برنامۀ درسي باشد.
-
-
- 3-3. عوامل مداخلهگر
- 1-3-3. نیروی انساني کارامد
- 3-3. عوامل مداخلهگر
-
يکي از عوامل اصلي که ميتواند در اجراي هر طرح و برنامهاي اثرگذار باشد، داشتن نيروي انساني باتجربه و کارآزموده است. در چندين مصاحبه بر اهميت توانمندي معلمان بهعنوان مجري اصلي تربيت عقلاني تأکيد شده است. مصاحبهشوندهاي با کد 5 بيان ميکند: «تربيت عقلاني و آموزش ارزشهاي عقلاني در الگوي تربيتي اسلام، همسو و هماهنگ با تربيت قلب، تزکيۀ نفس و تربيت معنوي بهدست ميآيد. براي انجام اين مهم، به معلمان کارکشته و کارآزموده و همچنين کتب درسي مناسب نياز است».
-
-
-
- 2-3-3. خرافات و تفکرات نادرست
-
-
در جامعه گاهي وجود خرافات و تفکرات نادرست دربارۀ دين موجب ميشود تا افراد استنباط اشتباه و ناصحيحي درمورد دين داشته باشند و اين موضوع از مواردي است که در سالهاي گذشته موجب گمراهي بسياري از افراد شده و سبب شده است تا قضاوتهاي نادرستي از تعاليم ديني داشته باشند. اين امر علاوه بر اينکه ميتوان آن را بهعنوان شرايط علّي بهوجود آمدن تربيت عقلاني در مدارس دانست، ميتواند يکي از عوامل مداخلهگر و بهنوعي مزاحم در اجراي برنامۀ تربيت عقلاني در نظر گرفته شود. شرکتکنندهاي با کد 11 بيان ميکند: «متأسفانه اين روزها بهقدري عقايد خرافي و غلط ديني بين دانشآموزان وجود دارد که وقتي ميخواهي اشتباه بودنشان را به آنها بگويي، ديگر باور نميکنند».
-
-
-
- 3-3-3. پرهيز از ديدگاههاي سنتي به آموزش
-
-
يکي ديگر از عوامل مداخلهگري که در زمينۀ تربيت عقلاني وجود دارد، اين موضوع است که برخي معتقدند آموزش تعاليم دين بايد با روشهاي سنتي مانند سخنراني صورت گيرد و گاه در برابر فناوری و روشهاي آموزشي جديد مقاومت وجود دارد. به همين دليل، بسياري از شرکتکنندگان اين موضوع را بهعنوان عامل مداخلهگر در نظر گرفته و تأکيد کردهاند که ميبايست اين ذهنيت را تغيير داد و از روشهاي بهروز و کارامد در آموزش استفاده کرد.
-
-
- 4-3. شرايط زمينهاي
- 1-4-3. محتواي مناسب
- 4-3. شرايط زمينهاي
-
يکي از مهمترين عوامل اثرگذار بر تربيت عقلاني، داشتن محتواي مناسب و غني است. با توجه به اينکه دين مبين اسلام سرشار از آموزهها و تعاليم معنوي ناب است، ميتوان گفت که در اين زمينه يک مزيت عمده وجود دارد. آموزههاي ديني غني موجب شده است طراحان برنامۀ درسي بتوانند از ميان انبوهي از معارف، متناسب با وضعيت دانشآموزان انتخاب کنند و در کتب و منابع درسي بگنجانند. در اين زمينه در مصاحبههاي جمعآوريشده، اشارات فراواني بر اهميت انتخاب صحيح مطالب و مرتبط بودن آن با نيازهاي جامعه اشاره شده است. مصاحبهشوندۀ کد 13 عنوان ميدارد: «بايد مواد يا محتواي برنامۀ درسي دين و زندگي طوري چينش شده باشد که دانشآموزان را دعوت کند به اينکه در همه چيز بينديشند و آنان را به نوعي نظرورزي از نوع تفکر و تأمل دقيق تشويق کند، نه نگاه عادي و سطحي».
-
-
-
- 2-4-3. آزادي در ابراز نظرات
-
-
يکي از ملزومات اصلي يادگيري، آزادي در ارائۀ نظرات و دريافت پاسخ ميباشد. اين نوع از يادگيري، از اهداف اصلي تعاليم دين اسلام است که در آن تأکيدات فراواني بر ارائۀ نظرات و لزوم پاسخگويي صحيح به سؤالات و ابهامات ارائهشده است. شرکتکنندگان نيز يکي از شرايط يادگيري مطلوب در برنامۀ درسي تربيت عقلاني را بر اين موضوع بنا نهادهاند که دانشآموزان بتوانند اطلاعات و نظراتي را که در ذهنشان هست، بيان کنند تا مدرسان و عالمان بتوانند با ارائۀ ادله و شواهد لازم به آنها پاسخ دهند. عالمان ديني عقيده دارند، اين نوع از پاسخگويي و آموزش تعاليم ديني که با پاسخگويي منطقي به شبهات و ابهامها همراه است، ميتواند بسيار سازنده و مفيد باشد؛ و برعکس، آموزش همراه با استبداد و اجبار را ناکارآمد ميدانند. در اين زمينه شرکتکنندۀ کد 14 عنوان ميکند: «فضاي کلاس طوري باشد که قابليت پرسشهاي پژوهشگرانه را داشته باشد؛ نه اينکه فضاي کلاس ذهنها را محدود به حفظ متون کند و کسي جرئت حرف و نقد نداشته باشد».
-
-
-
- 3-4-3. استعداديابي و پرورش استعدادها
-
-
يکي از مقولههاي اصلي استخراجشده در خصوص شرايط زمينهاي، استعداديابي و پرورش استعدادهاست که از مقولههاي فرعي ايجاد زمينههاي بروز و رشد مهارتها، تقويت ميل به دانستن، پرورش توانمنديهاي فردي و توجه به تفاوتهاي فردي تشکيل شده است. در اين زمينه ميتوان گفت، به منظور داشتن برنامۀ درسي تربيت عقلاني، بايد با فراهم آوردن شرايطي دانشآموزاني را که داراي استعدادهاي خاصي در زمينۀ علوم ديني هستند، شناسايي کرد و از آنها برای اجراي برنامۀ درسي کمک گرفت و بهنوعي هميار معلمان در اين زمينه باشند. همچنين اين مقوله نشان ميدهد که در زمینۀ تربيت عقلاني بايد به اين اصل پايبند بود و شرايطي را فراهم آورد تا دانشآموزان بااستعداد بتوانند مهارتهاي خود را بروز دهند. در نتيجه، فراهم کردن چنين شرايطي از لازمههاي برنامۀ درسي تربيت عقلاني است. شرکتکنندهاي با کد 10 بيان ميکند: «يکي از لازمههاي اصلي در اجراي برنامۀ درسي، اجازه دادن به دانشآموزان جهت بروز استعدادهايشان است. ميشود با کمک گرفتن از استعدادها در پيشبرد اهداف موفق عمل کرد».
-
-
- 5-3. کنش و واکنشها
- 1-5-3. تربيت چندبعدي دانشآموزان
- 5-3. کنش و واکنشها
-
در دين مبين اسلام توجه به همۀ جنبههاي انساني اهميت فراواني دارد و تأکيدات فراواني مبني بر اينکه انسان بايد تمامي ظرفيتهاي وجودي خود را بشناسد و از آنها بهره گيرد، وجود دارد. از کدهاي استخراجشده، مقولۀ اصلي تربيت چندبعدي دانشآموزان استخراج شد. این مقوله اشاره به اين دارد که برنامۀ تربيت عقلاني بايد بهگونهاي طراحي شود که بتواند توانمنديهاي گوناگون آنها را مدنظر قرار دهد و از تربيت دانشآموزان تکبعدي پرهيز شود. در اين زمينه شرکتکنندۀ کد 8 عنوان ميکند: «دروسي که در آموزش و پرورش براي بچهها وجود دارد، بايد بهگونهاي باشد که دانشآموزانِ همهفنحريف را تربيت کند که در همۀ زمينهها توانمند باشند؛ نه اينکه دانشآموز فقط در يک قسمت خوب باشد و در بقیۀ بخشها نباشد».
-
-
-
- 2-5-3. فعال بودن دانشآموزان در فرايند يادگيري
-
-
يکي ديگر از اصول اساسي نظريههاي يادگيري نوين، تأکيد بر عامليت يادگيرنده است. در دين اسلام نيز بر اين موضوع تأکيد فراواني شده است که دانشآموز بايد با موضوعات مهم ارتباط برقرار کند و بهطور تجربي و با درک کامل به ماهيت مفاهيم ديني پي ببرد. در مصاحبههاي انجامشده، اين موضوع مورد تأکيد فراوان بود و مقولۀ اصلي فعال بودن دانشآموزان، از مجموع مقولات فرعي فعال بودن دانشآموزان در يادگيري، کار گروهي، عملي و کاربردي بودن، فرايندي بودن آموزش، و يادگيري از طريق تجربه تشکيل شده است. در اين مورد ميتوان به نظر شرکتکنندهاي با کد 3 اشاره کرد که عنوان ميکند: «يکي از راههاي رشد عقل، تجربهاندوزي است. تجربه عبارت است از تعامل فرد با محيط؛ و هرچه اين تعامل بيشتر شود، شرايط مناسبتري براي رشد عقل فراهم ميگردد».
-
-
-
- 3-5-3. روشهاي آموزشي نو و کارآمد
-
-
در آموزش و پرورش نوين استفاده از روشهاي آموزشي کارآمد اهميت فراواني دارد. چهبسا روش آموزشي غلط و کسالتآور، کل اهداف و محتواي آموزشي را تحت تأثير قرار دهند. در اين زمينه مقولات فرعي استفاده از روشهاي نوين آموزشي، امر به معروف و نهي از منکر، استفاده از روش الگوسازي، آموزش در قالب داستان، مشورت با بزرگان، پندآموزي و عبرت از تاريخ، استفاده از روش الگوسازي، آموزش در قالب داستان، و جذاب بودن قالبهاي ارائۀ مطالب شناسايي شدند. در اين زمينه ميتوان به نظر شرکتکنندهاي با کد 8 اشاره کرد: «در جهت آموزش بهتر ميتوان از روش الگويي يا الگوسازي استفاده کرد. انسان به فطرت خود که عشق به کمال مطلق است، الگوطلب و الگوپذير است. بدين سبب يکي از بهترين روشهاي تربيت عقلاني، ارائۀ نمونه و تربيت عملي است».
-
-
-
- 4-5-3. روشهاي ارزشيابي نو و کارآمد
-
-
روشهاي ارزشيابي مفيد و کارآمد مکمل روشهاي آموزشي هستند و بهنوعي بخش جداييناپذير آن محسوب ميشود. در برنامۀ تربيت عقلاني در رابطه با مقولۀ اصلي روشهاي ارزشيابي، میتوان به مقولات فرعي روشهاي ارزيابي کارآمد و متنوع، روش هاي استاندارد و ملموس ارزيابي، و نظارت و ارزيابي مستمر اشاره کرد که از تحليل مصاحبههاي انجامشده استخراج شدند. شرکتکنندهاي با کد 10 عنوان ميکند: «استفاده از روشهاي ارزشيابي مناسب، اهميت فراواني دارد. بهرهگيري از روشهاي ارزشيابيهاي منعطف و متنوع، فراهم آوردن زمينههاي پرورش علائق آنها را بهدنبال دارد».
-
-
-
- 5-5-3. ظرفيتهاي آموزشي مکمل
-
-
استفاده از ظرفيتهاي جانبياي که پيرامون محيط آموزشي وجود دارند، ميتواند در افزايش کيفيت آموزشي و يادگيري دانشآموزان مؤثر باشد. در تربيت عقلاني برنامۀ درسي دين و زندگي ميتوان از ظرفيتهايي مانند خانواده و سازمانهايي مانند پايگاههاي بسيج استفاده کرد. مصاحبهکنندگان به کرّات بر اهميت نقش خانواده تأکيد کردهاند. شرکتکنندهاي با کد 10 بيان ميکند: «جهت آموزش بهتر و کارآمدتر در برنامۀ تربيت عقلاني ميتوان به بهرهگيري از ظرفيتهاي درون مدرسه، خارج از مدرسه و خانواده اشاره کرد». در اين زمينه در مقولههاي فرعي فعاليتهاي فوقبرنامۀ جذاب، به نقش حمايتي والدين اشاره شده است.
-
-
- 6-3. پيامدها
- 1-6-3. تربيت دانشآموزان مطلوب بر اساس الگوي اسلامي
- 6-3. پيامدها
-
يکي از مهمترين پيامدهايي که ميتوان از برنامۀ تربيت عقلاني متصور بود، موضوع تربيت دانشآموزان بر اساس الگوي اسلامي است. اسلام مجموعهای از دستورالعملها و الگوها را در مورد انسان کامل ارائه ميدهد و ويژگيهايي را براي اين افراد در نظر ميگيرد. ميتوان گفت، هدف دنيوي که خداوند در قرآن براي افراد ذکر ميکند، انسان بودن و تعامل مناسب با اطرافيان است که ميتوان آن را بهعنوان فردي مطلوب مطابق با نظر شرع در نظر گرفت. در مصاحبههاي صورتگرفته بهوفور بر اين پيامد تأکيد شده است و نقش آموزش و پرورشي را که بر عقلانيت استوار است، تربيت دانشآموز باتقوا و شايسته بر اساس الگوي اسلام در نظر ميگيرد. در اين زمينه مصاحبهشوندهاي با کد 5 بيان ميکند: «الگوي اسلامي تربيت بايد دنبال ايجاد فکر در قلب بوده و بدون بيداري و حيات قلب محقق نميشود. تعامل حکيمانه عقل بر قواي نفس، موجب توسعۀ دايرۀ ارزشهاي عقلي، پيدايش تفکر و تعقل حکيمانه و تحقق الگوي اسلامي تربيت عقلاني خواهد شد».
-
-
-
- 2-6-3. تربیت شهروند مطلوب براي جامعه
-
-
يکي ديگر از مقولههاي اصلي که در بخش پيامدهاي الگوی تربيت عقلاني از مصاحبههاي انجامشده استخراج گرديد، عبارت است از تربيت شهروند مطلوب براي جامعه. اين مقولۀ اصلي، از مقولههاي فرعي «تربيت دانشآموزان پرسشگر و نقاد» و « تربيت شهروندان مسئول» تشکيل شده است. در اين مقوله ميتوان به نقش تربيت عقلاني در پرورش افرادي که شهروند مطلوبي براي جامعه باشند، اشاره کرد. بر کسي پوشيده نيست که يکي از اهداف اصلي تعاليم انبيا و نيز سازمانهاي آموزش و پرورش امروزي، تربيت افرادي است که بتوانند براي جامعه مفيد بوده، در پيشبرد اهداف آن سهيم باشند. وجود شهروندان نامطلوب و مخلّ اجتماع، همواره يکي از دغدغههاي اصلي جوامع است. درنتيجه يکي از پيامدهاي برنامۀ درسي طراحيشده مبتني بر تربيت عقلاني، تربيت شهروندان مطلوب و مفيد براي جامعه است.
-
-
-
- 3-6-3. رشد معنوي دانشآموزان
-
-
يکي از اهداف اساسي تعاليم انبيا، کمک به انسانها برای رشد معنوي و نزديک شدن به ذات احديت است. در بررسي مصاحبههاي انجامشده، مقولات فرعي همراه بودن يادگيري بيروني و دروني، تهذيب و پرورش نفس، پرورش اخلاقيات، و رسيدن به حقيقت استخراج شدند. يکي از مواردي که تأکيد فراواني بر آن شده، تزکيه و تهذيب نفس است که در دين مبين اسلام جزو اهداف والا در نظر گرفته شده است. مصاحبهشوندهاي با کد 5 اشعار ميدارد: «تربيت عقلاني و آموزش ارزشهاي عقلاني در الگوي تربيتي اسلام، همسو و هماهنگ با تربيت قلب، تزکيۀ نفس و تربيت معنوي بهدست مي آيد». همچنين مورد ديگري که در مصاحبهها اهميت زيادي داشت، تأکيد بر پرورش اخلاقيات بود. در اين زمينه شرکتکنندهاي با کد 17 بيان ميکند: «هدف انباشتن ذهن دانشآموز از محفوظات نيست؛ بلکه پرورش آنان در مقام خردگراياني نقاد که با چشمي مسئلهياب و ذهني خلاق در انديشۀ يافتن راهحلهاي مناسب براي مسائل نظري و عملي هستند و ايدئالهاي معرفتي و اخلاقي را دروني کردهاند».
-
-
-
- 4-6-3. اعتباريابي الگو
-
-
در اين بخش به بررسي اعتبار و پايايي نتايج پژوهش پرداخته شده است. بررسي اعتبار مقولات و روابط آنها در بخش کيفي، در واقع اعتباريابي نظريه است. مهمترين بخش فعاليتهاي تحقيقي، در روش نظريۀ دادهبنياد است. بر اين اساس، محققان تلاش نمودند از طريق بازگشتهاي مکرر به دادهها، نظريۀ خود را بهطور مکرر ويرايش و تکميل کنند و اصلاحات لازم را انجام دهند تا نظريۀ استخراجشده، به مرحلۀ تراکم مفهومي و تمايز مفهومي دست پيدا کند و قدرت توضيحدهندگي لازم را دربارۀ شرايط موجود داشته باشد. در اين پژوهش، محقق براي ارزيابي تحليلهاي صورتگرفته و مراحل انجام کار، از نظرات و قضاوتهاي خبرگان استفاده کرده است. بدين منظور، الگوی پارادايمي در حین تهیه، براي افزايش اعتبار در اختيار خبرگانی قرار ميگرفت که با حوزۀ تربيت عقلاني در آموزش و پرورش آشنايي داشتند. از اين خبرگان خواسته شد که در مورد فرايند تدوين الگو نظرات خود را ارائه دهند. بيشتر آنها الگو را تأييد کردند و بعضي از آنها نظرات اصلاحي نيز داشتند که در فرايندي رفتوبرگشتي اصلاحات اعمال گردید و نظر نهايي آنها دريافت شد. لازم به ذکر است که در مراحل انجام کار نيز بهطور دائم از نظرات خبرگان در مورد صحت و روشن بودن نحوۀ انجام مصاحبهها و کدگذاريها استفاده شد. در هر مرحله، ايرادات رفع میشد و مراحل کار بهصورت دقيق و تأييدشده صورت ميگرفت. افزون بر اين، پس از تعيين الگوی تربيت عقلاني، از ده نفر از خبرگان خواسته شد تا نظر خود را دربارۀ الگو بر اساس يک مقياس پنجدرجهاي (کاملاً نامطلوب =1، نامطلوب = 2، نظري ندارم = 3، مطلوب = 4 و کاملاً مطلوب = 5) بيان کنند. در اين پرسشنامه، نظر خبرگان در پنج حوزۀ ارزيابي کلي الگو، ارزيابي اهداف، محتوا، روشهاي آموزشي و روشهاي ارزشيابي بررسي شد. برای بررسي وضعيت نظر ارزيابان، از آزمون تيتک نمونهاي (مقايسه با عدد 3 بهعنوان حد متوسط) استفاده شد که نتايج در جدول 4 ارائه شده است.
جدول 4. آزمون تیتک نمونهاي برای بررسي اعتبار الگو
متغير
درجۀ آزادي
ميانگين
آماره t
P
کل الگو
9
72/4
12/25
001/0
اهداف
9
83/4
89/33
001/0
محتوا
9
51/4
56/17
001/0
روشهاي آموزش
9
66/4
33/19
001/0
روشهاي ارزشيابي
9
75/4
09/28
001/0
همانگونه که در جدول شمارۀ 4 مشاهده ميشود، با توجه به مقادير آماري آزمون و سطح معناداري بهدستآمده، ميانگين بهدستآمده براي تمامي متغيرها بهطور معناداري بيشتر از عدد 3 است (P<0/05). بدين ترتيب ميتوان ادعا کرد که الگوی تربيت عقلاني درس دين و زندگي، هم بهصورت کلي و هم اجزاي اصلي آن، يعني اهداف، محتوا، روشهاي آموزشي و روشهاي ارزشيابي، مطلوب ارزيابي ميشوند.
-
- نتيجهگيري
در اين پژوهش بهمنظور ارائۀ الگوي مطلوب تربيت عقلاني برنامۀ درسي دين و زندگي دورۀ دوم متوسطه، از روش نظريۀ زمينهاي با استفاده از رويکرد کيفي مبتني بر نظريۀ دادهبنياد طراحي شده است.
مقولههاي اصلي در مرحلۀ کدگذاري باز، جمعاً 56 مقولۀ فرعي و 17 مقولۀ اصلي شناسايي شدند که درنهايت منجر به الگوی پارادايمي شد. در اين الگو، انديشه و تفکر ديني بهعنوان مقولۀ محوري شناسايي شد که يکي از پايههاي اساسي تعاليم دين اسلام است. پس از تعيين پديدة محوري، شرايط علّي که باعث بهوجود آمدن برنامۀ تربيت عقلاني است، بررسي و شناسايي شد. يکي از سازههاي اصلي ساختمان الگوی تربيت عقلاني، شرايط خاصي هستند که بر راهبردها تأثير ميگذارند که تحت عنوان شرايط زمينهاي حاصل شد؛ و پس از آن، کنش و واکنشها و پيامدهای بهدستآمده، همچنين تبيين نحوة ارتباط ميان عوامل و شاخصهاي الگوي مطلوب تربيت عقلاني برنامۀ درسي دين و زندگي متوسطۀ دوم و بررسي نحوة استفاده از آن بيان شد. هريک از پژوهشهاي انجاميافته در اين زمينه به بُعدي از ابعاد تربيت عقلاني و به نوعي از ارتباط آن با برنامة درسي پرداختهاند و هيچ يک از آنها به اهميت و جايگاه تربيت عقلاني در برنامة درسي دين و زندگي متوسطة دوم نپرداخته و الگويي ارائه ندادهاند. همچنین با توجه به جايگاه و اهميت کتاب دين و زندگي در مجموعۀ دروس دبيرستاني و نيز با توجه به اهداف تعيينشده براي اين دروس در مقطع متوسطه و ضرورت ارزشيابي و بازنگري محتواي کتاب مورد نظر، بهويژه از زمان انتشار آنها تاکنون، جايگاه تربيت عقلاني بررسي نشده و اين پژوهش در پي جبران اين کاستي بوده است.
- آقايي، زينب، محمدرضا، شرفي، 1399، «تربيت عقلاني با تأکيد بر مباني انسانشناختي و معرفتشناختي علامه طباطبايي»، پژوهش در مسائل تعليم و تربيت اسلامي، دوره 28، ش 46، ص102-77.
- اعتصامي، محمدمهدي، 1385، کتاب معلم راهنماي تدريس، قرآن و تعليمات ديني (2)، چ دوم، تهران، شرکت چاپ و نشر کتابهاي درسي ايران.
- ايماني، محسن؛ مظفر، محمد، 1382، «تحليل محتواي کتاب هديههاي آسمان و کتاب کار پايه دوم دبستان چاپ سال 1381 در مقايسه با کتاب تعليمات ديني چاپ سال1380»، نوآوريهاي آموزشي، ش7، سال سوم، ص142.
- دهقان سيمکاني، رحيم، 1391، «تربيت عقلاني محور اساسي در تربيت ديني»، پژوهشنامه تبليغ، پيششماره اول، ص44-23.
- رشيدي، شيرين، سوسن کشاورز، سعي بهشتي، اکبر صالحي، 1396، «ارائه الگوي نظري تربيت عقلاني جهت نظام آموزش و پرورش رسمي و عمومي بر اساس مباني معرفتشناختي قرآن کريم»، مسائل کاربردي تعليم و تربيت اسلامي، ش 2، ص7-36.
- رضايي، محمدجعفر، نوروزي، رضاعلي، سپاهي، مجتبي، 1397، «کارکردهاي تربيت عقلاني از ديدگاه آيتالله جوادي آملي»، پژوهش در مسائل تعليم و تربيت اسلامي، پياپي 38، ص29-53.
- صفاييمقدم، مسعود، رشيدي، عليرضا، پاکدشت، محمدجعفر، 1386، «بررسي اصل عقلانيت در منابع اسلامي و استلزامات تربيتي آن»، علوم تربيتي و روانشناسي اهواز، ش13، ص29-1.
- کارآمد، حسين، 1397، «جايگاه عقلانيت و معنويت در برنامه درسي»، اسلام و پژوهشهاي تربيتي، سال دهم، ش 19، ص23-40.
- کرامتي، انسي، دهقان سرخآبادي، سيدهمحدثه، 1396، «روشهاي آموزش در سيره رضوي دلالتهاي آن براي تربيت عقلاني در دانشگاه فرهنگيان»، فرهنگ رضوي، سال پنجم، ش 17، ص35-58.
- مرزوقي، رحمه اله، صفري، يحيي، 1386، «مباني و روشهاي تربيت عقلاني از منظر متون اسلامي»، تربيت اسلامي، سال 3، ش5و6.
- مصباحي، جمشيد، پرستو، 1398، «بررسي امکان تربيت ديني بر مبناي نظريه عقلانيت وحياني با تکيه بر نظريات علامه جوادي آملي»، اخلاق وحياني، دوره 9، ش 16، ص5-38.
- ملکي، حسن، 1385، «ديدگاه برنامه درسي فطري ـ معنوي مبتني بر فلسفه تعليم و تربيت اسلامي»، کنگره ملي علوم اسلامي، تهران، پژوهشگاه علوم انساني و مطالعات فرهنگي.
- ـــــ ، 1379، «تربيت عقلاني در نهج البلاغه و دلالتهاي آموزشي آن»، مجموعه مقالات همايش تربيت در سيره و کلام امام علي، تهران، مرکز مطالعات تربيت اسلامي.
- Best, R. (2016). "New perspectives on young children’s moral education: developing character through a virtue ethics approach". International Journal of Children's Spirituality, pp.1-4.
- Siegel, H. (2008). A Companion to the Philosophy of Education. DOI: 10.1002/ 9780470996454. ch22,P.305-319.University of Miami.