از نگاه اسلام، حکمت آموزی و تزکیۀ روان، دو سربرگ حیاتی و فراگیر اهداف آموزشی-تربیتی به شمار می رود؛ به گونه ای که بدون نیل به این مهم، رسالت اصلی تعلیم و تربیت انجام نخواهد پذیرفت. رویکرد عادلانه و حکمت آمیز به این دو وظیفة برجسته ایجاب می کند که تفکیک استعدادها و برتری دادن برخی بر برخی دیگر در بهره وری از دانش و تزکیة روان، مسیر طبیعی خود را به تدریج طی کند؛ نه اینکه از ابتدا بر نظام آموزش و پرورش تحمیل گردد. طرح حاضر، ضمن بازنگری در نظام چندالگویی آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران، درصدد ارائه الگویی از آموزش و پرورش با تنظیم استعدادهای برتر، خوب و متوسط می باشد. در این طرح، چیستی و چرایی و چگونگی تنظیم و هم افزایی استعداد فراگیران، اعم از متوسط، خوب و برتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. هدف اساسی از بیان چنین مطالبی این است که با رویکرد نقد و بررسی وضعیت موجود آموزش و پرورش بتوان زمینه را برای ایجاد تحولی مقتضی در محتوا و روش و ساختار آموزش و پرورش به منظور رسیدن به وضع مطلوب ـ آن گونه که در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش انعکاس یافته است ـ فراهم آورد. روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی است که ضمن توصیف و تجزیه و تحلیل وضعیت جاری الگوهای چندگانة آموزش و پرورش، بر طراحی الگوی آموزش و پرورش فراگیر به مثابة الگوی برتر در مقایسه با سایر الگوهای آموزش و پرورش تأکید می ورزد.