اسلام و پژوهش‌های تربیتی، سال شانزدهم، شماره اول، پیاپی 31، بهار و تابستان 1403، صفحات 45-58

    مراحل تربیت اخلاقی کودک با تاکید بر منابع اسلامی

    نویسندگان:
    ✍️ خیرالله امیری پبدنی / دانش‌پژوه دکتری روان‌شناسی تربیتی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره) / kh.amiri14@yahoo.com
    هادی حسینخانی / استادیار گروه اخلاق مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی / h.hosseinkhani@yahoo.com
    سیدعلی حسینی زاده / دانشیار گروه علوم تربیتی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه / ali_hosseini@rihu.ac.ir
    doi 10.22034/eslampajoheshha.2024.2020323
    چکیده: 
    هدف این مقاله بررسی مراحل تربیت اخلاقی کودک با تأکید بر منابع اسلامی است. مراحل تربیت اخلاقی کودک براساس روایات، به سه مرحله تقسیم می‌شود. برای این منظور، به‌روش توصیفی ـ تحلیلی، ارزش‌های اخلاقی قابل آموزش در هر مرحله از آیات، روایات و سیره‌ی عملی معصومان استخراج و تبیین شد. یافته‌ها نشان از آن دارند که در هر مرحله از مراحل تربیت، با تأکید بر منابع دینی و با در نظر گرفتن سطح رشد ذهنی کودکان، امکان و ضرورت آموزش برخی ارزش‌های اخلاقی به آنان وجود دارد. در مرحله‌ی زمینه‌ساز، عواملی مانند انتخاب همسر شایسته، نوع و کیفیت تغذیه و ارتباط سالم به‌صورت غیرمستقیم در تربیت اخلاقی کودک اثرگذارند و زمینه‌ساز شکل‌گیری صفات نیک در کودک خواهند شد. در مراحل دیگر، براساس منابع دینی به‌اقتضای ویژگی‌ها و نیازهای کودک، در هر مرحله صفات اخلاقی پسندیده‌ای مانند پرورش روحیه‌ی ظلم‌ستیزی، وفا به وعده، پرورش روحیه‌ی انفاق، پرورش راست‌گویی، رازداری، آموزش حیا و عفت‌ورزی، پرورش روحیه‌ی شکرگذاری و... آموزش داده می‌شود.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Stages of Moral Education of Children with an Emphasis on Islamic Sources
    Abstract: 
    The purpose of this article is to examine the stages of moral education of children with an emphasis on Islamic sources. According to the Islamic narrations, the stages of the child’s moral education are divided into three stages. Using a descriptive-analytical method, we have extracted the moral values that can be taught at each stage from Qur’anic verses, Islamic narrations and the practical life of innocent Imams and have explained them. According to the results, it is possible and necessary to teach children some moral values at every stage of their education, considering religious resources and taking into account the level of their mental development. Some factors, such as choosing a worthy spouse, quality of nutrition and healthy communications indirectly affect the child's moral education and will prepare the ground for the formation of the child’s good traits. One shall teach favored moral values to the child, in the other stages, such as educating the spirit of struggling against oppression, keeping promises, cultivating the spirit of charity, educating truthfulness, secrecy, teaching modesty and chastity, cultivating the spirit of thanksgiving, etc., based on religious sources, and in accordance with the child’s characteristics and needs.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    يکی از مسائل مهم که نظام‌هاي آموزشی ـ تربيتي، به‌ويژه در جوامع دينی و مذهبی با آن روبه‌روست، مسئله تربيت اخلاقی است (سجادي، 1379). تربيت اخلاقي، روح و روان متربی را از رذايل و آفاتی که مانع شکوفايی درست ابعاد عقلاني، اجتماعی و... است، پاک مي‌کند و زمينه را برای پرورش هرچه بهتر استعدادهای ديگر فراهم مي‌آورد (حاجي‌ ده‌آبادي، 1391). اهميت تربيت اخلاقی کودک و امکان آن، از منابع اسلامی قابل استفاده است. آيات و روايات متعددی اين مطلب را تأييد مي‌کنند که برخی از مهم‌ترين آنها عبارت‌اند از: آية استيذان (نور: 58)، که به آموزش برخي آداب اخلاقي، مانند حيا و عفت‌ورزی به فرزندان صراحت دارد (مکارم شيرازی و همکاران، 1374، ج 14، ص 545)؛ آية وقايه (تحريم: 6)، که بر وجوب تربيت اخلاقی فرزندان در دورة کودکی دلالت مي‌کند (موحدي‌پارسا، 1395، ص 149)؛ و روايات متعددی که در زمينة آموزش ارزش‌های اخلاقی به‌صورت صريح يا ضمنی وارد شده‌اند؛ مانند رواياتی که از ارتباط جنسی در مقابل فرزندان به‌شدت نهی فرموده‌اند (کليني، 1407ق، ج 5، ص 499) يا رواياتی که دربارة آداب بوسيدن و در آغوش گرفتن فرزندان در سنين خاص وارد شده‌اند (همان، ص 533) يا رواياتی که بر آموزش برخی ارزش‌های خاص در سنين کودکی تأکيد دارند (مجلسي، 1403ق، ج 43، ص 256). تمامی اين ادله به‌صراحت يا به‌صورت ضمنی امکان و ضرورت تربيت اخلاقی کودک را تأیید می‌کنند. با وجود منابعی بسيار غنی از آيات و روايات و سيرة عملی معصومان، پژوهشی که به‌شکل جامع و کامل اين منابع را بررسی و تحليل کند و مراحل تربيت اخلاقی کودک را از متن آنها استخراج نمايد، به‌دست نيامده است و بیشتر پژوهش‌ها بخشی از اين منابع را متذکر شده‌اند و از بخش‌های ديگر، یا غفلت شده است یا اگر هم بحثی صورت گرفته، جامعيت لازم را ندارد و همة سنين کودکی را دربرنمي‌گيرد. هدف اين نوشتار روشن ساختن مراحل تربيت اخلاقی کودک است که در آن، افق‌های جديدی در اختيار پژوهشگران قرار گرفته و با نگاهی توصيفی ـ تحليلی به منابع اسلامي، به بحث و بررسی مراحل تربيت اخلاقی در سنين کودکی پرداخته شده است. در پژوهش‌های ديگر، به‌صورت جامع به مراحل تربيت اخلاقی کودک توجه نشده است.
    براين‌اساس، سؤالاتی که در اين پژوهش به آنها پاسخ داده شده است، عبارت‌اند از: 1. مراحل تربيت اخلاقی کودک براساس منابع اسلامی کدام است؟ 2. ارزش‌های اخلاقي‌ای که براساس منابع اسلامی امکان آموزش دادن به کودک را دارند، چيستند؟
    1. مفهوم‌شناسي
    1ـ1. تربيت
    «تربيت» در لغت فارسي (معين، 1388؛ دهخدا، 1377؛ عميد، 1387) به معانی پروردن، پروراندن، آداب و اخلاق را به کسي آموختن، و پرورش آمده است. دربارة معنای اصطلاحي «تربيت» اختلاف‌نظرهای گوناگون وجود دارد و هر مکتبی براساس مبانی و پيش‌فرض‌های خود، معنايی از تربيت بيان کرده است. در ميان انديشمندان اسلامی نيز اختلافاتی در زمینة تعريف تربيت نمايان است. برخی انديشمندان (مصباح يزدي، 1388، ص 27) در تعريف تربيت چنين بيان مي‌کنند: «تربيت فراهم کردن زمينه‌هايی است برای اينکه استعدادها و نيروهای يک موجود رشد کند تا بتواند از اين نيروها برای رسيدن به کمال خودش بهره‌مند شود». شهيد مطهري (1383، ج 22) دراين‌باره مي‌گويد: «تربيت عبارت است از پرورش دادن؛ يعنى استعدادهاى درونى‏اى را كه بالقوه در يك شى‏ء موجود است، به‌فعليت درآوردن و پروردن». باقري (1392، ج 1، ص 61) تربيت را اين‌گونه تعريف کرده است: «شناخت خدا به‌عنوان ربِ يگانة انسان و جهان و برگزيدن او به‌عنوان رب خويش و تن دادن به ربوبيت او و تن زدودن از ربوبيت غير». حاصل کلام دربارة تعريف تربيت و تعريف مختار عبارت است از: «پرورش دادن استعدادهای فطری و ايجاد محيطی مناسب برای شکوفايی چنين استعدادهايی و سوق دادن متربی به‌سوی ارزش‌های والای انساني».
    2ـ1. تربيت اخلاقي
    در آثار و کتب اخلاقی علمای قديم به چنين واژه‌ای برخورد نمي‌کنيم و بيشتر دربارة اخلاق سخن گفته شده و اين به‌دليل درهم‌تنيدگی تربيت و اخلاق در نظر آنان بوده است. امروزه برای اين اصطلاح تعاريف متعددی ارائه کرده‌اند. برخی با توجه به سه حوزة شناختي، گرايشی و کنشی به تعريف تربيت اخلاقی پرداخته‌اند؛ به اين شکل که در حيطة شناختي، نهادهاي آموزشی و پرورشي، اعم از خانواده، مدرسه و...، به متربی در زمینة تفکر دربارة مسائل مربوط به درست و نادرستی امور ياری می‌رسانند و به‌دنبال آن، متربی را به ارزش‌ها متمايل می‌سازند و آنان را در انجام رفتارهای اخلاقی و ارزشی ياری می‌دهند (سجادي، 1379). برخی ديگر (فقيهي، 1385، ص 59) آن را شيوه و چگونگی ايجاد ملکات، حالات نفسانی و افعال باارزش در انسان و دور ساختن ملکات، حالات و رفتارهای ضدارزش از او دانسته‌اند. عالم‌زاده (1396) تربيت اخلاقی را فرايند دروني‌سازی ارزش‌های اخلاقی و شکل‌گيری پايدار شخصيت انسان براساس ويژگي‌های انسان کامل مي‌داند.
    براساس جمع‌بندی تعاريف، «تربيت اخلاقي» محصول ترکيب دو واژة «تربيت» و «اخلاق» است. بنابراین، تربيت اخلاقی به‌معنای زمينه‌سازی برای رشد و تعالی متربی در جهت آراسته شدن به صفات اخلاقی پسنديده و انجام رفتارهای اخلاقی و ارزشی مورد رضای خداوند متعال است.
    3ـ1. مراحل
    «مراحل» در لغت‌نامة دهخدا (1377، ص 90) جمع مَرْحَله، و در فرهنگ عميد (1387، ص 300) جای فرود آمدن، منزل، جای کوچ کردن و مسافتی است که مسافر در يک روز طی می‌کند. واژگان مترادف «مراحل» در زبان فارسی عبارت‌اند از: مرحله‌ها، منزل‌ها، وهله‌ها، فازها و منازل. با توجه به معنای لغوي آن، «مرحله» مبدأ حرکت، و در تربيت، ابتدای شروع يک تغيير و گام برداشتن به‌سوی رشد و کمال است. در «مراحل»، تغييرات به سمت‌وسوی يک هدف معين صورت مي‌گيرد.
    2. مراحل تربيت اخلاقی کودک
    مراحل تربيت در اسلام براساس رواياتی است که مراحل تربيت را به سه هفت سال تقسيم کرده‌اند (کليني، 1407ق، ج 6، ص 47؛ حرعاملي، 1409ق، ج 21، ص 476؛ صدوق، 1376، ج 3، ص 493). پيامبر اکرم فرموده‌اند: «فرزند تا سن هفت سال سيد و آقاست؛ تا هفت سال بنده (فرمان‌بردار) است؛ و در هفت سال سوم وزير است. اگر فرزند تا 21 سال مؤدب به اخلاق شد که چه بهتر؛ در غير اين صورت، او را به حال خودش رها کن که وظيفة خود را انجام داده‌اي» (حرعاملي، 1409ق، ج 21، ص 476). براساس اين روايت و روايات مشابه آن، که سه مرحله برای تربيت ذکر کرده‌اند، والدين تا 21 سالگی فرزند وظيفة مراقبت و تربيت او را بر عهده دارند. يکی از ساحت‌های مهم تربيت در اين سنين، تربيت اخلاقی است که براساس منابع اسلامي، ضرورت توجه به آن دوچندان است؛ چراکه شخصيت کودک تا اين سنين شکل مي‌گيرد و بعد از آن، تغيير مشکل است. مرحلة سوم (مرحلة وزارت)، ازآنجاکه خارج از موضوع اين پژوهش است و دوران کودکی بر آن اطلاق نمي‌شود، از دايرة بحث خارج است و نياز به پژوهش مستقل دارد.
    برای تربيت کودک يک مرحله قبل از تولد نیز قابل تصور است که مرحلة زمينه‌سازی است؛ به اين معنا که مقدمات لازم برای تربيت صحيح فرزند در این مرحه آماده می‌شود؛ مقدماتی مانند انتخاب همسر شايسته، آداب معاشرت و مراقبت‌های لازم در دوران بارداري (داوودی و حسيني‌زاده، 1389، ص 34ـ45). در منابع ديني، دستورهایی برای دوران پيش از تولد کودک وارد شده است که ناظر به آماده کردن زمينه برای تربيت کودک و در برخی ناظر به ايجاد زمينه برای تربيت اخلاقی است. در ادامه، مراحل تربيت اخلاقی کودک براساس منابع اسلامی مورد بحث و بررسی قرار مي‌گيرد.
    1ـ2. مرحلة زمينه‌ساز تربيت اخلاقي
    يکی از اهداف بلند اسلام برای تشکيل خانواده، فرزندآوری و تربيت فرزندانی شايسته است که در مسير تربيت صحيح اسلامی قرار گيرند و کمالات انسانی را در خود به‌فعليت رسانند. ازهمين‌رو اسلام پيش از تشکيل خانواده، دستورالعمل‌هايی داده که بیشتر آنها ناظر به ايجاد و تربيت فرزندانی شايسته و صالح است. روايات فراوانی در زمينة وراثت و تأثير آن در تربيت و اخلاق نوزاد وارد شده است که توصیه می‌کنند شخص در انتخاب همسر شايسته و نیز درخصوص خانوادة همسر و اطرافيان او دقت کند؛ چراکه خلق‌وخوي آنان در فرزند تأثيرگذار است (کليني، 1407ق، ج 5، ص 353؛ طوسي، 1407ق، ج 7، ص 406). در برخی روايات، ريشة فضايل اخلاقی را برخورداری از داشتن ريشه‌های پاک و اصيل دانسته‌اند. اميرمؤمنان علي مي‌فرمايند: «خوش‌اخلاقی نشانة کرامت ريشه‌هاست» (تميمي آمدي، 1366، ص 346). در جنگ جمل، زمانی که آن حضرت فرزند خود محمدبن‌ حنفيه را به ميدان فرستادند و او در مواجهه با تيرها و نيزه‌ها توقف کرد، آن حضرت به فرزندشان فرمودند: «رگی از مادرت به تو رسيده است» (ابن ‌ابي‌الحديد، 1404ق، ج 1، ص 243). در اين روايت، حضرت علت ترس محمد‌بن‌ حنفيه را انتقال اين ترس از جانب مادر مي‌دانند. همان‌گونه‌که صفات نيک از طريق وراثت منتقل مي‌شود، صفات غيراخلاقی نيز از اين طريق انتقال مي‌يابد.
    فرزند در دوران جنينی از برخی شناخت‌ها بهره مي‌برد. برخی از رفتارهای والدين پيش از تولد در شناخت صحيح کودک تأثيرگذار است. قرآن در آيۀ 27و28 سورۀ «مريم» به‌صراحت اعلام مي‌کند که مادران انبياء دارای خانواده‌ای اصيل، نجيب و پاک بودند: «(مريم) درحالی‌که او را در آغوش گرفته بود، نزد قومش آورد؛ گفتند: ای مريم! کار بسيار عجيب و بدی انجام دادي! ای خواهر هارون! نه پدرت مرد بدی بود و نه مادرت زن بدکاره‌اي».
    اين آيه اصالت و نجابت خانوادگی را در تربيت فرزند نشان مي‌دهد؛ به‌ویژه نقش مادر را؛ آنجا که مي‌گويد: «مادرت بدکاره نبود». عفت و پاکدامنی مادر مريم را مثال مي‌زند و درواقع انتظار اين است که از مادر عفيف و پاک، فرزندی پاک و عفيف پرورش يابد. برخی به مريم روی کردند و گفتند: ای خواهر هارون! پدر تو آدم بدی نبود؛ مادرت نيز هرگز آلودگی نداشت؛ با وجود چنين پدر و مادر پاکي، اين چه وضعی است که در تو مي‌بينيم؟ چه بدی در طريقه و روش مادر ديدی که از آن روی برگرداندي؟ (مکارم شيرازي و همكاران، 1374، ج 13، ص 50ـ51). درنتيجه، اين آيه نقش اصالت و نجابت خانوادگی مادر قبل از بارداری را مي‌پذيرد و در تربيت دينی فرزند اثرگذار مي‌داند. در منابع روايی نيز آثار اخلاقی خوبی برای پاکی ولادت، و آثار ناشايستی برای ناپاکی ولادت ذکر شده است (کليني، 1407ق، ج 2، ص 324؛ صدوق، 1376، ج 4، ص 316).
    از امور ديگری که پیش از تولد کودک در تربيت او تأثير بسزايی دارد، نوع و کيفيت تغذية پدر و مادر است. غذای حرام در نوزاد تأثير منفی مي‌گذارد و زمينه‌ساز انحراف از مسير کمال اوست. در مقابل، غذای حلال زمينه‌ساز تربيت اخلاقی مناسب کودک است. امام صادق مي‌فرمايند: «(اثر) درآمد حرام در ذرية انسان، آشکار است» (کليني، 1407ق، ج 5، ص 125). همچنين کيفيت تغذيه نيز در تربيت اثرگذار است. نوع خوراکی که مادر استفاده مي‌کند، در جنين اثر مي‌گذارد. تغذيه، هم در جسم کودک اثر مي‌گذارد و هم در اخلاق و رفتار او. از امام صادق سؤال شد: فرزندی متولد مي‌شود که در او نادانی و ضعف است. حضرت فرمودند: سويق بخور و همسرت را نيز امر به خوردن آن کن؛ زيرا گوشت را مي‌روياند و استخوان را محکم مي‌کند و فرزندی قوی برای شما به‌وجود مي‌آورد (برقي، 1371ق، ج 2، ص 488). پيامبر اکرم دربارة تأثير خرما مي‌فرمايند: «به زن باردار در ماهی که مي‌خواهد فرزند به‌دنيا آورد، خرما دهيد تا فرزند او بردبار و پاک شود» (کليني، 1407ق، ج 6، ص 355). همچنين آن حضرت دربارة کُندُر مي‌فرمايند: «به زنان باردار کندر دهيد؛ زيرا عقل کودک را زياد مي‌کند» (مجلسي، 1403ق، ج 63، ص 444).
    از مطالبی که گذشت، چند نکته استفاده مي‌شود:
    1. تأثير عوامل یادشده در شکل‌گيری فضايل اخلاقي: عواملی که ذکر شدند، نه‌تنها در جسم کودک اثرگذارند، بلکه در اخلاق و رفتار او نيز تأثير مي‌گذارند. روایات زیادی به این نکته اشاره دارند؛ مانند: روايات مربوط به انتقال صفات اخلاقی به فرزند يا روايات مربوط به تغذية مادر که در نوزاد او تأثيرگذار است و او را صبور، باهوش و قوی بار مي‌آورد.
    2. آسان کردن مسير تربيت: هرچند کودک در ايجاد اين عوامل دخالتی ندارد، ولی رعايت اين امور مسير انتخاب و گزينش کودک را آسان مي‌کند و کودک ميل و گرايش بيشتری براي آراسته شدن به ارزش‌های اخلاقی پيدا مي‌کند.
    3. وراثت، عاملی مستقل در تربيت: اگرچه محيط يکی از عوامل مهم تربيت انسان قلمداد مي‌شود، ليکن عامل وراثت نيز تأثير شگرف و در برخی موارد جبران‌ناپذیری دارد و اثر وضعی خود را مي‌گذارد.
    2ـ2. تربيت اخلاقی کودک در مرحلة سيادت
    در منابع اسلامی و روايي، هنگامي‌که کودک متولد مي‌شود، دستورهایی داده شده است و معصومان آدابی را توصيه فرموده‌اند که اين آداب حکايت از وجود نوعی درک و شعور در نوزاد دارد؛ آدابی مانند: غسل دادن، اذان و اقامه گفتن، برداشتن کام کودک، انتخاب نام نيکو، تراشيدن سر نوزاد، عقيقه کردن و ختنه کردن. يکی از حساس‌ترين دوران‌های پرورش کودک، دوران شيرخوارگی کودک است. کودک در اين سن نياز به تغذية مناسب، مراقبت و ابراز محبت دارد. برخی از اين آداب زمينة ايجاد ارزش‌های اخلاقی در کودک را فراهم مي‌کنند.
    در منابع ديني، وظايفی را برای والدين در اين سنين مشخص کرده‌اند که اين وظايف تأثير بسزايی در تربيت اخلاقی فرزندان دارد و به‌نحوی مي‌توان برخی از آنها را در رابطه با جنبة شناختی تربيت اخلاقی ذکر کرد. در ادامه به برخی از مهم‌ترين وظايف والدين در اين دوران، که با تربيت اخلاقی مرتبط است، اشاره مي‌شود:
    1. تغذية مناسب: بهترين تغذيه برای طفل در اين سن، شير مادر است. دربارة شير دادن به کودک و آداب، کيفيت، زمان و دیگر امور مرتبط با آن، روايات فراوانی در منابع دينی ذکر شده است (حرعاملي، 1409ق، ج 21، ص 455؛ فيض کاشاني، 1406ق، ج 23، ص 1365)؛ اما آنچه در اينجا مهم است و مربوط به بحث تربيت اخلاقی است، انتخاب دايه برای شير دادن و نوع تغذية مادر در دوران شيردهی است. درصورتي‌که به هر دليل مادر نتوانست به کودک شير دهد، بايد مراقب بود که چه کسی عهده‌دار شير دادن به کودک می‌شود؛ زيرا از طريق شير دادن، حالات و خلقيات شيردهنده به کودک منتقل مي‌شود. پيامبر اکرم فرمودند: کودکان خود را از شير زنان بدکاره و ديوانه دور نگه داريد؛ زيرا که شير سرايت مي‌کند (صدوق، 1362، ج 2، ص 615). اميرمؤمنان نيز مي‌فرمايند: «همان‌گونه‌که برای ازدواج (فرد شايسته را) گزينش مي‌کنيد، برای شير دادن نيز گزينش کنيد؛ چراکه شير طبيعت‌ها را تغيير مي‌دهد» (حرعاملي، 1409ق، ج 21، ص 468). در روايات، از گرفتن زنان احمق، ديوانه، مجوسي، يهودي، نصراني، زنی که صورت زشت دارد، زنی که ضعف چشم دارد و زناکار به‌عنوان دايه، نهی شده است (کليني، 1407ق، ج 6، ص 44؛ صدوق، 1362، ج 2، ص 615). چنان‌که در اين دسته از روايات مشاهده مي‌شود، تغذية کودک در خلقيات او تأثيرگذار است و صفات نيک و بد از اين طريق به کودک منتقل مي‌شود.
    2. انتخاب نام نيک: در روايات متعددی به مسلمانان توصيه شده است که برای فرزندان خود نام نيک انتخاب کنند. در روايات، يکی از حقوق فرزند بر پدر و مادر، انتخاب نام نيک بيان شده است. فردی نزد رسول اکرم آمد و از حضرت پرسید: حق فرزندم بر من چيست؟ حضرت در پاسخ فرمودند: «نام نيکو برای او بگذار و ادب او را نيکو کن و او را در جايگاهی مناسب قرار ده» (کليني، 1407ق، ج 6، ص 48). شيخ حرعاملی در کتاب وسائل‌الشيعه چندين باب در زمينة نام‌گذاری کودک آورده است و نزديک به چهل روايت در آنجا ذکر مي‌کند که نشان‌دهندة اهميت اين مسئله است (حرعاملي، 1409ق، ج 21، ص 386ـ400).
    نام نيک، از ابعاد گوناگون در تربيت کودک تأثيرگذار است. يکی از اين ابعاد، نوع رفتار ديگران با انسان است. انسان به‌صورت طبيعی به نوع اسم‌ها واکنش نشان مي‌دهد. وقتی کودک نام نيک داشته باشد، به‌ویژه نامی که منتسب به معصومان باشد، احترام طرف مقابل را برمي‌انگيزد. همچنين يکی ديگر از آثار نام نيک، جنبة تلقيني آن است. انسان چنانچه دارای نام نيکی باشد که فضيلتی را در خود دارد، مانند «ابوالفضل» يا «عبدالرحمن»، يا نام یکی از بزرگان را داشته باشد، تلاش مي‌کند متناسب با آن نام رفتار کند (حسيني‌زاده، 1391، ص 71ـ72). از آثار ديگر نام نيک اين است که زمينه‌ساز ارزش‌های اخلاقی است. کودکی که به‌نام يکی از معصومان يا امام‌زادگان نام‌گذاری شده است، مي‌کوشد رفتار و کردار خود را متناسب با آنان کند و آن امام يا امام‌زاده را الگوی خود در زندگی قرار دهد.
    3. گفتن اذان و اقامه در گوش کودک: يکی ديگر از وظايف والدين در قبال کودک، گفتن اذان و اقامه در گوش راست و چپ اوست. معصومان به اين امر سفارش اکيد فرموده‌اند و در سيرة عملي آنان چنين چيزی به‌وضوح آشکار است. اين عمل نيز جنبة شناختی در تربيت اخلاقی کودک دارد و نشان‌دهندة درک کودک در ابتدای تولد است.
    پيامبر اکرم به اميرمؤمنان سفارش فرمودند: «هنگامی که فرزند دختر يا پسری برای تو متولد شد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه بگو؛ چراکه باعث مي‌شود شيطان ضرری به او نرساند» (ابن‌شعبه حراني، 1404ق، ص 13). در سيرة امام کاظم نقل شده است که آن حضرت، زمانی که فرزندشان امام رضا به‌دنيا آمد، در گوش راست او اذان و در گوش چپ او اقامه گفتند (حرعاملي، 1409ق، ج 21، ص 407). ممکن است برخی تصور کنند که چنين کاری به‌لحاظ تربيتی تأثيری ندارد؛ ولی علاوه بر اينکه سيرة عملی معصومان چنين بوده است و آن بزرگواران بدان امر فرموده‌اند، به‌لحاظ علمی نيز قابل توجيه است. پژوهشگران اثبات کرده‌اند که کودک در روزهای نخست تولد صحبت‌های ما را مي‌شنود و در ذهن خود ضبط مي‌کند؛ بلکه قبل از تولد نيز از چنين صداهايی متأثر شده، با آن صداها مأنوس مي‌شود. درنتيجه، گفتن اذان و اقامه از جنبه‌های متعددی مي‌تواند بر کودک اثرگذار باشد: يک جنبة آن تأثيرات جسمی و ايمنی از بيماري‌هایی است که روايات به آن اشاره کرده‌اند؛ جنبة دوم، ایجاد آرامش روحی برای انسان است و جنبة سوم، بعد آموزشی اين عمل است که باعث مي‌شود کودک با امور معنوي آشنایی پیدا کند و در آينده با آنها مأنوس شود (حسينی‌زاده، 1391، ص 60ـ61).
    کودک وقتی دوران شيرخوارگی را پشت سر می‌گذارد و توانايی برقراری ارتباط کلامی با اطرافيان خود را می‌یابد، با اینکه آزاد است و ملزم به آموزش رسمی نیست و آمادگی آن را هم ندارد، اما به‌طور ضمنی و غيرمستقيم زمينه برای انتقال ارزش‌های اخلاقی به وی وجود دارد. اين مطلب از منابع دينی هم قابل استفاده است. در ادامه به برخی از ارزش‌های اخلاقی که از منابع دينی به‌دست می‌آید و کودک زمينة آموزش چنين ارزش‌هايی را دارد، پرداخته می‌شود.
    1ـ2ـ3. پرورش روحية ظلم‌ستيزي
    حضرت زهرا در ضمن بازی فرزندان، برخي آموزه‌های دينی را در قالب شعر به آنان القا مي‌فرمودند. اين يکی از بهترين روش‌هاي آموزش به کودکان در اين سنين است. در روايت آمده است که روزي آن حضرت با امام حسن و امام حسين بازی مي‌کردند و به آنان در ضمن اشعاری چنين خطاب مي‌فرمودند: «ای حسن! شبيه پدرت باش و ريسمان (ظلم و ستم) را از (گردن) حق برکن. خداوند منان را بندگی کن و کينه‌توز و حق‌ستيز را به دوستی مگير» (مجلسي، 1403ق، ج 43، ص 266). آن حضرت در ضمن اين اشعار چند ارزش اخلاقي، مانند ضرورت الگوگيری فرزند از پدر، ظلم‌ستيزي، اطاعت و بندگی خداوند و دوست‌يابی صحيح را به فرزندشان آموزش می‌دادند.
    2ـ2ـ3. وفاي به وعده
    يکی از ارزش‌های اخلاقي‌ای که کودک در اين سن آن را به‌صورت غيرمستقيم مي‌آموزد، وفاي به وعده است. پيامبر اکرم فرمودند: «به کودکان محبت ورزيد و آنان را ترحم کنید و اگر به آنان وعده‌ای داديد، به آن عمل کنيد؛ چراکه آنان اين‌گونه باور دارند که روزي‌دهندة آنها شما هستيد» (کليني، 1407ق، ج 6، ص 49). در روايتی ديگر، اميرمؤمنان علي فرمودند: «(شايسته نيست) کسی از شما به کودکش وعده‌ای بدهد، سپس به آن عمل نکند؛ چراکه دروغ انسان را به فجور (افسارگسيختگي) مي‌کشاند» (حرعاملي، 1409ق، ج 12، ص 250). کودکان والدين خود را به‌عنوان الگويی کامل در نظر می‌گیرند و به رفتار و گفتار آنان توجه کامل دارند؛ درنتيجه، خلف وعده از جانب آنان را به‌عنوان رفتاری صحيح مدنظر قرار خواهند داد؛ و بعکس، وقتی کودک وفاي به وعده را از جانب والدين مشاهده کند، اين خصلت اخلاقی پسنديده در او نیز شکل مي‌گيرد.
    3ـ2ـ3. پرورش روحية انفاق
    والدين در آموزش مفهوم اخلاقي «بخشش» به فرزندانشان نقش مهمی دارند. بهترين آموزش برای کودکان، تماشا کردن و تقليد از امور و رفتارهايی است که مي‌بينند يا در اطرافشان مي‌گذرد. بسياری از کودکان اين مفاهيم اخلاقی را از والدين خود الگوبرداری مي‌کنند. در سيرة عملی اهل‌بيت نیز اهتمام زيادی به آموزش ارزش اخلاقي «انفاق» دیده می‌شود و آن بزرگواران این ارزش اخلاقی را به فرزندان خود آموزش می‌دادند و توصيه‌هايی در این زمینه ارائه می‌فرمودند. امام رضا در نامه‌ای مفصل خطاب به فرزند گرامی‌شان امام جواد، که در سنين کودکی قرار داشتند، توصيه مي‌فرمايند:
    فرزندم! به من خبر داده‌اند که چون از منزل بيرون مي‌روي، غلامانت بخل و حسادت مي‌ورزند تا چيزی از تو به کسی نرسد؛ ازهمين‌رو تو را از درب کوچک اندرونی بيرون مي‌برند تا مبادا کسی از تو بهره‌مند شود. اين نامه را به تو مي‌نويسم؛ به همان حقی که بر تو دارم، قسمت مي‌دهم با رفت‌وآمد از درب بزرگ بيرونی و عمومي، رفت‌وآمدت را علنی و آشکار کن و هنگام خروج از خانه، درهم و دينار همراه خود بردار تا اگر کسی از تو درخواستی کرد، به او چيزی ببخشی و مردم از خير تو بهره‌مند شوند و به عطايای تو خوشحال و مسرور گردند و دوست‌دار تو باشند (کليني، 1407ق، ج 4، ص 43).
    چنان‌که در اين کلام نورانی مشاهده مي‌شود، امام رضا فرزند بزرگوارشان را قسم مي‌دهند که حتماً چنين کاری را انجام دهد و اين نشان‌دهندة اهميت و جايگاه انفاق است و کسانی را که مانع اين کار مي‌شوند، نکوهش کرده‌اند. همچنين آن حضرت به آثار بخشش اشاره مي‌فرمايند که موجب بلند شدن مرتبه و جايگاه انسان در نزد خداوند متعال خواهد شد.
    4ـ2ـ3. پرورش راست‌گويي
    يکی از ارزش‌های اخلاقی که آموزش آن را بايد از دوران کودکي آغاز کرد و اسلام اهتمام ويژه‌ای به آن دارد، صداقت و راست‌گويی در کودکان است. بسياری از رفتارهای بد و آزاردهنده‌ای که والدين از کودک و نوجوان خود مشاهده مي‌کنند، ريشه در نوع رفتار آنها با فرزندشان دارد. امام باقر در کلامی نورانی دربارة سيرة عملی پدر بزرگوارشان امام سجاد مي‌فرمايند: آن حضرت فرزندان خود را نصيحت مي‌کردند (و در اين امر استمرار مي‌ورزيدند) و مي‌فرمودند: «از دروغ کوچک و بزرگ، چه به‌صورت جدی و چه در حالت شوخي، دوری کنيد و اطراف آن نگرديد؛ چراکه انسان وقتی دروغ کوچک گفت، جرئت مي‌کند که دروغ بزرگ بگويد» (حرعاملي، 1409ق، ج 12، ص 251).
    برخی از عواملی که ممکن است کودک را به‌سمت دروغ‌گويی بکشاند و او را دروغ‌گو بار آورد، عبارت‌اند از: تلقين دروغ‌گويي؛ دادن مسئوليت به کودک بيش از توان او؛ مقايسه‌های نابجا؛ و دادن وعده‌های دروغ. این امور در روايات به‌شدت نهی شده‌اند؛ برای مثال، در روايتی از پيامبر اکرم وارد شده است که فرمودند: «دروغ گفتن را (به فرزندانتان) تلقين نکنيد؛ زيرا فرزندان يعقوب نمي‌دانستند که گرگ انسان را مي‌خورد تا اينکه پدرشان به آنها تلقين کرد» (مجلسي، 1403ق، ج 12، ص 221). يکی ديگر از کارهايی که ممکن است کودک را به دروغ گفتن وادار کند، اين است که بيش از توانش به او مسئوليت داده شود يا بزرگ‌ترها از او بخواهند کاری را انجام دهد که توانايي آن را ندارد. در اين شرايط، امکان دارد که کودک برای جلب نظر بزرگ‌ترها و برای اينکه خودش را انسانی توانمند و بزرگ نشان دهد يا از تنبيه آنها در امان بماند، از گفتن اين حقيقت که توان انجام آن کار را ندارد، خودداری کند و دروغ بگويد. امام صادق فرموده‌اند: پيامبر اسلام دربارة کسی که فرزند خود را به کارهای صحيح و نيکو تشويق کند، چنین دعا کرده‌اند: «خداوند متعال رحمت کند کسی را که فرزند خود را به نيکوکاری مي‌خواند و او را در اين راه کمک مي‌کند». پرسيدند: چگونه او را به نيکوکاری کمک کند؟ پيامبر اکرم پاسخ دادند: «بسيار خوب است که والدين کارهایی را که فرزندشان در حد توان خود انجام داده است، از او بپذيرند و کارهایی را که توان انجام دادن آن را ندارد، يعنی برای غيرقابل‌ تحمل است، از او نخواهند» (کليني، 1407ق، ج 6، ص 50).
    3ـ2. تربيت اخلاقی کودک از سن تمييز تا نوجوانی و بلوغ
    سن تمييز از سنين شش تا هفت سال آغاز مي‌شود. البته با توجه به اصل تفاوت‌های فردي، ممکن است اين زمان در کودکان مختلف کمی متفاوت باشد؛ ولی عموماً در اين سن قدرت تمييز پيدا مي‌کنند. در اين سن، کودک آمادگی فراگيری ارزش‌های اخلاقی را به‌صورت مستقيم پيدا مي‌کند و تا حدودی مسائل جنسی را درک مي‌کند و روحية اطاعت و فرمان‌بری دارد و از حالت خودمحوری دورة قبل خارج شده است.
    بررسی تمام مواردی که در منابع ديني آمده، به پژوهشی مستقل و فراتر از اين نوشتار نيازمند است؛ ازهمین‌رو به برخی از مهم‌ترين ارزش‌های قابل آموزش در اين سنين، به‌صورت خلاصه اشاره مي‌شود.
    1ـ3ـ2. رازداري
    ازجمله ارزش‌های مهم در اسلام «رازداري» است و ضرورت توجه به آن در دوران کودکي، اهميت آن را آشکارتر مي‌سازد. هر انسانی در زندگی فردی و اجتماعی خويش خواه‌ناخواه اسرار ناگفتنی دارد که بايد در نگه‌داري آن کوشا باشد. برخی از اين اسرار مربوط به خودش و برخی مربوط به خانواده يا جامعة اوست. آنچه حائز اهميت است، اين است که فاش کردن رازها ناشی از ضعف نفس و سستی عقل است؛ چه اسرار آدمی از دو حال بيرون نيست: يا بيانگر سعادت و نيک‌فرجامی است يا خبر از نکبت و شقاوت و ناکامی مي‌دهد. رازداری در هر دو حال نيکوست؛ زيرا اگر راز از سعادت انسان خبر دهد، اظهار آن موجب دشمنی بدخواهان و حسادت ديگران و توقع ارباب طمع و دون‌همتان مي‌شود و اگر از ناکامی و نکبت آدمی خبر دهد، بروز آن شماتت دشمنان و اندوه دوستان و خفت در نظر ظاهربينان را در پی دارد. همچنين کسی که رازدار خويش نيست، نمي‌تواند اسرار ديگران را حفظ کند؛ چنان‌که اميرمؤمنان علي دراين‌باره فرموده است: «مَن ضَعُفَ عَنْ حِفْظِ سِرِّهِ لَم يقْوَ لِسِّرِ غَيرهِ» (تميمي آمدي، 1410ق، ص 149)؛ کسي‌که نتواند رازدار اسرار خویش باشد، نمي‌تواند اسرار ديگران را نيز حفظ کند.
    اهميت رازداری در دوران کودکی از داستان حضرت يوسف قابل استفاده است. آنگاه که آن حضرت خواب خود را برای پدر خویش بازگفت و سجدة ماه و خورشيد و يازده ستاره را ذکر کرد، حضرت يعقوب به جايگاه يوسف پی برد و از اينکه مبادا حسادت برادران برانگيخته شود، او را از نقل اين خواب نهی کرد: «[ياد كن‏] آنگاه كه يوسف به پدرش گفت: پدرم! من در خواب ديدم يازده ستاره و خورشيد و ماه برايم سجده كردند! [پدر] گفت: اى پسرك من! خواب خود را براى برادرانت مگو كه نقشه‏اى خطرناك برضد تو به‌كار می‌بندند. بدون شك شيطان براى انسان دشمنى آشكار است» (يوسف: 4و5).
    2ـ3ـ2. آموزش حيا و عفت‌ورزي
    يکی از ارزش‌های کليدی که در اين دوران لازم است به کودکان آموزش داد، حيا و عفت‌ورزی است. دسته‌ای از روايات وجود دارند که بر جدايی رختخواب کودکان از يکديگر تأکيد دارند (حرعاملي، 1409ق، ج 21، ص 460). اين‌گونه روايات ناظر به اين هستند که در اين سن، نوعی تحول شناختی برای کودکان صورت مي‌گيرد و آنان تا حدودی از برخی مسائل جنسی سر درمي‌آورند؛ بنابراین برای پيشگيری از قرار گرفتن کودکان در معرض آسيب‌های جنسي، چنين کاری برای والدين ضرورت دارد؛ چنان‌که برخی روايات نيز از بوسيدن جنس مخالف در کودکان منع مي‌کنند؛ به اين بیان که مردان دختری را که به سن شش سال رسيده است و زنان پسری را که هفت‌ساله شده است، نبوسند (طبرسي، 1412ق، ج 1، ص 479). این روایات همچنین بر اين مطلب دلالت دارند که ممکن است کودکان نیز از اين ناحيه دچار آسيب‌هايی شوند. درنتيجه، يکی از ابعاد تربيت اخلاقی در اين سنين، پيشگيری از آسيب‌هاست. غريزة جنسی يکی از نقاطی است که انسان از آن ناحیه آسيب‌های جدی مي‌بيند.
    از ديگر ارزش‌های اخلاقی که در راستای عفت‌ورزی و حيا قرار مي‌گيرد، مسئلة اجازه گرفتن کودکان برای ورود به اتاق پدر و مادرشان است. خداوند در آية 58 سورة «نور» مي‌فرمايد: «اى اهل ايمان! بايد بردگانتان و كسانى از شما كه به مرز بلوغ نرسيده‌اند، [هنگام ورود به خلوت‌خانة شخصى شما] سه بار [در سه زمان‏] از شما اجازه بگيرند: پيش از نماز صبح؛ و هنگام [استراحت‏] نيم‌روز كه جامه‏هايتان را كنار مى‌نهيد؛ و پس از نماز عشا. [اين زمان‏ها] سه زمان خلوت شماست. بعد از اين سه زمان، بر شما و آنان گناهى نيست». با توجه به اينکه کودک در اين سن از برخی امور جنسی سر درمي‌آورد و از طرفي، امور جنسی و مسائل مربوط به شهوت، زمينه‌ساز نفوذ شيطان است و از اين طريق امکان به‌انحراف کشيده شدن انسان وجود دارد، والدين بايد به‌دقت مراقبت کنند و کودکان را دربارة برخی مسائل آشنا سازند.
    3ـ3ـ2. پرورش روحية شکرگذاری در برابر خداوند
    از مسائلی که فرهنگ اسلامی بر آن تأکيد کرده و در قرآن و روايات خصلتی ارزنده و نيک برای انسان‌ها شمرده شده، شکرگزاری و سپاس از خداوند بابت نعمت‌های اوست. خداوند متعال ذکر و ياد خود را به‌همراه شکرش آورده است و اين نشان از اهميت شکر دارد و اينکه شکر نعمت، نوعی ياد خداوند است؛ چنان‌که در سورة «بقره» آية 152 مي‌فرمايد: «فَاذْكُرُوني‏ أَذْكُرْكُمْ وَ اشْكُرُوا لي‏ وَ لا تَكْفُرُونِ»؛ پس مرا ياد كنيد تا شما را ياد كنم و مرا سپاس گزاريد و كفران نعمت نكنيد.
    در سيرة معصومان به آموزش شکرگزاری به فرزندان توجه شده است. در روايات آمده است: کودکی که به سن بلوغ نرسيده بود، نزد پيامبر عطسه کرد؛ سپس حمد خدا را به‌جای آورد. پيامبر او را برای چنين رفتاری تشويق کردند (کليني، 1407ق، ج 4، ص 725). در روايات نيز بر شکرگزاری از خداوند متعال بسیار تأکید شده است و سيرة عملی معصومان نيز گويای چنين مطلبی است؛ چنان‌که يکی از مناجات‌های اختصاصی امام سجاد تحت عنوان «مناجات الشاکرين» است.
    4ـ3ـ2. عادت دادن به نماز و روزه
    از دو جهت مي‌توان نماز و روزة کودک را زيرمجموعة رفتارهای اخلاقی قرار داد: نخست اینکه رفتارهای اختياری انسان را زيرمجموعة تعريف اخلاق به‌معنای عام آن قرار دهيم؛ چنان‌که برخی انديشمندان شيعه به آن قائل‌اند (مصباح يزدي، 1376، ص 98)؛ دوم اينکه نماز زمينه‌ساز شکل‌گيری رفتارهای اخلاقی نيک و دوری جستن از رفتارهای غيراخلاقی است؛ چنان‌که در آيات متعددی به اين مطلب اشاره شده است. خداوند متعال در سورة «معارج» (آيات 19ـ23) مي‌فرمايد: «همانا انسان حريص و بی‌تاب آفريده شده است؛ آنگاه که آسيبى به او رسد، بي‌تاب است و هنگامى كه خير و خوشى [و مال و رفاهى‏] به او رسد، بسيار بخيل و بازدارنده است؛ مگر نماز گزاران؛ آنان كه همواره بر نمازشان مداوم و پايدارند». از این آیه معلوم مي‌شود که نماز عامل بازدارنده از حرص، جزع‌وفزع و بي‌تابی است. در آيه‌ای ديگر (عنکبوت: 45)، نماز عامل بازدارنده از فحشا و منکر قلمداد شده است. روزه نيز همین‌گونه است و باعث شکل‌گيری ارزش‌های اخلاقی متعددی مثل صبر و بردباری در انسان مي‌شود.
    نماز از ارزش‌هايی است که در دين اسلام تأکيد فراوانی دربارة آن صورت گرفته است و آموزش آن را باید از زمان کودکي آغاز کرد. هرچند کودک در هفت ‌سالگی به سن تکليف نرسيده است، اما روايات متعددی به آموزش نماز به کودکان در اين سن توصیه کرده‌اند. در روايتي، امام صادق مي‌فرمايند: «ما کودکانمان را در پنج‌ سالگی به نماز امر مي‌کنيم؛ پس شما کودکانتان را در هفت ‌سالگی به نماز امر کنيد» (کليني، 1407ق، ج 3، ص 409).
    واژة «مروا» صيغة امر است و بر وجوب دلالت دارد. اگرچه در اين سن نماز بر کودک واجب نيست و جنبة استحبابی دارد، ولی بر پدر و مادر واجب است از جنبة مقدماتی و عادت‌دهی کودک، او را به چنين امری وادارند (اعرافي، 1393، ص 76). البته بايد مراقبت شود که کودک در ابتدا از نماز خاطرة خوب پيدا کند؛ درنتيجه لازم است در کمترین زمان آن را به‌جا آورد تا احساس نکند که اين عبادت مزاحم بازی و تفريحات اوست. در سيرة امام سجاد آمده است که آن حضرت به کودکان توصيه مي‌کردند که نماز ظهر و عصر و نیز نماز مغرب و عشا را با هم بخوانند و لازم نيست که آن دو را در وقت فضيلت بخوانند. وقتی از حضرت دليل اين کار را می‌پرسیدند، حضرت مي‌فرمودند: کودکان بايد با نماز انس گيرند تا عبادت بر آنان سنگينی نکند و عبادت را دوست بدارند و به آن رغبت پيدا کنند. همچنين آن حضرت توصيه مي‌فرمودند که کودکان را به نمازهای مستحبی وادار نکنيد و بگذاريد به نمازهای واجب عادت کنند (ابن‌حيون، 1385ق، ج 1، ص 193).
    يکی ديگر از واجبات دينی که اهميت زیادی دارد و لازم است کودکان قبل از رسيدن به سن بلوغ با اين واجب الهي آشنا شوند و آن را تمرين کنند تا وقتی به سن تکليف رسيدند، به‌راحتي آن را انجام دهند، روزه است. والدين نبايد تکاليف دينی را يک‌باره به کودک بگويند؛ چون تکاليف سخت و مشقت‌آور به‌شدت از روحية دينداری و دين‌باوری کودک مي‌کاهد.
    پسران بعد از پانزده سال و دختران بعد از نه سال قمری به سن تکلیف مي‌رسند؛ ولی نبايد آموزش تکاليف دينی را به کودکان تا سن بلوغ به‌تأخير انداخت. اگر والدين فرزند خود را از همان دوران کودکی با مسائل ديني آشنا نکنند، انجام دادن برخی از امور واجب مانند نماز و روزه در سن تکليف و پس از آن، برای نوجوانان سخت مي‌شود و ممکن است با کوچک‌ترين بهانه آن را ترک کنند. ازاين‌رو بهترين فرصت برای تربيت، همان سال‌های ابتدايی کودک است. کودکان ظرفيت آن را دارند که بتوانند تحت تربيت دينی قرار گيرند و مطالب دينی را در حد فهم خود درک کنند.
    روزه نسبت‌به نماز دارای سختی بيشتری است و برای کودکان سخت‌تر است. با توجه به اينکه کودک در سنين رشد قرار دارد و در طول روز چندين مرتبه مشغول خوردن و آشاميدن است، برای او بسيار سخت است که خود را کنترل کند. براين‌اساس در روايات، سن آموزش روزه‌داری به کودکان نسبت‌به نماز با کمی تأخير بيشتر صورت مي‌گيرد. در روايتی از امام کاظم آمده است که حضرت فرمودند:
    ما كودكان خود را در پنج ‌سالگى به نماز فرامى‌خوانيم و شما كودكان خود را در هفت ‌سالگى به نماز دستور دهيد. همچنين ما كودكان خود را در هفت ‌سالگى به گرفتن روزه امر مى‌كنيم؛ همان مقدارى كه از يك روز مى‌توانند روزه بگيرند؛ هرچند تا نصف روز يا بيشتر از آن يا كمتر از آن باشد؛ و وقتى تشنگى بر آنان غلبه كرد، افطار مى‌كنند؛ تا به گرفتن روزه عادت كنند و توان گرفتن آن را بيابند. شما نيز فرزندان خود را هنگامى كه نه‌ساله شدند، به گرفتن روزه واداريد. هرقدر از روز را كه مى‌توانند، روزه بگيرند و وقتى تشنگى بر آنان غلبه كرد، روزۀ خود را افطار کنند (کليني، 1407ق، ج 3، ص 409).
    چنان‌که در اين روايت ملاحظه مي‌شود، بسیار تأکيد شده است که کودک در روزه‌داری احساس مشقت نکند. والدين بايد در آموزش و تمرين روزه انعطاف‌پذير باشند و میزان توان کودک را در نظر داشته باشند. نکتة قابل استفادة ديگر از اين روايت اين است که در اقدامات تربيتی نباید هدف اصلی را فراموش کرد و آن آشناسازی و عادت‌دهی فرزندان به تربيت عبادی و ايجاد انس و چشاندن شيرينی ياد و ارتباط با خداست؛ نه اينکه کودک به شکل تصنعی و مکانيکی و به هر قيمتی عبادت کند (اعرافي، 1393، ص 91).
    از رواياتی که ذکر شد، چند مطلب استفاده مي‌شود:
    1. در آموزش ارزش‌های اخلاقي، عبادی و...، توجه به امر تدريج و در نظر گرفتن توان و ظرفيت کودک نيز امر مهمی به‌شمار مي‌آيد؛
    2. وظيفه‌ای که در اين روايات بر عهدة والدين گذاشته شده، به قراين لُبّی و ارتکازي، مشروط به احتمال تأثيرگذاری بر فرزند است و هدف و فلسفة آن، عادت‌دهی و ايجاد آمادگی روحی و جسمی است (اعرافي، 1393، ص 91)؛
    3. در تربيت اخلاقي، علاوه بر توجه به آموزش فضايل اخلاقي، لازم است به رذايل اخلاقی نيز توجه داشت. افزون‌برآن، آموزش فضيلت‌ها و رذيلت‌ها بايد به‌طور جامع صورت گيرد و محدود به چند فضيلت يا رذيلت نشود (حاجی ده‌آبادي، 1391، ص 152)؛
    4. اگرچه اغلب آموزش‌ها در ابتدای کودکی به‌صورت تلقينی و غيرمستقيم صورت مي‌گيرد، اما به فراخور رشد عقلی کودک لازم است که از استدلال‌های عقلی در اين زمينه نيز بهره جست (همان).
    نتيجه‌گيري
    با توجه به مفهوم تربيت اخلاقی و مراحل سه‌گانة تربيت در روايات، چنين استنباط مي‌شود که تحقق تربيت اخلاقي، نه‌تنها از ابتدای کودکي، بلکه پيش از تولد امکان دارد و بايد زمينه‌هاي آن فراهم شود. براساس منابع ديني، در هر مرحله، کودک به‌تناسب سن و سال آمادگی پذيرش برخی از ارزش‌های اخلاقی را دارد. اگرچه در مرحلة پيش از تولد، ارادة کودک دخيل نیست و در شکل‌گيری ارزش‌های اخلاقی نقشی ندارد، اما والدين زمينة چنين امری را ايجاد خواهند کرد. در مراحل ديگر تربيت نيز با وجود تفاوت در سطح درک و فهم و اختيار کودک، تحقق تربيت اخلاقی امکان‌پذير خواهد بود و منابع ديني، اعم از آيات و روايات و سيرة عملی معصومان، آن را تأييد مي‌کند. در مرحلة زمينه‌سازی، انتخاب همسر شايسته، نوع و کيفيت تغذيه، و ارتباط سالم، زمينة شکل‌گيری صفات نيک در کودک را فراهم مي‌آورد. در مراحل ديگر، شواهدی از آيات، روايات و سيرة معصومان به‌دست آمد که در اين مراحل، صفات اخلاقی پسنديده‌ای مانند پرورش روحية ظلم‌ستيزي، وفاي به وعده، پرورش روحية انفاق، پرورش راست‌گويي، رازداري، آموزش حيا و عفت‌ورزي، پرورش روحية شکرگذاری و... آموزش داده مي‌شود.

    References: 
    • ابن ‌ابی‌الحدید معتزلی، عبدالحمید‌بن هبة‌الله، 1404ق، شرح نهج البلاغه، قم، کتابخانة آیت‌الله مرعشی نجفی.
    • ابن‌حیون، نعمان‌بن محمد، 1385ق، دعائم الإسلام‏، قم، مؤسسة آل‌البیت(ع)‏.
    • ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن علی، 1404ق، تحف العقول، تصحیح علی‌اکبر غفارى، قم، جامعة مدرسین.
    • اعرافی، علیرضا، 1393، تربیت فرزند با رویکرد فقهی، قم، مؤسسة اشراق و عرفان.
    • باقری، خسرو، 1392، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی، چ سی و یکم، تهران، مدرسه.
    • برقی، احمد‌بن محمد‌بن، 1371ق، المحاسن، تصحیح جلال‌الدین محدث، قم، دارالکتب الاسلامیه.
    • تمیمی آمدی، عبدالواحد‌بن محمد، 1410ق، غرر الحکم و درر الکلم‏، تصحیح سیدمهدى‏ رجائى، قم، دارالکتب الاسلامیه.
    • حاجی ده‌آبادی، محمدعلی، 1391، حقوق تربیتی کودک در اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • حرعاملی، محمد‌بن حسن، 1409ق، وسائل الشیعه، قم، مؤسسة آل‌البیت(ع)‏.
    • حسینی‌زاده، سیدعلی، 1391، تربیت فرزند (سیرة تربیتی پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع))، چ یازدهم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • داوودی، محمد و سیدعلی حسینی‌زاده، 1389، سیره تربیتی پیامبر(ص) و اهل‌بیت(ع)، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    • دهخدا، علی اکبر، 1377، لغت نامه دهخدا، چ دوم، تهران، امیرکبیر.
    • سجادی، سیدمهدی، 1379، «تربیت اخلاقی از منظر اسلام و پست مدرنیسم»، پژوهش‌های فلسفی ـ کلامی، ش 3، ص 47-90.
    • صدوق، محمدبن على، 1362، الخصال، تصحیح على اکبر غفارى، قم، جامعه مدرسین.
    • صدوق، محمدبن على‏، 1376 ‏، الامالی (للصدوق)، تهران، کتابچی.
    • طوسی، محمدبن حسن، 1407ق، تهذیب الاحکام، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
    • عالم‌زاده نوری، محمد، 1396، راهبرد تربیت اخلاقی در قرآن کریم، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی.
    • عمید، حسن، 1387، فرهنگ فارسی عمید، چ بیست و نهم، تهران، امیرکبیر.
    • فقیهی، سیداحمد، 1385، «تربیت اخلاقی از منظر قرآن»، معرفت، ش 107، ص 58-66.
    • فیض کاشانی، محمد محسن‌بن شاه مرتضى‏، 1406ق، الوافی‏، اصفهان، کتابخانه امام أمیر المؤمنین على(ع). ‏
    • کلینی، محمدبن یعقوب، 1407ق، الکافی، تصحیح على‌اکبر غفارى و محمد آخوندى، تهران، دار الکتب الاسلامیه.
    • مجلسی، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، بیروت، دار احیاء التراث العربی‏.
    • مصباح یزدی، محمدتقی، 1376، دروس فلسفه اخلاق، چ ششم، تهران، اطلاعات.
    • مصباح یزدی، محمدتقی، 1388، تربیت دینی در جامعه اسلامی معاصر، قم، مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره).
    • مطهری، مرتضی، 1383، مجموعه آثار، تهران، صدرا.
    • معین، محمد، 1388، فرهنگ معین، چ بیست و ششم، تهران، امیرکبیر.
    • مکارم شیرازی، ناصر و همکاران، 1374، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه.
    • موحدی پارسا، فاطمه، 1395، تربیت اخلاقی کودکان سرور براساس آموزه‌‌‌های اسلام (آیات و روایات)، رسالة دکتری، مشهد، دانشگاه فردوسی.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    امیری پبدنی، خیرالله، حسینخانی، هادی، حسینی زاده، سیدعلی.(1403) مراحل تربیت اخلاقی کودک با تاکید بر منابع اسلامی. دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 16(1)، 45-58 https://doi.org/10.22034/eslampajoheshha.2024.2020323

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    خیرالله امیری پبدنی؛ هادی حسینخانی؛ سیدعلی حسینی زاده."مراحل تربیت اخلاقی کودک با تاکید بر منابع اسلامی". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 16، 1، 1403، 45-58

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    امیری پبدنی، خیرالله، حسینخانی، هادی، حسینی زاده، سیدعلی.(1403) 'مراحل تربیت اخلاقی کودک با تاکید بر منابع اسلامی'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 16(1), pp. 45-58

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    امیری پبدنی، خیرالله، حسینخانی، هادی، حسینی زاده، سیدعلی. مراحل تربیت اخلاقی کودک با تاکید بر منابع اسلامی. اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 16, 1403؛ 16(1): 45-58