اسلام و پژوهش‌های تربیتی، سال هشتم، شماره اول، پیاپی 15، بهار و تابستان 1395، صفحات 49-66

    الگوی پیش بینی تقلب تحصیلی بر اساس جهت گیری مذهبی، جهت گیری اهداف پیشرفت و منبع کنترل در دانشجویان

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    ✍️ مهدی برزگربفرویی / دانشجوی کارشناس ارشد روان شناسی تربیتی دانشگاه یزد / mahdibarzegar69@gmail.com
    کاظم برزگر بفرویی / استادیار روان شناسی تربیتی دانشکده علوم انسانی و اجتماعی دانشگاه یزد / k.barzegar@yazd.ac.ir
    چکیده: 
    این پژوهش با هدف ارئه‌ی یک الگو برای پیش بینی تقلب تحصیلی بر اساس جهت گیری مذهبی، جهت گیری هدف و منبع کنترل انجام شد. طرح پژوهش در این مطالعه «توصیفی ـ تحلیلی» از نوع همبستگی  است. بدین منظور، 400 دانشجوی دانشگاه یزد به روش «نمونه گیری تصادفی خوشه ای» انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از مقیاس های «جهت گیری مذهبی، جهت گیری هدف، منبع کنترل و چک لیست تقلب تحصیلی» استفاده شد. داده ها با روش «تحلیل مسیر» تجزیه و تحلیل شدند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد که جهت گیری مذهبی درونی به صورت منفی و جهت گیری مذهبی بیرونی به صورت مثبت از طریق منبع کنترل بر تقلب تحصیلی اثر می گذارند. همچنین هدف تسلط مدار به صورت منفی و هدف عملکرد گرا به صورت مثبت از طریق منبع کنترل بر تقلب تحصیلی اثر می گذارند. در مجموع، یافته ها نقش جهت گیری مذهبی، اهداف پیشرفت و منبع کنترل بر تقلب تحصیلی را تأکید می کنند.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    A Pattern for Predicting Academic Fraud Based on Religious Orientation, Orientation of Achievement Goals and Control Source among Students
    Abstract: 
    The current study tries to present a pattern to predict academic fraud based on religious orientation, goal orientation and control source. To do so, 400 Yazd university students were randomly chosen on the basis of cluster sampling. To collect the data, the scales of religious orientation, goal orientation, control source and academic fraud checklist were used which were analyzed by using the path analysis. The results of this analysis show that internal religious orientation affects academic fraud negatively and external religious orientation affects academic fraud positively through control source. Moreover control-oriented aim affects academic fraud negatively and function-oriented aim affects academic fraud positively through control source. On the whole, findings affirm the role of religious orientation, achievement goals and control source on academic fraud
    References: 
    متن کامل مقاله: 

     

     

    مقدمه

    دزدي از جمله مسائلي است که عقل همة انسان‌ها زشتي و قبح آن را درک مي‌کند و نسبت به آن واکنش منفي نشان مي‌دهد. با اين حال، بزرگي واکنش دين در برابر اين عمل زشت، نشانگر بزرگي قبح آن است. امام رضا† دزدي را از گناهان کبيره دانسته‌اند (مجلسي، 1404، ج 76، ص 12). پيامبر خدا نيز دزدي را از دايرة ايمان خارج مي‌دانند و مي‌فرمايند: «دزد در حالي كه مؤمن است، مرتكب دزدي نمي‌شود» (محمدي ري‌شهري، 1375، ج 1، ص 419). مسلماً اين سخنان عتاب‌آلود شامل همة مصاديق دزدي مي‌شود و گونه‌هاي آن را دربر مي‌گيرد. درستي علم شامل پنج ارزش اساسي «صداقت، اعتماد، انصاف، احترام و مسئوليت» در روند پي‌گيري، درک، و حقيقت دانش توسط استادان و دانشجويان در يک محيط علمي است. براي توصيف تخطي از علم، اصطلاحات «عدم صداقت علمي» و «تقلب تحصيلي» به جاي يکديگر استفاده مي‌شوند. اگرچه «عدم صداقت» يک مفهوم انتزاعي است، اما «تقلب» به يک رفتار آشکار اشاره دارد (پارک و همکاران، 2013). اصطلاح «تقلب تحصيلي»، که بيشتر در حوزة امتحانات مطرح مي‌شود، به يک رفتار غير مجاز و فعاليت غير اخلاقي اشاره دارد و به سبب اهميت زياد آن، در موقعيت‌هاي علمي، به‌عنوان سوء رفتار تحصيلي شناخته‌ مي‌شود (مک‌کرين، 2010). براي مثال، پژوهش‌هاي علمي اخير نشان داده است که بيش از 50 درصد دانشجويان دست‌كم چند نمونه از مشارکت در رفتارهاي متقلبانه را در طول تحصيليشان در دانشگاه گزارش داشته‌اند (استون و همکاران، 1995؛ جردي و همکاران، 2012).

    ظاهراً در حرمت تقلب ميان فقها اختلافي نيست؛ آن‌چنان که کتاب رسالة دانشجويي در پاسخ به اين سؤال، که «حکم تقلب در امتحان چيست؟» از قول همة مراجع، عدم جواز را به‌عنوان پاسخ نقل مي‌کند (مسئلة 539‌). همچنين در اين کتاب، در پاسخ به اين سؤال که «اگر طرف مقابل راضي به تقلب از روي نوشته‌اش باشد حکمش چيست؟» آمده است: «همة مراجع: رضايت شخص مقابل هيچ تأثيري در حکم ندارد» (مسئلة 543)؛ يعني حکم تقلب، که همان حرمت است، با رضايت طرف مقابل جايز نمي‌گردد. در اين زمينه، مراجع دربارة اين سؤال که «اگر دانش‌آموز يا دانشجويي در امتحانات با تقلب نمرة قبولي کسب کند و به مرحلة بالاتر برود و از مزاياي آن استفاده کند، حکم استفاده از اين مزايا چيست؟» پاسخ خود را اين‌گونه مطرح كرده‌اند:

    ـ حضرت آيت‌الله خامنه‌اي: تقلب حرام است؛ ولي اگر تخصص و مهارت لازم را براي کاري که براي آن استخدام شده دارد و مقررات استخدام رعايت شده، استخدام و دريافت حقوق اشکال ندارد.

    ـ حضرت آيت‌الله فاضل لنکراني: مشکل است؛ شرعاً نمي‌تواند از اين مزايا استفاده کند.

    ـ حضرت آيت‌الله بهجت: بايد جبران کند آن درس را.

    ـ حضرت آيت‌الله تبريزي: تقلب دروغ عملي است و جايز نيست و اگر کسي اين کار را کرد و متصدي کاري شد که خبرويت نمي‌خواهد و مانند ديگران کار کرد، مانعي ندارد، و در صورتي که آن کار خبرويت مي‌خواهد و شخص مذکور خبرويت آن را ندارد، تصدي آن جايز نيست.

    ـ حضرت آيت‌الله صافي گلپايگاني: تقلب در هر امري جايز نيست.

    ـ حضرت آيت‌الله مکارم شيرازي: در صورتي که در يکي دو مادة درسي تقلب کرده باشد، هرچند کار خلاف کرده، ولي مدرکِ گرفته شده و ادامة تحصيل و استخدام با آن مدرک اشکال ندارد.

    ـ حضرت آيت‌الله سيستاني: استفادة او اشکال ندارد، گرچه عمل او (تقلب) جايز نيست (محمودي، 1383، ج3، ص211).

    بنابراين، بايد گفت: اگر تقلب تحصيلي به دانشگاه‌ها و مجامع علمي ما نفوذ کند و امري متداول براي نگارش پايان‌نامه‌ها، مقالات علمي و امتحانات گردد ويراني ديوارهاي انديشه و علم را در پي خواهد داشت.

    يکي از عواملي که به نظر مي‌رسد با تقلب تحصيلي مرتبط ‌باشد، «منبع کنترل» است. در نظرية «يادگيري اجتماعي» روتر، منظور از «منبع کنترل»، منبع کنترل بيروني و منبع کنترل دروني است. افراد با منبع کنترل بيروني معتقدند: موفقيت و شکست آنها توسط عوامل بيروني مانند سرنوشت، شانس، افراد قدرتمند و نيروهاي محيطي غيرقابل پيش‌بيني اداره مي‌شوند. اما افراد با منبع کنترل دروني معتقدند: اعمال و توانايي‌هاي خودشان تعيين‌کنندة موفقيت‌ها و شکست‌هاي آنهاست (روتر، 1966). افراد داراي جهت‌گيري دروني محبوب‌ترند، عزت نفس بالاتري دارند، از لحاظ اجتماعي توانمندترند، با احتمال کمتري دچار هيجان و بزهکاري مي‌شوند، و با استرس بهتر مقابله مي‌کنند (عاشوري، 1394).

    پژوهش‌ها در زمينة ارتباط منبع کنترل با تقلب تحصيلي نشان داده‌اند: افرادي که منبع کنترل بيروني دارند به احتمال بيشتر در موقعيت‌هاي تحصيلي دست به تقلب يا سرقت علمي مي‌زنند (پينو و اسميت، 2003؛ رتينگر و کرامر، 2009؛ گيدز، 2011؛ رين و بوزمر، 2014). مارش و سولسون (1989) معتقدند: عامل «خودپندارة تحصيلي» رابطة بين منبع کنترل و تقلب تحصيلي را تحت تأثير قرار مي‌دهد، به گونه‌اي كه باورهاي مربوط به موفقيت و شکست ـ منبع کنترل ـ و خودپندارة تحصيلي بر نتايج تحصيلي از جمله تقلب تحصيلي تأثير مي‌گذارد.

    يکي ديگر از عواملي که کاربرد انگيزشي و مهمي در يادگيري و عملکرد دارد «جهت‌گيري اهداف پيشرفت» است. «جهت‌گيري هدف» عبارت است از: الگوي يکپارچه‌اي از باورها که دانش‌آموزان و دانشجويان را به سوي يک رويکرد هدايت کرده، موجب مي‌شود آنان به تکاليف پيشرفت و موفقيت‌ها، به شيوه‌هاي گوناگون پاسخ دهند (لي و همکاران، 2010). اليوت و مک گريگور (2001) الگوي چهارگانة اهداف پيشرفت شامل «اهداف تسلط‌ـ گرايشي»، «تسلط‌ـ اجتنابي»، «عملکردـ گرايشي» و «عملکردـ اجتنابي» را مطرح کردند. در اهداف «تسلط‌ـ گرايش»، فرد به دنبال بهبود شايستگي‌هاي خود در تکاليف است. آنان به يادگيري براي خود يادگيري علاقه دارند و خود را درگير تکاليف چالش‌برانگيز مي‌کنند (اليوت، 1999). افراد با جهت‌گيري «هدف تسلط‌ـ اجتنابي»، در جهت اجتناب از شکست و خطا، از دست دادن مهارت‌ها و رها کردن تکاليف به صورت ناتمام تلاش مي‌کنند (اليوت و مک کريکور، 2001). جهت‌گيري «هدف عملکردـ گرايش» بر تأييد عملکرد و کسب قضاوت مطلوب ديگران دربارة عملکردهاي شخصي تأکيد دارد. محوريت اين جهت‌گيري بر کسب قضاوت مثبت ديگران و توجه به مقايسه‌هاي اجتماعي (بهتر از ديگران بودن) قرار دارد (اليوت، 1999، به نقل از کاپلان و همکاران، 2007). افراد با جهت‌گيري «عملکرد گرايشي» از آشکار شدن ناکارآمدي خود نزد ديگران اجتناب مي‌کنند و هدف اصلي‌شان طفره رفتن از يادگيري و گريز از انجام تکليف است (همان).

    پژوهش‌ها نشان داده‌اند که تقلب دانش‌آموزان رابطة معناداري با جهت‌گيري هدفشان دارد (آندرمن و همکاران، 1998؛ موراک و همکاران، 2001؛ مارسدن و همکاران، 2005؛ موراک و آندرمن، 2006؛ بونگ، 2008؛ برزگر بفرويي، 1393). همچنين جهت‌گيري هدف با منبع کنترل نيز در ارتباط است. ايمز و آرچر (1988) نشان داده‌اند دانشجوياني که هدف عملکردي دارند موفقيت‌ها و شکست‌هاي خود را بيشتر به عوامل بيروني نسبت مي‌دهند. شانک و زيمرمن (2006) نيز معتقدند: دانشجويان با هدف «تسلط اجتنابي»، موفقيت‌ها و شکست‌هايشان را به عوامل دروني و قابل کنترل نسبت مي‌دهند. اين دانشجويان به احتمال زياد، پيامدهاي رفتاري خود را تحت کنترل خود در مي‌آورند، و هنگامي که شکست مي‌خورند انگيزة خود را حفظ کرده، تلاش خود را ادامه مي‌دهند تا به موفقيت برسند. تحقيقات نيز در اين رابطه نشان داده که اهداف «تسلط‌ـ اجتنابي»، «عملکردـ اجتنابي» و «عمکردـ گرايشي» پيش‌بيني کنندة مثبت منبع کنترل بيروني و پيش‌بيني کنندة منفي منبع کنترل دروني است، در حالي‌که اهداف تسلط گرايشي به صورت مثبت پيش‌بيني کنندة منبع دروني کنترل است (ستينکالپ، 2010؛ قاسم‌زاده و سعادت، 2011؛ اکين،2010).

    يکي ديگر از عوامل مهمي که ممکن است بر نگرش و آگاهي افراد نسبت به تقلب تحصيلي مؤثر باشد، «جهت‌گيري مذهبي» است. آلپورت و روس (1967) جهت‌گيري مذهبي را درجه‌اي‌ از ايمان و مذهب مي‌دانند که فرد بر اساس آن دست به انتخاب و تصم‌گيري مي‌زند. جهت‌گيري مذهبي به دو صورت بيروني و دروني است. جهت‌گيري دروني مذهبي فراگير، داراي اصولي سازمان‌يافته و دروني شده است که خود غايت و هدف است، نه وسيله‌اي براي رسيدن به هدف. در واقع، مي‌توان اين جهت‌گيري مذهبي را به «نفس مطمئنه» شبيه دانست که خداوند در قرآن مي‌فرمايد: «يا أَيَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ$ ارْجِعي إِلي‏ رَبِّكِ راضِيَةً مَرْضِيَّةً$ فَادْخُلي في عِبادي$ وَادْخُلي جَنَّتي» (فجر:27-30)؛ اين نفس آرامش يافته، به حقيقت واصل شده،‌ از هرگونه دغدغه و شک و شبهه و دودلي و ترديد و ترس و جبن و همه‌چيز رهايي يافته و به آرامش کامل رسيده است. حضرت علي† نيز در اين باره مي‌فرمايند: «هر كس اطمينان داشته باشد كه آنچه خداوند برايش تقدير كرده است به او مي‌‏رسد، دلش آرام مي‌‏گيرد» (تميمي آمدي، 1366، ح8763).

    در مقابل، کسي که جهت‌گيري مذهبي بيروني دارد مذهب با شخصيت و زندگي‌اش تلفيق نشده و براي او مذهب ابزاري است که براي ارضاي نيازهاي فردي از قبيل مقام و امنيت استفاده مي‌شود (آلپورت و روس، 1967). قرآن کريم نيز دربارة افرادي که از دين به‌عنوان ابزار استفاده مي‌کنند به‌عنوان «منافقان» ياد مي‌کند و دربارة ايشان در حوزة اعتقادي مي‌فرمايد: «وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَبِالْيوْمِ الآخِرِ وَمَا هُمْ بِمُؤْمِنِينَ$ يخَادِعُونَ اللَّهَ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَمَا يخْدَعُونَ إِلا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يشْعُرُونَ» (بقره:8-9)؛ برخي از مردمان کساني هستند که مي‌گويند: به خدا و روز آخرت ايمان داريم، در حالي که مؤمن نيستند. آنان مي‌خواهند با اين کار خدا و مومنان را بفريبند و خدعه و نيرنگ بزنند، ولي آنان تنها خودشان را مي‌فريبند و به اين مطلب آگاه نيستند. در آية نخست سورة منافقون، در تحليل علت اينکه به اسلام روي آورده و شهادتين را به زبان مي‌آورند، مي‌فرمايد: «إِذَا جَاءَکَ الْمُنَافِقُونَ قَالُوا نَشْهَدُ إِنَّکَ لَرَسُولُ اللَّهِ وَاللَّهُ يعْلَمُ إِنَّکَ لَرَسُولُهُ وَاللَّهُ يشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَکَاذِبُونَ» (منافقون:1)؛ هنگامي‌که منافقان نزدت مي‌آيند، مي‌گويند: ما شهادت مي‌دهيم که تو رسول خدايي و خدا مي‌داند که تو رسول اويي، ولي خداوند دربارة منافقان شهادت و گواهي مي‌دهد که آنان دروغ‌گويند. آنان ايمان را تنها به‌عنوان ابزاري برگزيده‌اند.

    تحقيقات در اين زمينه‌ نشان داده‌ است که دانشجويان مذهبي به احتمال کمتر، دچار سوء رفتارهاي تحصيلي از جمله تقلب تحصيلي مي‌شوند (ميچلز و ميت، 1989؛ ساتون و هوبا، 1995؛ فيشر و همکاران، 1998؛ رتينگر و جردن، 2005، جوليکوئر، 2010؛ عابديني و همکاران، 1393). در اين زمينه، ترادي و همکاران (2010) معتقدند: دانشجوياني که گرايش‌هاي معنوي و مذهبي قوي دارند آستانه پايين‌تري براي توجه کردن به سرقت علمي و تقلب دانشگاهي از خود نشان مي‌دهند. اميري و خامسيان (1390) معتقدند: مذهب بر نگرش افراد نسبت به رعايت اصول علمي يا صداقت علمي تأثير گذاشته، موجب پايين آمدن نرخ سرقت علمي مي‌شود. مطالعات همچنين نشان مي‌دهد که اعتقادات مذهبي با منبع کنترل افراد رابطه‌اي معنادار دارد؛ به اين صورت که جهت‌‌گيري مذهبي دروني‌ـ به ترتيب‌ـ با منبع کنترل دروني و بيروني رابطه‌اي مثبت و منفي، و جهت‌گيري مذهبي بيروني با منبع کنترل دروني و بيروني‌ـ به ترتيب‌ـ رابطة منفي و مثبت معناداري دارند (استرونگر و هاملي، 1979؛ رستگار و همکاران، 2013؛ اصغري و همکاران، 1391؛ نقيبي و همکاران، 1392؛ صفاريان و عاشوري، 1393؛ عاشوري، 1394). کساني که داراي منبع کنترل دروني هستند به توانمندي‌ها و تلاش‌هاي خود متکي بوده، تمام موفقيت‌ها و شکست‌هاي خود را به عوامل دروني خود نسبت مي‌دهند و داراي اعتماد به نفس بالاتري هستند (استريکلند و شافر، 1971). همچنين اسپيلکا و همکاران (2003)، شفيعي و همکارن (1391) و کوشکي و خليلي‌فر (1389) نشان دادند که بين نگرش مذهبي با منبع کنترل بيروني، رابطه‌اي معنادار و معکوس وجود دارد و نگرش مذهبي تغييرات منبع کنترل را تبيين مي‌کند.

    گرچه مطالعات پيشين به بررسي ارتباط جهت‌گيري هدف، جهت‌گيري مذهبي و منبع کنترل با تقلب تحصيلي پرداخته، اما پژوهشي که رابطة اين متغيرها را در يک الگوي منسجم بررسي کند، وجود ندارد. ازاين‌رو، با توجه به نقش و اهميت تقلب تحصيلي و ارئة يک الگوي منسجم، به منظور پيش‌يبني اين نوع رفتار ضد اخلاقي، هدف پژوهش حاضر آزمودن الگوي علّي رابطة بين جهت‌گيري هدف، جهت‌گيري مذهبي و تقلب تحصيلي با تقلب تحصيلي است.

    روش پژوهش

    روش پژوهش حاضر از نوع «توصيفي همبستگي» است. جامعة آماري تمام دانشجويان دانشگاه يزد را شامل مي‌شود که در سال تحصيلي 95-94 مشغول به تحصيل بودند. حجم نمونة تحقيق حاضر مشتمل بر 400 تن از دانشجويان است که به روش «نمونه‌گيري خوشه‌اي چند مرحله‌اي» انتخاب شده‌اند. روش کار به اين صورت است که ابتدا از تمام دانشکده‌هاي دانشگاه يزد، سه دانشکدة «علوم انساني»، «علوم پايه» و «فني‌ـ مهندسي» انتخاب شدند و سپس از هر دانشکده، به طور تصادفي 3 کلاس برگزيده و تمام دانشجويان حاضر در کلاس ارزيابي شدند.

    ابزار پژوهش

    الف. پرسش‌نامة تقلب: براي سنجش تقلب تحصيلي، از پرسش‌نامة محقق‌ساخته استفاده شد که بر مبناي پرسش‌نامة رتينگر و جردن، (2005) ساخته شد. پرسش‌نامة مذکور شامل 18 سؤال است که بر اساس مقياس پنج درجه‌اي ليکرت (اصلاً=1 تا خيلي زياد=5) تهيه شده است. اين پرسش‌نامه داراي دو بخش تقلب در امتحان (مانند آوردن يادداشت‌هاي غير مجاز در جلسة امتحان) و تقلب در انجام تکاليف درسي (کپي کردن از تمام يا بخشي از مشق شب يا نتايج آزمايشي ديگران) بود. روايي صوري و محتوايي اين پرسش‌نامه با کسب نظر صاحب‌نظران و متخصصان و همچنين استادان گروه «علوم تربيتي و روان‌شناسي» دانشگاه يزد تأييد شد. همچنين روايي همگرايي اين پرسش‌نامه برابر با 90/0 به دست آمد. پايايي اين پرسش‌نامه نيز از طريق آلفاي کرونباخ برابر با 93/0 محاسبه شد.

    ب. مقياس جهت‌گيري مذهبي (AROQ): به منظور سنجش جهت‌گيري مذهبي دانشجويان، از پرسش‌نامة استاندارد آلپورت و روس (1967) استفاده شد. اين پرسش‌نامه مشتمل بر 21 پرسش چهارگزينه‌اي است که ميزان جهت‌گيري مذهبي افراد را مي‌سنجد. در اين مقياس، گويه‌هاي 1 تا 12جهت‌گيري مذهبي بيروني را مي‌سنجد و از «کاملاً مخالف» تا «کاملاً موافق» است و در 9 مادة بعدي، يعني شماره‌هاي 21-13 که جهت‌گيري مذهبي دروني را اندازه مي‌گيرد، پاسخ برعکس است. شفيعي و همکاران (1391) پايايي اين مقياس را با روش آلفاي کرونباخ جهت‌گيري مذهبي بيروني 71/0، و جهت‌گيري مذهبي دروني 62/0 گزارش کردند. همچنين در اين پژوهش، براي بررسي روايي اين پرسش‌نامه، از تحليل مؤلفه‌هاي اصلي با چرخش ابليمين استفاده کردند و ساختار سادة دو عاملي راـ به ترتيب‌ـ 02/14 و 06/28 از واريانس جهت‌گيري مذهبي بيان کردند. در پژوهش حاضر، نيز پايايي مقياس مذکور با روش آلفاي کرونباخ براي جهت‌گيري مذهبي بيروني و دروني‌ـ به ترتيب‌ـ 79/0 و 81/0 به دست آمد.

    ج. پرسش‌نامة جهت‌گيري هدف GOQ)): در ايـن پـژوهش، بـراي تعيـين جهت‌گيري هدف دانشجويان، از پرسش‌نامة جهت‌گيـري هـدف ميدگلي و همکاران (1998) استفاده شد. اين پرسش‌نامه شامل 18 گويه است که سه جهت‌گيري «تسلط‌مدار»، «عملکردگرا» و «عملکردگريز» را اندازه مي‌گيرد. براي پاسخ‌دهي به سؤال‌ها، از مقياس ليکرت هفت درجه‌اي (کاملاً درست =1 تا کاملاً غلط=7)استفاده شد. ميدگلي و همکاران (1998) پايايي خرده‌مقياس‌هاي پرسش‌نامة مذکور را بين 7/0 تا 84/0 گزارش کردند. اين پرسش‌نامه توسط کارشکي (1387) به فارسي ترجمه و پايايي و روايي آن بررسي شده است. همساني دروني کلي و خرده‌مقياس‌هاي «تسلط‌مدار»، «عملکردگرا» و «عملکردگريز» در پرسش‌نامة مذکور، در اجرايي نهايي‌ـ به ترتيب‌ـ 87/0، 87/0، 84/0، و 76/0 به دست آمد. روايي سازة اين پرسش‌نامه نيز با استفاده‌ از تحليل «عامل تأييدي» (05/0 =RMSEA، 94/0=GFI، 001/0=P، 115 =df، 82/366 =c2) مطلوب گزارش شده است (کارشکي، 1387). در پژوهش حاضر نيز پايايي پرسش‌نامه از طريق ضريب آلفاي کرونباخ براي خرده‌مقياس‌هاي هدف تسلط‌مدار، هدف عملکرگرا و هدف عملکردگريزـ به ترتيب‌ـ 72/0، 69/0 و 74/0 محاسبه شد.

    د. پرسش‌نامة منبع کنترل: پرسش‌نامة منبع کنترل راتر (1966) داراي 29 ماده است که هر ماده يک جفت سؤال (الف و ب) دارد. از آزمودني خواسته مي‌شود بين هر جفت سؤال يک ماده، يکي را انتخاب کند. راتر (1966) 23 ماده از مواد اين پرسش‌نامه را با هدف مشخص، براي روشن شدن انتظارات افراد دربارة منبع کنترل تدوين کرده، 6 مادة ديگر (گويه‌هاي، 1، 8، 14، 19، 24، 28) هدف آزمون را با لباس مبدل دنبال مي‌کند که اين ماده‌هاي خنثا ساختار و بعد اندازه‌گيري شده را براي آزمودني مبهم مي‌سازد. در 23 ماده‌اي که براي نمره‌گذاري تعيين شده، سؤالات (الف) يک نمره و سؤالات (ب) صفر نمره مي‌گيرند؛ زيرا کل نمرة هر فرد نشان‌دهندة نوع و درجة منبع کنترل افراد است. بنابراين، تنها آزمودني‌هايي که نمرة 9 يا بيشتر بگيرند داراي منبع کنترل بيروني و افرادي که نمرة کمتر بگيرند داراي منبع کنترل دروني خواهند بود. نودهي و همکاران (1393) روايي اين پرسش‌نامه را به روش «روايي سازه» 75/0 به دست آوردند. همچنين اين پژوهشگران پايايي پرسش‌نامة مذکور را با روش آلفاي کرونباخ 83/0 گزارش کردند. در پژوهش حاضر، پايايي اين پرسش‌نامه از طريق ضريب آلفاي کرونباخ 81/0 به دست آمد.

    يافته‌ها

    با توجه به اينکه مبناي تجزيه و تحليل الگوهاي علي، «ماتريس همبستگي» است، ماتريس همبستگي، ميانگين و انحراف معيار متغيرهاي تحت بررسي، در جدول (1) ارائه شده است:

    جدول (1): ميانگين، انحراف معيار و همبستگي ميان متغيرها

    7

    6

    5

    4

    3

    2

    1

    SD

    M

     

    متغير

     

     

     

     

     

     

    1

    45/4

    19/29

    1. دروني

    جهتگيري مذهبي

     

     

     

     

     

    1

    046/0

    36/7

    73/38

    2. بيروني

     

     

     

     

    1

    002/0

    038/0-

    93/11

    83/30

    3. تسلط‌مدار

    جهتگيري هدف

     

     

     

    1

    24/0-**

    05/0-

    24/0-**

    95/7

    16/29

    4. عملکردگرا

     

     

    1

    *14/0

    07/0

    19/0**

    007/0-

    94/6

    77/29

    5. عملکردگريز

     

    1

    23/0**

    53/0**

    28/0-**

    22/0*

    34/0-**

    13/3

    61/12

    6. منبع کنترل

     

    1

    25/0**

    28/0**

    38/0-**

    20/0-**

    13/0

    40/0-**

    93/11

    46/39

    7. تقلب تحصيلي

    01/0**P<،              05/0*P<

    طبق يافته‌هاي جدول (1) از ميان متغيرهاي پژوهش، «جهت‌گيري مذهبي دروني» و هدف «تسلط‌گرا» با تقلب تحصيلي رابطة منفي معنادار دارند. همچنين هدف «عملکردگرا»، «عملکردگريز» و «منبع کنترل» با تقلب تحصيلي رابطة مثبت معنادار دارند. اما بين جهت‌گيري مذهبي بيروني و تقلب تحصيلي رابطة معناداري‌ مشاهده نشد.

     

     

     

     

     

     

     

    شکل (1): نمودار مسير اصلاح شدة جهتگيري هدف، جهتگيري مذهبي و راهبردهاي فراشناختي خواندن با واسطة منبع کنترل

    شکل (1) الگوي برازش شدة پيش‌بيني تقلب تحصيلي را نشان‌ مي‌دهد. اعداد روي مسيرها مقادير استاندارد شده‌اند. مطابق شکل (1)، اثر مستقيم جهت‌گيري مذهبي بيروني بر تقلب تحصيلي و جهت‌گيري هدف عملکردگريز بر تقلب تحصيلي معنادار نيست. در ميان متغيرهاي موجود، هدف عملکردگرا (41/0) بيشترين اثر مستقيم را بر تقلب تحصيلي دارد. مشخصه‌هاي برازندگي الگو در جدول (2) آورده شده است.

    جدول (2): شاخص‌هاي نيکويي برازش براي الگوي مفروض

    شاخص

    X2

    X2/df

    GFI

    AGFI

    CFI

    NFI

    RMSEA

     

    54/18

    54/18

    99/0

    99/0

    99/0

    98/0

    03/0

    ازآن‌رو که هدف پژوهش حاضر بررسي نقش واسطه‌اي منبع‌کنترل در ميان متغيرهاي جهت‌گيري مذهبي، جهت‌گيري اهداف پيشرفت و تقلب تحصيلي دانشجويان است، جدول (3) اثرهاي مستقيم، غيرمستقيم، کل، واريانس تبيين شده، و سطح معناداري بين متغيرهاي پژوهش بر يکديگر را نشان مي‌دهد.

    جدول (3): تأثيرات مستقيم، غيرمستقيم و کل متغيرهاي پژوهش بر يکديگر

    متغير

    اثر مستقيم

    اثر غيرمستقيم

    اثر کل

    واريانس تبيين شده

    بر تقلب تحصيلي از:

     

     

     

     

    هدف تسلطگرا

    **35/0-

    *04/0-

    **39/0-

     

    هدف عملکردگرا

    **41/0

    **07/0

    **49/0

     

    هدف عملکردگريز

    **39/0

    -

    **39/0

     

    جهتگيري مذهبي دروني

    **32/0-

    **075/0-

    **395/0-

    18/0

    جهتگيري مذهبي بيروني

    -

    **06/0

    *06/0

     

    منبع کنترل

    **21/0

    -

    **21/0-

     

    به روي منبع کنترل از:

     

     

     

     

    هدف تسلط گرا

    **20/0-

    -

    **20/0

     

    هدف عملکردگرا

    **33/0

    -

    **33/0

     

    هدف عملکردگريز

    -

    -

    -

    15/0

    جهتگيري مذهبي دروني

    **36/0-

    -

    **36/0-

     

    جهتگيري مذهبي بيروني

    **29/0

     

    **29/0

     

    همان‌گونه که در جدول (3) مشاهده مي‌شود، زيرمقياس‌هاي جهت‌گيري هدف بر تقلب تحصيلي داراي اثر مستقيم معنادار است، درحالي‌که بين دو زيرمقياس جهت‌گيري مذهبي تنها جهت‌گيري دروني بر تقلب تحصيلي تأثير مستقيم دارد. اثر غيرمستقيم هدف «تسلط‌گرا» و جهت‌گيري مذهبي دروني در سطح 01/0>p بر تقلب تحصيلي معنادار و منفي، و اثر غيرمستقيم هدف «عملکردگرا» و جهت‌گيري مذهبي بيروني بر تقلب تحصيلي در سطح 01/0>p معنادار و مثبت است. همچنين مشاهده شد که هدف «تسلط‌گرا» و جهت‌گيري مذهبي دروني بر منبع کنترل اثر منفي و معنادار و هدف «عملکردگرا» بر منبع کنترل در سطح 01/0>p داراي اثر مثبت و معنادار است. همچنين ميزان واريانس تبيين شدة تقلب تحصيلي در الگوي برازش شده نيز 18 درصد است.

    بحث و نتيجه‌گيري

    هدف پژوهش حاضر بررسي رابطة جهت‌گيري اهداف پيشرفت و جهت‌گيري مذهبي با تقلب تحصيلي دانشجويان به واسطة منبع کنترل با استفاده از تحليل مسير بود. نتايج تحليل مسير نشان داد که الگوي پيشنهادي با داده‌هاي اين پژوهش برازش نسبتاً خوبي دارد و مي‌تواند 18 درصد از واريانس تقلب تحصيلي را تبيين ‌کند. نتايج نشان داد که جهت‌گيري هدف تسلط‌مدار بر تقلب تحصيلي رابطة مستقيم منفي و هدف عملکردگرا و عملکردگريز بر تقلب تحصيلي رابطة مستقيم مثبت دارد. اين يافته‌ با پژوهش‌هاي آندرمن، گريزنگر و ستر فيلد (1998)؛ بونگ (2008)؛ موراک و آندرمن (2006)؛ مارسدن، کارول و نيل (2005)؛ موراک، هال و وبر (2001)؛ و برزگر بفرويي (1393) همسويي دارد. بر اساس اين يافته، دانشجوياني که هدف «تسلط‌مدار» دارند به دنبال اهداف يادگيري هستند و انگيزة‌ دروني براي انجام تکاليف دارند. اينان در هنگام امتحانات و انجام تکاليف تحصيلي، بر دانستني‌هاي خود تمرکز دارند و اگر نتوانند به موفقيت برسند دست به رفتارهاي ضد اخلاقي تحصيلي، از جمله تقلب تحصيلي نمي‌زنند. اما دانشجوياني که هدف «عملکردگرا» دارند به دنبال شايستگي‌ها، استفاده از مقايسة اجتماعي و کسب نمره‌ هستند. بنابراين، چون اين دانشجويان داراي انگيزة بيروني هستند، تمام تلاش خود را به کار مي‌گيرند تا نمرة خوب بگيرند. بدين روي، هنگامي که نمي‌توانند با دانستني‌ها و تلاش خود به موفقيت برسند دست به تقلب تحصيلي مي‌زنند. در اين زمينه، اليوت و مک‌گريور (2001) معتقدند: هدف دانشجويان عملکردگرا پشت سرگذاشتن ديگران به هر طريق، رقابت براي کسب نمره، و به دست آوردن موفقيت با کوشش کم است.

    براي توجيه اين يافته، ذكر اين نكته مهم است كه بررسي تقلب از نظرگاه جهت‌گيري هدف، نشان‌دهندة اين باور است كه هدف‌هاي دانشجويان بر نوع راهبردي كه براي انجام تكاليف به كار مي‌گيرند اثر مي‌گذارد، و تقلب يكي از اين راهبردهاست. دانشجويان داراي جهت‌گيري «هدف تسلط»، شايستگي را متناسب با مقتضيات تكليف تعريف و تعيين مي‌كنند و نتايج به دست آمده را به تلاش اسناد مي‌دهند (باتلر و شيبار، 2008). در مقابل، دانشجويان داراي جهت‌گيري عملكردي و نيز عملكردگريز به دنبال اثبات شايستگي و فضايل خود هستند (پينتريج و شانك، 2002). بنابراين، تقلب كردن را مي‌توان به‌عنوان راهبردي كارآمد براي به دست آوردن هد‌ف‌هاي بيروني يا عملكردي در نظر گرفت (آندرمن و ميدگلي، 2004).

    نتيجة ديگر تحقيق نشان داد که جهت‌گيري مذهبي دروني بر تقلب تحصيلي رابطة مستقيم منفي دارد، درحالي‌که جهت‌گيري مذهبي بيروني بر تقلب تحصيلي رابطة مستقيم ندارد. اين يافته با پژوهش‌هاي ميچلز و ميت (1989)؛ ساتون و هوبا (1995)؛ فيشر و همکاران (1998)؛ رتينگر و جردن (2005)؛ جوليکوئر (2010)؛ عابديني و همکاران (1393) همسويي دارد. بنابراين، دانشجويان مذهبي، که نگرش دروني نسبت به اصول اخلاقي دارند، از رفتارهاي ضداخلاقي تحصيلي، از جمله تقلب تحصيلي دوري مي‌کند. در واقع، اين دانشجويان داراي وجدان و نداي دروني قوي هستند و وقتي با چنين شرايطي مواجه مي‌شوند اين نداي دروني قوي به آنها کمک مي‌کند تا آنچه را که از لحاظ اخلاقي و مذهبي درست نيست انجام ندهند. همسو با اين نتايج، ساتون و هوبا (1995) و رتينگر و جردن (2005) دريافتند که دانشجويان مذهبي آستانة پايين‌تري براي توجه کردن به رفتار تقلب تحصيلي يا در نوع نگرش نسبت به اين کار و ميزان و آگاهي فرد دارند. در واقع، در تبيين اين يافته، مي‌توان گفت: هرقدر دانشجويان مذهب را بيشتر در خود دروني کنند نگرش و گرايش کمتري نسبت به تقلب تحصيلي دارند و کمتر به چنين رفتارهايي روي مي‌آورند.

    نتيجة ديگر اين تحقيق نشان داد که هدف «تسلط‌گرا» به صورت منفي و هدف «عملکردگرا» به صورت مثبت بر منبع کنترل رابطه دارد. اين يافته با نتايج پژوهش‌هاي شانک و زيرمن (2006)؛ ستينکالپ (2010)؛ قاسم‌زاده و سعادت (2011)؛ و اکين (2010) همسويي دارد. همسو با اين يافته، هو و ساليلي (1990) نشان دادند دانشجوياني که گرايش به اهداف يادگيري (تسلط‌مدار) دارند موفقيت‌ها و شکست‌هاي خود را به علل دروني نسبت مي‌دهند، درحالي‌که که دانشجويان عملکرد‌گريز موفقيت‌ها و شکست‌هاي خود را به علل بيروني غير قابل کنترل نسبت مي‌دهند. در تبيين اين يافته،‌ مي‌توان گفت: دانشجويان تسلط‌مدار درصدد افزايش تسلط بر موضوعات جديدند و بر درک و فهم موضوعات تأکيد مي‌کنند. در واقع، اين دانشجويان هنگامي که عملکردشان ضعيف نيز است باز هم به دنبال يادگيري هستند و درکارهاي دشوار پشت‌کار دارند. ازاين‌رو، اين افراد موفقيت‌ها و شکست‌هاي خود را به تلاش و توانايي خود نسبت مي‌دهند و داراي منبع کنترل دروني هستند. سيفرت (1996) مي‌گويد: اين‌گونه دانشجويان مسئوليت‌پذيرند و چنانچه در انجام کاري شکست بخورند مسئوليت خود را انکار نمي‌کنند و ديگران را مسئول نتيجة کار خود نمي‌دانند. اما دانشجويان عملکردگرا به عملکرد ديگران توجه‌ مي‌کنند و خود را با ديگران مقايسه مي‌کنند. اگر اين دانشجويان با موانعي مواجه شوند که نتوانند در مقايسه با ديگران موفق شوند مأيوس شده، عملکردشان به طور جدي صدمه مي‌بيند. در واقع، اين دانشجويان عواملي مانند شانس، سطح دشواري تکاليف و اعمال ديگران را موجب شکست يا موفقيت خود مي‌دانند و منبع کنترل بيروني را افزايش مي‌دهند.

    نتايج ديگر تحقيق نشان داد که که جهت‌گيري مذهبي دروني بر منبع کنترل رابطة مستقيم منفي، و جهت‌گيري مذهبي بيروني بر منبع کنترل رابطه مستقيم مثبت دارد. اين يافته با پژوهش‌هاي اسپيلکا و همکاران (2003)؛ شفيعي و همکارن (1391)؛ کوشکي و خليلي فر (1389) همسويي دارد. در واقع، مي‌توان گفت: هرقدر نگرش شناختي‌ـ عاطفي فرد نسبت به مذهب بالاتر مي‌رود، منبع كنترل دروني او نيز افزايش مي‌يابد. بنابراين، مذهب منبعي براي تفسير مثبت وقايع و ارزيابي شناختي و منبع کنترل محيط است. به بيان ديگر، مذهب به مثابة منبع غني معنا و هدف، کنترل دروني را به ارمغان مي‌آورد. افراد با جهت‌گيري مذهبي بيروني، به خدا اعتمادي ندارند و حمايت او را درك نمي‌کنند. ازاين‌رو، در محيط احساس ايمني نمي‌کنند و افزون بر اينکه به اکتشاف محيطي نمي‌پردازند مسئوليت اعمال خود را هم نمي‌پذيرند. در نتيجه، حوادث زندگي خود را به عوامل بيروني همچون شانس، سرنوشت و قدرت ديگران نسبت مي‌دهند. گرچه اعتقاد به خدا و اجراي دستورالعمل‌هاي ديني افراد را به اين باور مي‌رساند که خدا يار و ياور آنهاست و در برابر مشکلات تنها نيستند، اما چون ارزش‌هاي مذهبي در افراد داراي جهت‌گيري مذهبي بيروني، دروني نشده است، عدم باور دروني به رفتارهاي مذهبي در زمينۀ کاهش باور دروني به کنترل اوضاع و شرايط نيز تعميم شناختي مي‌يابد و در نتيجه، فرد مسائل و رويدادها را به عوامل بيروني و شانس و تصادف نسبت داده، احساس رضايت و شادي را کاهش مي‌دهد. به عبارت ديگر، چون جهت‌گيري مذهبي بيروني با عدم احساس ايمني به خدا همراه است، پاية ايمن براي اکتشاف و مقابله با مشکلات در شرايط اضطراب وجود ندارد.

    در مجموع، رفتارهايي همچون توکل به خداوند، زيارت و عبادت شخصي و دروني مي‌تواند از طريق ايجاد اميد و تشويق به نگرش‌هاي مثبت، موجب آرامش دروني افراد شود و شادکامي بيشتري را در زندگي ايجاد کند. باور به وجود خدايي که موقعيت‌ها را کنترل مي‌کند و بر عبادت کنندگانش ناظر است، تا حد زيادي اضطراب مرتبط با موقعيت را کاهش مي‌دهد. چنين افرادي معتقدند: مي‌توانند از طريق اتکا و توسل به خداوند، اثر موقعيت‌هاي کنترل ناشدني را به طريقي کنترل کنند.

    رابطة غيرمستقيم اهداف پيشرفت بر تقلب تحصيلي از طريق ميانجي‌گري منبع کنترل، نشان مي‌دهد: دانشجوياني که هدفشان رشد و يادگيري است براي رسيدن به اهداف خود تلاش بيشتري مي‌کنند و هنگام موفقيت و شکست، بر منبع کنترل دروني، از جمله تلاش و توانايي خود تأکيد مي‌کنند و همين امر موجب مي‌شود که از تقلب تحصيلي دوري کنند. اثر غيرمستقيم و منفي اهداف عملکردگرا بر تقلب تحصيلي نيز نشان مي‌دهد: دانشجوياني که اين نوع جهت‌گيري دارند تلاش کمتري براي رسيدن به اهدافشان مي‌کنند و چون در برابر يادگيري خود احساس مسئوليت نمي‌کنند و موفقيت و تلاش خود را به عوامل بيروني نسبت مي‌دهند، مي‌خواهند کمبود‌هاي خود را از طريق تقلب تحصيلي جبران کنند و نشان دهند که کمتر از ديگران نيستند.

    رابطة غيرمستقيم منفي و معنادار جهت‌گيري مذهبي دروني بر تقلب تحصيلي از طريق ميانجي‌گري منبع کنترل و رابطة غيرمستقيم مثبت جهت‌گيري مذهبي بيروني بر تقلب تحصيلي از طريق منبع کنترل نشان مي‌دهد که دانشجويان با جهت‌گيري مذهبي دروني، به عقايد مذهبي بيشتر پايبند هستند و در تمام مراحل زندگي خود، دين و مذهب را در نظر مي‌گيرند و بر پاية اعتقاد به خدا، که او در همه حال ناظر بر اعمال ما هست، بر رفتار خود کنترل بيشتري دارند، و هنگام مواجهه با رفتارهاي ضد اخلاقي، از جمله تقلب تحصيلي، رويکرد اجتنابي اتخاذ مي‌کنند. از سوي ديگر، افراد با جهت‌گيري مذهبي بيروني، که حوادث و مشکلات را به سرنوشت نسبت مي‌دهند، در زمان قرار گرفتن در موقعيت‌هايي که به شکست‌هاي مکرر مي‌انجامد، چون کنترلي بر موقعيت ندارند، احساس درماندگي پيدا مي‌کنند و با تقلب کردن مي‌خواهند اين کمبود را جبران کنند.

    در نهايت، مي‌توان گفت: اين يافته‌ها با آموزه‌هاي ديني نيز همسوست؛ به اين معنا كه افراد داراي جهت‌گيري مذهبي دروني موقعيت‌هاي فشارزاي زندگي را برنامه و تدبيري الهي، كه گريزي از آن نيست، تلقي نموده، معتقدند: خدا خيرانديش آنهاست و به آنها آسيبي نمي‌رساند (يونس: 109). همچنين مطمئن هستند كساني كه شكيبايي كنند و تقوا پيشه سازند، خداوند پاداشي عظيم به آنها عطا مي‌كند (هود: 11؛ آل عمران: 125)، و اعتقاد راسخ دارند كه با هر سختي، آساني است (انشراح: 5).

    محدوديتها: وجود تفاوت در سطح تحصيلات، نگرش‌ها و عوامل فرهنگي و اجتماعي متفاوت، تعميم نتايج را با اشکال مواجه مي‌سازد.

    پيشنهادها

    1. تحقيقات بعدي تأثير جنس، سطح تحصيلات و عوامل شخصي، فرهنگي و محيطي را در بروز تقلب تحصيلي مطمح نظر قرار دهد.

    2. استادان و مسئولان آموزش بر لزوم مذهب در فعاليت‌هاي تحصيلي تأکيد کنند و با کاهش حس رقابت در بين دانشجويان و تغيير اسنادهاي دانشجويان از بيروني به دروني، موجب کاهش تقلب تحصيلي در بين دانشجويان شوند.

     

     

     

    References: 
    • اصغري، فرهاد و همکاران، 1392، «رابطه نگرش مذهبي، منبع کنترل و گرايش به سوء مواد دانشجويان»، اعتياد سوء مصرف مواد، ش 7، ص 102-112.
    • برزگر بفرويي، کاظم، 1393، «ارتباط عوامل فردي و موقعيتي با تقلب دانش‌آموزان پاية پنجم ابتدايي»، روان‌شاسي مدرسه، ش 3، ص 6-20.
    • تميمي آمدي، عبدالواحد بن محمد، 1366، غرر الحكم و درر الكلم، قم، دفتر تبليغات اسلامي.
    • حسيني، سيدمجتبي، 1391، پرسش‌ها و پاسخ‌‌‌هاي دانشجويي: رساله دانشجويي، تهران: دفتر نشر معارف.
    • شفيعي، نرگس و همکاران، 1391، «جهت‌گيري مذهبي و مرکز کنترل بيروني، ارائۀ الگوي شادکامي در دانش‌آموزان»، روا‌‌ن‌شاسي و دين، ش 4، ص105-119.
    • صفاريان، محمدرضا و جمال عاشوري، 1393، «بررسي رابطة منبع کنترل، صفات شخصيت، عزت نفس و جهت‌گيري مذهبي با رفتار مطلوب انضباطي»، اصول بهداشت رواني، ش 3، ص222-232.
    • عابديني، ياسمن و همکاران، 1393، «رابطة جهت‌گيري مذهبي، آگاهي از پيامدها و نگرش به سرقت علمي و پيشرفت تحصيلي در دانشجويان»، پژوهش کاربردي روان‌شاختي، ش 2، ص117-130.
    • عاشوري، جمال، 1394، «ارتباط صفات شخصيت، جهت‌گيري مذهبي و منبع کنترل با رضايت زناشويي زنان سالمند»، پرستاري سالمندان، ش 1، ص21-33.
    • کارشکي، حسين، 1387، «نقش اهداف پيشرفت در مؤلفه‌هاي يادگيري خودتنظيمي»، تازه‌هاي علوم شناختي، ش 3، ص13-21.
    • کوشکي، شيرين و مهدي خليلي‌فر، 1389، «نگرش مذهبي و منبع کنترل»، انديشه و رفتار، ش 15، ص33-40.
    • مجلسي، محمدباقر، 1404، بحار الانوار، بيروت، دار الفكر.
    • محمدي ري‌شهري، محمد، 1375، ميزان الحکمه، ترجمه حميدرضا شيخي، قم، دار الحديث.
    • محمودي، محسن، 1383، مسائل جديد از ديدگاه علما و مراجع تقليد، ورامين، علمي و فرهنگي صاحب‌الزمان
    • نودهي، حسن و همکاران، 1393، «رابطه خودکنترلي و منبع کنترل با تعهد سازماني در کارمندان اداره آموزش و پرورش سبزوار»، پژوهش‌هاي راهبردي و مديريت آموزشي، ش 1، ص51-66.
    • Akın, A, 2010, "Achievement goals and academic locus of control: A structural equation modeling approach", Eurasian Journal of Educational Research, v. 38, p. 1-18.
    • Allport, G, & Ross, J. M, 1967, "Personal religious orientation and prejudice", Journal of Personality and Social Psychology, v. 5, p. 432-443.
    • Ames, C, & Archer, J, 1988, "Achievement goals in the classroom: Students' learning strategies and motivation processes", J. Educational Psychol, V. 80(3), P. 260-267.
    • Anderman, E. M, & et al, 1998, "Motivation and cheating during early adolescence", Journal of Educational Psychology, v. 90(1), p. 84-93.
    • Anderman, E. M, & Midgley, C, 2004, "Changes in self-reported academic cheating across the transition from middle school to high school", Contemporary Educational Psychology, v. 29(4), p. 499-517.
    • Butler, R, & Shibaz, L, 2008, "Achievement goals for teaching as predictors of students’ perceptions of instructional practices and students’ help seeking and cheating", Learning and Instruction, v. 18(5), p. 453-467.
    • Cetinkalp, Z. K, 2010, "The relationship between academic locus of control and achievement goals among physical education teaching program students", World Applied Sciences Journal, V. 10(11), P. 1387-1391.
    • Elliot, A. J, & McGregor, H, 2001, "A 2×2 achievement goal framework", Journal of Personality and Social Psychology, v. 80 (3), p. 501-519.
    • Elliot, A. J, 1999, "Approach and avoidance motivation and achievement Goal", Educational Psychologist, v, 34, p, 169-189.
    • Fisher, et al, 1998, "Stability of Religious Orientation and Academic Dishonesty", Journal of Research on Christian Education, v. 7(1), p. 55-66.
    • Geddes, K. A, 2011, "Academic dishonesty among gifted and high-achieving students", Gifted Child Today, v. 34, p. 50-56.
    • Ghasemzadeh, A, & Saadat, M., 2011, "Locus of control in Iranian university Student and its relationship with academic achievement", Procedia - Social and Behavioral Sciences, V. 30, P. 2491-2496.
    • Hau, K.T, & Salili, F, 1990, "Examination result attribution, expectancy and achievement goals of Chinese students in Hong Kong", Educational Studies, v. 16(1), p. 17-31.
    • Jolicoeur, J. R, 2010, Hellfire and Academic Dishonesty: An Empirical Evaluation of the Influence of Religious Orientation on Academic Deviance, Doctoral Dissertations. University of Missouri - Saint Louis.
    • Jurdi, R, et al, 2012, "What behaviours do students consider academically dishonest? Findings from a survey of Canadian undergraduate students", Social
    • Kaplan A, & et al, 2007, The contributions and prospects of goal orientation theory, J Educ Psychol Rev, v. 19(2), p. 141-84.
    • Lee, J. Q, & et al, 2010, "The relationship between future goals and achievement goal orientations: An intrinsic–extrinsic motivation perspective", Contemporary Educational Psychology, v. 35, p. 264-279.
    • Marsden, H, & et al, 2005, "Who cheats at university? A self-report study of dishonest academic behaviors in a sample of Australian university students", Australian Journal of Psychology, v. 57(1), p. 1-10.
    • Marsh, H. W, & Shavelson, R, 1985, "Self-concept: Its multifaceted, hierarchical structure", Educational Psychologist, V. 20, P. 107-123.
    • McCrink, A, 2010, "Academic misconduct in nursing students: behaviors, attitudes, rationalizations, and cultural identity", Journal of Nursing Education, v. 49 (11), p. 653-659.
    • Michaels, J. W, & Miethe, T. D, 1989, "Applying theories of deviance to academic cheating", Social Science Quarterly, v. 70, p. 870-885.
    • Midgley, C, & et al, 1998, "The development and validation of scales assessing students’ achievement goal orientations", Contemporary Educational Psychology, v. 23, p.113-131.
    • Murdock, T. B, & Anderman, E. M, 2006, "Motivational perspectives on student cheating: Toward an integrated model of academic dishonesty", Educational Psychologist, v. 41(3), p. 129-145.
    • Murdock, T. B, & et al, 2001, "Predictors of cheating among early adolescents: Academic and social motivations", Contemporary Educational Psychology, v. 26(1), p. 96-115.
    • Park, Eun-Jun, & et al, 2013, "Academic cheating among nursing students", Nurse Education Today, v. 33, p. 346-352.
    • Pino, N. W, & Smith, W. L, 2003, "College students and academic dishonesty", College Student Journal, v. 37, p. 490-500.
    • Pintrich, P. R, & Schunk, D. H, 2002, Motivation in education: Theory, research, and applications, (2nd ed), Upper Saddle River, NJ: Prentice Hall.
    • Psychology of Education, v. 15 (1), p. 1-23.
    • Rastegar, M, & et al, 2013, "The Relationship between Locus of Control, Test Anxiety and Religious Orientation among Iranian EFL Students", Open Journal of Modern Linguistics, v. 3(2), p. 108-113.
    • Rettinger, D. A, & Jordan, A. E, 2005, "The religions among religion, motivation, and college cheating: A natural experiment", Ethics and Behavior, v. 15(2), p. 107-129.
    • Rettinger, D. A, & Kramer, Y, 2009, "Situational and personal causes of student cheating", Research in Higher Education, V. 50, P. 293-313.
    • Rinn, A. N, & Boazma, J, 2014, "Locus of control, academic self-concept, and academic dishonesty among high ability college students", Journal of the Scholarship of Teaching and Learning, V. 14, p. 88-114.
    • Rotter, J. B, 1966, "Generalized expectancies of internal versus external control of reinforcements", Psychological Monographs, v. 80(1), p. 1-28.
    • Schunk, D.H, & Zimmerman, B, 2006, Competence and control beliefs: Distinguishing the means and ends, In P. A. Alexander and P. H. Winne, (Eds.), Handbook of educational psychol, (2nd ed. p: 349 - 368). Mahwah, NJ: Erlbaum.
    • Seifert, T, 1996, "The Stability of Goal Orientation in Grade Five Students: Comparison of two Methodologies", British Journal of Education Psychology, v. 66, p. 73-82.
    • Spilka, B, & et al, 2003, The Psychology of religion (3rd ed.). NY: Guiford Press.
    • Strickland, B. R, & Shaffer, S, 1971, "I-E & F", Journal for the Scientific Study of Religion, v. 10, p. 366-369.
    • Sturgeon, R. S, & Hamley, R. W, 1979, "Religiosity and anxiety", The Journal of Social Psychology, v. 108, p. 137-138.
    • Sutton, M, & Huba, M, 1995, "Undergraduate student perceptions of academic dishonesty as a function of ethnicity and religious participation", NASPA Journal, v. 33, p. 19-34.
    • Taradi, S. K, &et al, 2010, "Students come to medical schools prepared to cheat: a multi-campus investigation", Journal of Medical Ethics, v. 36, p. 666-670.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    برزگربفرویی، مهدی، برزگر بفرویی، کاظم.(1395) الگوی پیش بینی تقلب تحصیلی بر اساس جهت گیری مذهبی، جهت گیری اهداف پیشرفت و منبع کنترل در دانشجویان. دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 8(1)، 49-66

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    مهدی برزگربفرویی؛ کاظم برزگر بفرویی."الگوی پیش بینی تقلب تحصیلی بر اساس جهت گیری مذهبی، جهت گیری اهداف پیشرفت و منبع کنترل در دانشجویان". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 8، 1، 1395، 49-66

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    برزگربفرویی، مهدی، برزگر بفرویی، کاظم.(1395) 'الگوی پیش بینی تقلب تحصیلی بر اساس جهت گیری مذهبی، جهت گیری اهداف پیشرفت و منبع کنترل در دانشجویان'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 8(1), pp. 49-66

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    برزگربفرویی، مهدی، برزگر بفرویی، کاظم. الگوی پیش بینی تقلب تحصیلی بر اساس جهت گیری مذهبی، جهت گیری اهداف پیشرفت و منبع کنترل در دانشجویان. اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 8, 1395؛ 8(1): 49-66