اولویت سنجی شاخصه های دانش آموز تراز انقلاب اسلامی در نگاه مقام معظم رهبری با تمرکز بر روش تلفیقی تحلیل محتوای کمی و کیفی
Article data in English (انگلیسی)
مقدمه
سالهاست که مجموعة آموزش و پرورش و دغدغهمندان عرصة تربيت کودک و نوجوان بهدنبال ايجاد الگويی کارآمد و مطمئن برای تربيت اسلامی کودکان و نوجوانان هستند. طرحهای مختلفی که مرتبط با تربيت کودک و نوجوان بودهاند، در عمر چهلسالة انقلاب اسلامی توليد شده و به مرحلة اجرا نيز رسيدهاند (کشاورز و مقدمي، 1397). طرحهای تربيتی و تحولي، از سه بخش «هدفگذاري»، «تعيين سياستهای اجرايي» و «تدوين برنامة عملياتي» تشکيل ميشوند. آنچه برای آغاز کار بيش از اندازه حائز اهميت است و در صورت خطا در آن، کل طرح نيز بيهوده ميشود، هدفگذاری اولية آن است (بيانات رهبر معظم انقلاب، 11/6/99). بهعبارتديگر، چنين طرحهايی که طرحهای راهبردی نام دارند، اساساً بهمنظور رسيدن به اهداف ازپيشتعيينشده ايجاد شدهاند (نوايي، 1384).
جدا از تشخيص اهداف صحيح، آنچه برای هماهنگی و افزايش بهرهوری فعاليتهای فرهنگی و تربيتی لازم است، اولويتسنجی اهداف موردنظر است (اکبريان و نجفي، 1398). بسيار مشاهده شده که در مجموعههای تربيتی، چه دولتی و چه مردمي، به اهدافی پرداخته شده است که در جای خود درست بودهاند، اما در آن بازة زمانی و در نگاه کلان، جزء اولويتها محسوب نميشدند. در اين صورت، يا نبايد به آن پرداخته میشد يا اينکه بايد زمان کمتری نسبتبه آنچه رقم خورده بود، به آن اختصاص مییافت. بهعبارتديگر، به اولويتسنجی اهداف، يا توجه نشده يا در تعيين آنها اشتباه صورت گرفته است (بنيانيان، 1389). نگارنده تا اين لحظه به طرحی که بهطور شايسته به تبيين و اولويتسنجی اهداف تربيتی کودک و نوجوان، آنهم از دريچة درست پرداخته باشد، دست نيافته است. ازاینرو آنچه اين مقاله متکفل تبيين آن است، هدفگذاری بايسته و اولويتسنجی شايسته در طرحهای تربيتی کودک و نوجوان است.
در اين مقاله به اين سؤال جواب ميدهيم که از جميع خصوصيات مثبت و مناسب، چه خصوصيات و ويژگيهايی از يک دانشآموز، دانشآموزی همسطح و همتراز يک نيروی فعال انقلاب اسلامی ميسازد؟ برای پاسخ به اين سؤال، ابتدا بايد مشخص شود که راه درست برای کشف خصوصيات بايستة يک دانشآموز چيست؟ بعد از پاسخ به اين سؤال و استخراج اين خصوصيات، بايد مشخص کرد که کداميک از آنها بهعنوان شاخصة دانشآموز تراز انقلاب اسلامی تعريف شدهاند و از اولويت بالاتری برخوردارند؟ البته در اين میان، روش رسيدن به نظام اولويت یادشده، اهميت بالايی دارد.
اگر اولويت طرحهای تربيتی و فرهنگی و درنتيجه مجموعههای تربيتی و فرهنگی در جامعه، صحيح باشد و همه به يک سمت حرکت کنند، تفاوت سليقه در سياستها و برنامهها، اختلالی در روند تربيتی جامعه ايجاد نمیکند؛ بلکه باعث رونق بيشتر آن ميشود؛ اما اگر بهرغم يکی بودن سياستها و برنامهها، اولويتها متفاوت باشند، جز تشتت تربيتی جامعه شاهد چيز ديگری نخواهيم بود. اينجاست که اولويتسنجی و هدفگذاری تربيتی و فرهنگی اهميت خود را نشان ميدهد. يکی از دلايل مهم حداکثری نبودن توفيق در کارهای فرهنگي، بهرغم زحمت و تلاش فراوان نيروهای فرهنگی و انقلابي، عدم يکسانسازی اولويت اهداف تربيتی و فرهنگی است.
در میان مخاطبان طرحهای تربيتی و فرهنگي، آن مجموعهای که بيشترين، عميقترين و نتيجهبخشترين اثرپذيريها را دارد، قشر کودک و نوجوان است (کليني، 1429ق، ج 15، ص 231؛ نهجالبلاغه، 1414ق، ص 939) و نهادی که متکفل اصلی تربيت قشر کودک و بهویژه نوجوان است، وزارت آموزش و پروش نام دارد؛ پس ميتوان گفت که مهمترين بخش تربيتی نظام اسلامي، نهاد آموزش و پرورش است. بنابراین اگر بتوانيم اولويتسنجی مناسبی در زمینة غايات تربيتی برای اين بخش از نظام اسلامی تعريف کنيم، شاهد نتايج حداکثری در فضای تربيتی و فرهنگی جامعه خواهيم بود. ازسویديگر، ميتوان اولويت غاياتی را که در نهاد آموزش و پرورش تعريف ميشوند، اولويت غايات مجموعههای ديگری که در فضای کودک و نوجوان فعاليت ميکنند، دانست و با اين اشتراک، نوعی همافزايی در فعاليت نهاد آموزش و پرورش با اين نوع سازمانهای مردمنهاد مشاهده کرد.
برای اولويتسنجی و تعيين غايات تربيتی در حوزة کودک و نوجوان، برخی پژوهشگران راه روانشناسان غربی را در پيش گرفتهاند (ملکی و حبيبيپور، 1386)؛ برخی فلسفه را ملاک قرار دادهاند (بابازاده و نوروزي، 1392)؛ عدهای ديگر با تمسک به مباحث عرفانی سعی در رسيدن به اين مهم دارند (شمشيری و نقيبزاده، 1384) و بعضی نيز تلاششان بر اين بوده است که با فهم خود از آيات و روايات به مقصود برسند (حاجيعليان و باقري، 1397)؛ اما آنچه در اين میان بسيار مغفول مانده است، نگاه اجتماعی و حکومتی به تعيين غايات و اولويتسنجي آنها، و شکستن انحصار فردگرايی در تربيت و تعيين اهداف تربيتی است. نگاه اجتماعی و حکومتی داشتن به اين امر، باعث ايجاد تفاوتهای اساسی در نوع اهداف و همچنين راه رسيدن به آنها ميشود.
طبق اين نگاه، آنچه بهعنوان ملاک برای تعيين اولويت اهداف در تربيت کودک و نوجوان قرار ميگيرد، نقش آنها در ساخت تمدن اسلامی و رسيدن به حيات طيبة انسانی است. بايد ديد برای اينکه جامعة اسلامی و درنتيجه مردم آن جامعه به نقطة مطلوب خود برسند، به تربيت نيروی انسانی با چه شاخصههای اولويتداری نیاز است و آن را بهعنوان اولويت فعاليتهای تربيتی در نظر گرفت (بيانات رهبر معظم انقلاب، ۱۴/۲/۱۳۹۰). بهعبارتديگر، نگاه درست به تربيت اسلامي، تربيت در بستر اجتماع و رشد جمعی است. انسان بايد در دل اجتماع رشد پيدا کند و همزمان اجتماع را نيز رشد دهد تا به همافزايی تربيتی برسد (قاسمی طوسي، 1389). برايناساس بايد تصوير صحيحی از نيروی انسانی مطلوب در جامعة اسلامی ترسيم کرد و شاخصههاي آن را غايات اولويتدار فعاليتهای تربيتی دانست.
مرجع کشف اين شاخصهها کسی است که رهبری جامعة اسلامی را بر عهده دارد و ميداند که برای رساندن جامعه به نقطة مطلوب خود، نياز به نيروی انسانی با چنين خصوصياتی است. برای رسيدن به نظام اولويت در منظومة فکری يک شخص، بايد به طبقهبندی گزارههای موجود در آثار و گفتار او پرداخت (خسروپناه، 1396، مقدمه). بهعبارتديگر، بيانات رهبر جامعة اسلامی، يعنی مقام معظم رهبري، ملاک رسيدن به منظومة فکری معظمله در اين خصوص، در نظر گرفته شده است.
برای استنباط اين مسئلة مهم از بيانات ايشان، با توجه به «روش تلفيقی تحليل محتوای کيفی و کمّي»، چهار اصل اساسی بهکار رفته است که عبارتاند از: «هدفمندی منابع تحقيق»؛ «ادغام صفات مشابه»؛ «اولويتسنجی سهمؤلفهاي» و «کمّيسازی معيارها». با توجه به اصول بيانشده و مخصوصاً اولويتسنجی سهمؤلفهای که شامل «تکرار کليدواژهاي»، «عناوين ارزشگذارانه» و «تفصيل متمرکز» است، هرکدام از شاخصههايی که بهعنوان شاخصههای دانشآموز تراز انقلاب اسلامی در کلام معظمله آمدهاند، مورد تحليل و بررسی قرار گرفته و امتيازبندی شدهاند. برايناساس و بررسي 84 صحبت مرتبط و استقرای 469 صفت که 775 بار تکرار شده بودند، 99 عنوان ويژگی استخراج شد که 59 مورد از آنها، بهترتيب اولويت، در اين مقاله آمده است.
1. پيشينة بحث
پنج پژوهش و دو سند ملی مرتبط با موضوع اين مقاله وجود دارد که در ذيل به توضيح اجمالي، نقاط قوت و ضعف و همچنين امتيازات پژوهش پيش رو نسبتبه آنها پرداخته ميشود.
در دو سند ملی، یعنی «سند تحول بنيادين آموزش و پرورش» و «برنامة درسی ملی جمهوری اسلامی ايران»، در بخش اهداف، شاخصههای دانشآموز مطلوب آمده است (شورای عالی انقلاب فرهنگي، 1390، ص 24؛ شورای عالي آموزش و پرورش، 1391، ص 16). گرچه اين اسناد با نگاهی جامع، به ديگر ابعاد و لوازم تحولي آموزش و پرورش و برنامة درسی ملی پرداخته، اما در قسمت شاخصههای دانشآموز مطلوب، اولويت خاصی را در نظر نگرفته و شاخصهها را بهصورت همعرض و در کنار هم آورده است. ازسویديگر، گرچه اين اسناد مورد تأييد رهبر معظم انقلاب است، اما ضرورتاً برخاسته از نظام فکری ايشان نیست.
مرتبطترين پژوهش با مقالة پيشرو، پژوهش محمدی پويا (1400) است. نگارنده با تحليل کيفی و اسنادی بيانات معظمله در گام اول انقلاب (چهل سال نخست انقلاب اسلامي)، سعی در شناخت نقاط ضعف آموزش و پرورش و ارائة راهکار برای جبران آنها کرده است. اين پژوهش نيز در موضوعی عامتر از شاخصة دانشآموز تراز انقلاب اسلامی نگاشته شده و از طرفی، منابع پژوهشی خود را به بيانات معظمله از ارديبهشت سال 1392 به بعد محدود کرده است. جدا از اين مطلب، مثل پژوهشهای پيشين، به بيان ويژگيهای دانشآموز تراز پرداخته و اولويتی بين آنها نگذاشته است. گرچه در همان شاخصهها نيز بهنظر نگارنده، نقصان جدی وجود دارد.
پژوهش ديگر، نوشتة ديبايي و همکاران (1399) است که با روش تحليل کيفی و اسنادی و همچنين روش «آنتروپی شانون» به استخراج مؤلفههای تمدن در نگاه مقام معظم رهبری و جايگاه و نقش آنان در اسناد بالادستي آموزش و پرورش پرداخته است. اين پژوهش از لحاظ نوع روش بهکاررفته قابل تحسين است و گرچه موضوعش با موضوع مقالة پيشرو تفاوت دارد، اما شاخصههای استخراجشدة تمدن در آن، ميتواند با تغييراتی بهعنوان شاخصههای دانشآموز تراز نيز نگاه شود؛ لکن اين پژوهش، جدا از اينکه در مقام بيان شاخصههای دانشآموز تراز نيست، اولويتی نيز براي آن شاخصهها در نظر نگرفته است.
پژوهش ديگر، نگاشتة هدايتي و ناجي (1398) است. در اين مقاله با استفاده از روش تحليل محتوا و «دادهبنياد» به ارائة الگوی نظاممند و جامع از تحول آموزش و پرورش در نگاه مقام معظم رهبری پرداخته است. اين کار را در 25 کد و چهار مقوله انجام داده، که در مقولة «پيامدها» به ويژگی دانشآموز مطلوب پرداخته است. اين پژوهش نيز همانند پژوهشهای بالا، در موضوعی عام نگاشته شده است و به اولويتبندی شاخصههای دانشآموز تراز نپرداخته و ويژگيها را بهصورت همعرض بيان کرده است.
مقالة سيدطباطبايي و فريدوني (1396) نيز با روش «دلالت پژوهش» سعی در استخراج الگوی مفهومی تحول آموزش و پرورش در نگاه مقام معظم رهبری دارد. ايشان در اين مقالة طويل سعی در استقرای تام صحبتهای معظمله با عناصر آموزش و پرورش داشتند که از اين حيث شباهتی با مقالة پيشرو دارد؛ اما هم موضوع اين مقاله عامتر از مقالة پيشروست و هم ايشان در بيان ويژگی دانشآموز تراز فقط در قسمتی کوچک به يک نمونه از بيانات معظمله اشاره کوتاهی کردهاند؛ ازهمینرو بسياری از شاخصهها در آن قسمت آورده نشده است و مرجع خوبی برای رجوع نيست. علاوه بر اينها به تعيين اولويت شاخصهها نيز پرداخته نشده است.
دانايیفرد و همكاران (1394) نيز با استفاده از روش کيفي «تحليل مضمون»، به استخراج اولويتهای راهبردی تحول در آموزش و پرورش از منظر مقام معظم رهبری پرداختهاند. اين پژوهش از لحاظ آشنايی با روشهای تحقيق، بسيار مناسب بوده و استقرای خوبی از بيانات معظمله انجام داده است؛ اما اين مقاله نیز موضوعی عامتر از موضوع مقالة پيشرو را دنبال کرده و اصلاً اشارهای به جزئيات صفات دانشآموز تراز ندارد. جدا از اين، روش اولويتسنجی نگارنده در اين مقاله محل ابهام است.
2. مفهومشناسي
«اولويت» بهمعنای برتری داشتن بوده و مترادف کلماتی مثل ترجيح و تقدم است (معين، 1387، ج 1). «سنجش» نيز بهمعنای مقايسه و اندازهگيری است (همان). طبق اين بيان، «اولويتسنجي» بهمعنای اندازهگيری برتريها و ترجيحات است. بهعبارتديگر، اولويتسنجي سنجش و مقايسة تقديم و تأخر مؤلفهای نسبتبه مؤلفة ديگر است که از اهميت خاص مؤلفهای نسبتبه مؤلفة ديگر حکایت میکند. اندازهگيری ميزان تقديم و تأخر مؤلفهها نسبتبه هم، بيان ديگری از اولويتسنجی است.
منظور از «شاخصه»، طبق واژههای مصوب «فرهنگستان زبان و ادب فارسي»، جزئيترين ويژگی و وجه منحصربهفرد يک دستساخته است که آن را از دستساختههای ديگر متمايز ميکند. اين واژه مترادف «نمودار»، «علامت» و «مميزه» عنوان شده است (فرهنگستان زبان و ادب فارسي). در اين پژوهش نيز ويژگيهايی بيان ميشود که وجه تمايز دانشآموز تراز انقلاب اسلامی از غير آن است؛ لذا عنوان شاخصههای دانشآموز تراز انقلاب اسلامی بر آن صدق ميکند.
«تراز»، در اصل ابزاری است که در بنّايی برای تشخيص همواری و ناهمواری سطوح بهکار ميرود. اين واژه مترادف «همسطح» نيز است (معين، 1387، ج 1). درواقع دانشآموز تراز انقلاب اسلامی بهمعنای دانشآموزی است که همسطح با اهداف و دغدغههای انقلاب اسلامی رشد کرده است و بهعنوان نيروی انسانی ميتواند در راستای خدمت به مردم و انقلاب نقش مناسبی ايفا کند. شاخصههايی که در اين مقاله بيان شده و دارای اولويتاند، ويژگيهايی هستند که برای ايجاد اين همسطحی با انقلاب و آرمانهاي آن، برای دانشآموز نياز است.
طبق عبارات پیشگفته، عنوان مقاله بهمعنای مقايسة تقدم و تأخر شاخصههايی است که بايد در يک دانشآموز وجود داشته باشد تا بتواند همسطح با آرمانها و دغدغههای انقلاب اسلامی قرار گیرد و ايفای نقش کند. اين اولويتسنجی از طريق بررسی منظومة فکری مقام معظم رهبری صورت گرفته است و هر مؤلفهای که اولويت بيشتری داشته باشد، نقش مهمتری را در تربيت دانشآموزان در نظام آموزش و پرورش داراست.
3. روش تحقيق
برای رسيدن به منظومة فکری موردنظر، ابتدا بايد روش تحقيقی را که در مقاله استفاده شده و اصولی که برای استنباط اولويت بهکار رفته است، توضيح داد. در اين مقاله با توجه به روش تلفيقی تحليل محتوای کمّی و کيفي (قائدی و گلشني، 1395)، چهار اصل اساسی برای استنباط نظام اولويتِ مدنظر بهکار رفته است که عبارتاند از: «هدفمندی منابع تحقيق»؛ «ادغام صفات مشابه»؛ «اولويتسنجي سهمؤلفهاي» و «کمّيسازی معيارها».
نوع روش تحليل محتوای کمّی بهکاررفته در اين نوشتار، روش «تحليل محتوای کمّی ارزشيابي» است. هدف از اين نوع تحليل آن است که بتوان به نوع گرايشها و ارزشگذاريهای توليدکنندة متنِ هدف (متونی که بهعنوان منبع برای تحقيق در نظر گرفته شدهاند)، پی برد. بدين منظور، ابتدا شمارش واحدهای محتوايي، سپس تعيينِ جهت بار ارزش آنها، و در نهايت تعيين شدت بار ارزشی، انجام ميگيرد (ضيغمی و همكاران، 1387).
اما با توجه به اينکه تحليل محتوای کمّي، اگر بهتنهايی بهکار رود، کاستيهايی در رسيدن به تحليل جامع دارد و بعضاً نتايج اشتباهی بهبار ميآورد، انديشمندان بهسمت تحليل محتوای کيفی روي آوردند (ايمان و نوشادي، 1390). در اين روش، به کليدواژهها بسنده نشده است و محتوای پنهانیای که مفيد آن کليدواژهها هستند نيز بهشمار آمدهاند. درواقع تحليل محتوای کيفی با واکاوی مفاهيم، اصطلاحات و ارتباطات بين اين مفاهيم، سعی در استنباط و آشکار کردن الگويهای نهان در متن هدف را دارد (مؤمنیراد و همكاران، 1392).
نوع روش تحليل محتوای کيفی در اين مقاله، «روش تحليل استقرايي» و «تحليل اسنادي» است. تحليل محتوای استقرايی در مقابل «تحليل محتوای قياسي» قرار دارد. در تحليل قياسي نظريهای وجود دارد و سعی پژوهشگر در آن است که با استفاده از روش تحليل محتوا به اثبات آن نظريه بپردازد؛ اما در روش تحليل استقرايي، ذهن پژوهشگر خالی از نظريه است و او سعی دارد که با نگاه بيطرفانه و گزارههايی که در اين روش بهدست ميآورد، دست به توليد نظريه بزند (تبريزي، 1393). تحليل اسنادی هم عبارت است از بررسی کتابخانهای اسناد و منابع در دسترس، در مقابل مطالعة موردي، مردمنگاري، روششناسی مردمنگارانه و روش تاريخي ـ تطبيقی (صادقی فسايی و عرفانمنش، 1394).
بعضی از اصولی که معيار اولويت قرار گرفتهاند، مسبوق به سابقه بوده و در پژوهشهای ديگر هم استفاده شدهاند؛ مثل هدفمندی منابع تحقيق و ادغام صفات مشابه؛ و برخی ديگر ابتکار نگارندهاند؛ مثل کمّيسازی معيارها و برخی از مؤلفههای اولويتسنجي. اين تفصيل بهدليل نوع روش تحليل محتوای کيفی است که مقدار زيادی بستگی به ابتکار خود پژوهشگر دارد (سيدامامي، 1397، ص 146).
4. اصول استنباط
«اصول»، جمع «اصل» بهمعناي ريشه و پايه (معين، 1387، ج 1) و «استنباط» بهمعناي ادراک و دريافت معنا و مفهوم چيزی بر اثر دقت و تيزهوشي است (همان)؛ بنابراین، «اصول استنباط» بهمعناي پايههای دريافت معنا از يک شيء بر اثر دقت است. در اصطلاح اصولی نيز اصول استنباط بهمعناي اصول فقه يا همان اصول استنباط احکام شرعي است (حيدري، 1412ق، ص 13)؛ اما در اين مقاله، منظور از اصول استنباط، همان معنای لغوي آن است. اصول استنباط در نوشتار پيشرو بهمعنای قواعد پايهای هستند که برای دريافت و استخراج دقيق نظام اولويت از بيانات فردی خاص، موردنياز است.
با توجه به روش تلفيقی تحليل محتوای کيفی و کمّی و روح حاکم بر آن، ميتوان به چهار اصل اساسی و قاعدة کلی برای رسيدن به نظام اولويت رسيد. «هدفمندی منابع تحقيق» در راستای حداکثری شدن بهرهوری از دادهها، «ادغام صفات مشابه» برای جلوگيری از تشتت تحليلي، «اولويتسنجي سهمؤلفهاي» برای بيان ملاکات اولويتبندی، و «کمّيسازی معيارها» برای پايايی و سامان دادن به نتيجهگيری نهايی، چهار روش اساسی در اين پژوهشاند.
1ـ4. هدفمندی منابع تحقيق
ازآنجاکه نوع روش پژوهش در اين مقاله در بخش تحليل محتوای کيفي، تحليل محتوای کيفی استقرايی و تحليل اسنادی است، گسترة مطالعاتي آن دارای اهميت است و يکی از مراحل اصلی اين روش بهشمار ميآيد (بابالحوائجي، 1376). اين مهم در پژوهشهايی که در زمینة نظام فکری فرد يا افرادی خاص شکل ميگيرد، پررنگتر است؛ چراکه امکان دارد نقص در منابع باعث ناديده انگاشتن شاخصهای مهم در منظومة فکری شخص موردنظر شود و ازسویديگر نيز کثرتِ بيمورد منابع باعث تشتت و اشتباه در استخراج نظام فکری گردد (ايمان و نوشادي، 1390).
جدا از مطلب بالا، يکی از ويژگيهای اصلی تحليل محتوای کيفي، هدفمندی دادههای تحقيق است که با توجه به پرسش اصلی پژوهش، جهتی خاصی میگیرد و بعضی دادهها در حيطة آمايش داخل شده، بعضی خارج ميشوند (ايمان و نوشادي، 1390). پرسش اساسی اين مقاله که در موضوع «اولويت شاخصههای دانشآموز تراز از نگاه رهبر انقلاب» است، پژوهشگر را به اين سمت ميبرد تا بهدليل عدم غرق شدن در کثرت دادهها، از بررسی تمام بيانات ايشان چشم پوشيده شود و بهسمت هدفمندی انتخاب بيانات خاص مرتبط با سؤال اصلی برود. بياناتی که مرتبط با سؤال اصلی هستند، عبارتاند از بياناتی که معظمله در مقام بيان اين شاخصهها برآمده و به توضيح آنها پرداختهاند.
با بررسی بيانات معظمله مشاهده ميشود که ايشان شاخصههای دانشآموز تراز انقلاب اسلامی را بیشتر در چهار دسته ديدار بيان کردهاند که عبارتاند از: ديدار با «دانشآموزان و دانشجويان»؛ «انجمن اسلامی دانشآموزان»؛ «معلمان و فرهنگيان» و «مسؤلان آموزش و پرورش». در کنار اين ديدارها، ديدارهای ديگری از قبيل «جشن تکليف دانشآموزان»، ديدار با «شورای عالی انقلاب فرهنگي»، ديدار با «مسؤلان کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» و همچنين ديدار با «قاريان و قرآنآموزان نونهال و نوجوان» نيز وجود دارد که در منابع اين تحقيق لحاظ شدهاند.
با احصای تامی که در همة ديدارها و بيانات رسمی معظمله از ابتدای زعامت ايشان صورت گرفت، منابعی که مورد رجوع اين پژوهش قرار گرفتهاند، 84 صحبت از بيانات ايشان است. 26 صحبت از اين بيانات در ديدار با دانشآموزان و دانشجويان است؛ 25 مورد در ديدار معلمان و فرهنگيان، ده مورد در ديدار شورای عالی انقلاب فرهنگي، نه مورد در ديدار با مسؤلان آموزش و پرورش، پنج مورد در ديدار با اتحادية انجمنهای اسلامی دانشآموزان، دو مورد در مراسم جشن تکليف، دو مورد در ديدار با اعضای کانون پرورش فکری کودکان، یک مورد در ديدار با اعضای شورای فرهنگ عمومی استانها، یک مورد گفتوشنود رهبر انقلاب با جمعی از جوانان و نوجوانان، یک مورد در ديدار با حافظان و قاريان نوجوان، یک مورد در ديدار با دانشآموزان برگزيدة المپيادها، و یک مورد بيانات در دانشگاه فرهنگيان است. مجموع اين بيانات بالغ بر ششصد صفحه شده که بهطور متوسط حدود سه مرتبه بهطور دقيق و خطبهخط مورد بررسی قرار گرفته است.
2ـ4. ادغام صفحات مشابه
بسيار مشاهده ميشود که خطيبان و سخنوران در صحبتهای خود، برای يک کليدواژه از واژههای مترادف بسياری استفاده ميکنند. اين مهم دلايلی از قبيل تفنن در بيان، توجه دادن به جهت خاصی از آن ويژگی، و مواردی مشابه آن دارد. برای بهدست آوردن نظام اولويت در منظومة فکری شخص، بايد اين ترادفها را شناخت و واژههای مشابه را با هم ادغام کرد. ازسویديگر، گرچه برخی عبارات صراحتاً به کليدواژة موردنظر اشاره نمیکنند و حتی مترادف آن نيستند، اما محتوای پنهان آنها بر همان کليدواژه دلالت دارد. لذا اين عبارات را نيز بايد بهحساب آورد و ذيل کليدواژة موردنظر تعريف کرد. در روش تحليل محتوا، به مترادفها «واحد ثبت» و به عبارات، «واحد محتوا» ميگويند (نظری و مختاري، 1388). همچنين به شناسايی واحدهای ثبت و محتوا «کدگذاري» و بهدستهبندي آنها ذيل عناوين کلی مرتبط، «مقولهسازي» ميگويند (مؤمنیراد و همكاران، 1392)؛ به اين صورت که کلمات و عبارتهايی را که نشاندهندة مفهومی خاص هستند، کنار هم میآورند و ذيل مقولة خاصی که همان مفهوم موردنظر باشد، میگنجانند. بهعبارتديگر، مقولهها همان کليدواژهها يا شاخصههای مورد بحث در مقالهاند. تقسيمبندیای که در اين مقاله دربارة مقولهها انجام شده، «مقولهبندی ارزشي» است. اين نوع مقولهبندی ناظر به ارزشهايی است که در متن هدف ارزيابی شدهاند (رضوانینيا، 1389).
با در نظر گرفتن منابع تحقيق و بيانات معظمله، ميتوان شاخصههای دانشآموز تراز انقلاب اسلامی را در 469 شاخصه، که 775 بار در بيانات ايشان تکرار شدهاند، جستوجو کرد؛ اما اين تعداد، دارای تکرارها و مترادفهای بسياری است. با دستهبندی خاص اين 469 شاخصه، ميتوان آنها را در قالب 99 عنوان شاخصه استخراج کرد.
برای مثال، شاخصه يا مقولة «احساس مسئوليت» پانزده بار بهصورت کليدواژهای و بهصورت واحدهای ثبت تکرار شده است که در هشت مورد خود لفظ «احساس مسئوليت» بوده، چهار بار با عنوان «مسئوليتپذير» تکرار شده، دو بار لفظ «متعهد» آمده و يک بار هم واژة «احساس تعهد» بيان شده است. همینطور مقولة «اهل دوری از لغو» 21 بار بهصورت عبارتی يا واحدهای محتوا تکرار شده است و با عباراتی نظير «پرهيز از سرگرميهای عاطل و باطل»، «عدم غفلت و خوابآلودگي»، «عدم سرگرمی به لغو و شهوت»، «عدم سرگرمی به موسيقيهای مضر»، «عدم مشغوليت به هوسها و بازيچهها» و «عدم سرگرمی به سرگرميهای جنسي»، به آن اشاره شده است.
3ـ4. اولويتسنجی سهمؤلفهاي
آنچه در اين قسمت به آن ميپردازيم، ملاکهايی است که محور رسيدن به نظام اولويت از صحبتهای يک شخص است. بهعبارتديگر در اين قسمت به ملاکها و مؤلفههايی پرداخته ميشود که نشاندهندة ارزش بالا و اهميت بيشتر يک مفهوم در سخنرانيها و نوشتههای يک فرد است. با توجه به روش تحقيق، که روش تلفيقی تحليل محتوای کمّی و کيفی است و با در نظر گرفتن روح حاکم بر اين روش، سه مؤلفة «تکرار کليدواژهاي»، «تعابير ارزشگذارانه» و «تفصيل متمرکز»، برای اين اولويتسنجی در نظر گرفته شده است.
«تکرار کليدواژهای» بهمعنای ميزان تکرار يک کليدواژة خاص در مجموع صحبتهای فرد است. هرچه اين تکرار بيشتر باشد، نشاندهندة اهميت شاخصة موردنظر در منظومة فکری اوست. برای مثال، شاخصة «کاری و اهل اقدام بودن» و کليدواژههای مشابه آن، 38 بار در مجموع بيانات معظمله آمده است که نشاندهندة اهميت اين شاخصة خاص در نظام اولويت مقام معظم رهبری نسبتبه شاخصههای بايستة دانشآموز تراز انقلاب اسلامی است.
اين مؤلفه، محور اساسی در تحليل محتوای کمّی است؛ چراکه تحليل محتوای کمّی عبارت است از شمارش فراوانی حضور يک واحد تحليلی برای پی بردن به اهميت و جايگاه آن در متن هدف (تبريزي، 1393). برايناساس واحد تحليلی که بيشترين تعداد تکرار را در متن هدف دارد، دارای ارزش بيشتری است و واحد تحليلی که تکرار کمتری دارد، از ارزش کمتری در متن و بالتبع در نگاه نويسندة متن هدف يا گويندة آن برخوردار است.
«تعابير ارزشگذارانه» ابتکاری است که در اين مقاله بيان شده است. اين مؤلفه عبارت است از ارزش عبارتها و اصطلاحهايی که شخص در بيان اهميت شاخصهای خاص بيان ميکند. هرچه عناوين و اصطلاحات بيانشده ارزش کلانتر و مهمتری در ساخت ساحت جامعة انسانی و اسلامی داشته باشد، آن شاخصه اولويت بيشتری در نظام فکری فرد موردنظر داراست. برای مثال، شاخصة «اهل معارف انقلاب بودن»، دوازده بار در مجموع بيانات مقام معظم رهبری تکرار شده است؛ اما عناوينی که دربارة اين شاخصه بهکار رفتهاند، از قبيل «لزوم آميخته شدن جان نوجوان با آن»، «هدف از تهاجم فرهنگی بودن آن» و «لزوم گنجاندن آن در متون درسي»، نشاندهندة اهميت آن در منظومة فکری معظمله و نظام اولويتسنجی ايشان است.
«تفصيل متمرکز» عبارت است از تکرار يک شاخصه، همراه با تفصيل و تشريح آن. گاهی در بيان شخص، يک شاخصه بدون طول و تفصيل آمده و گاهی نيز بعد از بيان آن، به شرح و بيان اهميت آن پرداخته شده است. بیان يک شاخصه با تفصيل و تشريح در بيانات یک شخص، نشاندهندة اهميت بيشتر شاخصة موردنظر در منظومة فکری اوست. اين مؤلفه، زاييدة تحليل محتوای کمّی است؛ چراکه فراتر از «تکرار کليدواژهای»، به تعداد کلماتی که در توضيح يک شاخصه بهکار رفته است نيز توجه میکند و آن را يکی از معيارهای قضاوت قرار ميدهد.
اما ابتکاری که نگارنده در اين زمینه بهکار بسته، جعل دو معيار اساسی در تعيين اهميت مؤلفة تفصيلی است: نخست تعدد زمانی تکرار، و دوم ميزان تفصيل شاخصة موردنظر. هرچه اين تکرار تفصيلی در بازههای زمانی متفاوتی باشد، نشان از اهميت بالاتر آن شاخصه دارد؛ چراکه نشاندهندة استمرار نياز به آن ويژگی در طول اين سالها و مقطعی نبودن آن نیاز است. همچنين طولانیتر بودن تفصيل موردنظر، نشاندهندة اولويت بيشتر آن است. برای مثال، شاخصة «دارای مهارت بودن»، گرچه فقط نه بار در بيانات مقام معظم رهبری تکرار شده است، اما شش مورد از اين تکرارها تکرارهای تفصيلی بوده و علاوه بر اينکه در شش ديدار مختلف بيان شدهاند، 1155 کلمه نيز دربارة آن سخن گفته شده است. بهسبب همین ويژگی، اين شاخصه بالاتر از شاخصهای مثل «اهل فکر بودن» که 25 بار در بيانات ايشان تکرار شده است، قرار میگيرد.
4ـ4. کمّيسازی معيارها
همانطورکه بيان شد، برای سامان دادن به هر اولويتسنجيای، هرچند مؤلفهها بهصورت کيفی باشند، نياز به کمّی کردن ملاکهاست. با توجه به نوع موضوع مقالة پيشرو که اولويتسنجی اهداف است و نه صرف جمعآوری و دستهبندي آنها، با وجود امتيازات ويژة تحليل محتوای کيفي، پژوهشگر از تحليل محتوای کمّی بينياز نميشود؛ چراکه بعد از آشکارسازی محتواهای پنهان، کدگذاری و دستهبندی مؤلفهها و واحدهای تحليل ذيل مقولهها و طبقهها (مؤمنیراد و همكاران، 1392)، بايد نوعی اولويت بين آنها برقرار ساخت و اين مرحله بدون کمّيسازی امکانپذير نيست. بهعبارتديگر در فرايندی ويژه، پس از تلفيق روش تحليل محتوای کمّی و کيفي، در پایان، نتايج بهدستآمده را طبق روش تحليل محتوای کمّی ارزشيابي (ضيغمی و همكاران، 1387) بررسی کرده، اولويتها را استخراج ميکنیم.
ابتکار ديگری که در اين مقاله بهکار رفته، ضريبدهی به ملاکها و احتساب امتياز هر شاخصهای بهصورت جداگانه است. برای اين کار، به تعداد تکرار کليدواژهها ضريب 2 داده شده و ضريب تعداد تفصيلات نيز صدگان تعداد کلمات تفصيلی لحاظ شده است. البته برای سادهتر شدن محاسبات، تعداد کلمات گرد شده و برای دقت بيشتر، ضريبهاي 0.5 (پنجدهم) نيز محاسبه شدهاند؛ سپس اين دو رقم بهدستآمده باهم جمع میشوند و مجموع امتيازهای اوليه محاسبه ميشود. بعد از اين مرحله، با توجه به عناوين ارزشگذارانه و ميزان بالا بودن اهميت آن، ضريبی بين 1 تا 2 به مجموع امتيازهای اوليه داده میشود و آنگاه امتياز نهايی بهدست میآید:
امتياز نهايي = ضريب عناوين ارزشگذارانه × (تعداد تکرار کليدواژه × 2 + تعداد ديدارها × رقم صدگان مجموع کلمات تفصيلي)
برای مثال، شاخصة «دارای روحية مقاومت بودن» 6 بار بهصورت کليدواژهای تکرار شده است که امتياز اين مورد با توجه به ضريب 2 این شاخصه، عدد 12 بهدست میآید. همچنين اين شاخصه در 4 ديدار مجزا بهصورت تفصيل متمرکز آمده و 628 کلمه دربارة آن صحبت شده است. امتياز اين مرحله نيز با توجه به گرد کردن تعداد کلمات به 650، ضريبِ 6.5 گرفته و 4 با ضريب 6.5، امتياز 26 را نتيجه ميدهد؛ سپس امتياز مرحلة اول با مرحلة دوم جمع میشود و عدد 38 بهدست میآید. در مرحلة بعدی، با توجه به عنوانهای ارزشگذاری و اهميت آنها، به کل امتيازهای حاصلشده که 38 باشد، ضريب 1.2 داده ميشود که درنتيجه امتياز نهايي، 45.5 ميشود:
45.5 = 1.2 × (2×6 + 4×6.5)
5. اولويتسنجی شاخصههای دانشآموز تراز انقلاب اسلامي
پس از بررسی بيانات رهبر معظم انقلاب و تحليل آنها براساس اصول استنباط، نظام اولويتسنجي سهمؤلفهای و امتيازات بهدستآمده، شاخصههای اولويتدار دانشآموز تراز انقلاب اسلامی در 59 عنوان شاخصه (مقوله) و در پنج دسته تقسيمبندی ميشود. بايد در نظر داشت که اهميت و اولويت شاخصههايی که در ردههای بالايی قرار دارند، بيشتر از شاخصههايی است که در ردههای پايينتر واقع شدهاند. بقية شاخصهها (چهل شاخصه) که امتياز آنها از پنج کمتر است، بهدليل اولويت پايين آنها و کارايی نداشتن عملي آنها ذکر نشدهاند. نمای تفصيلی شاخصههای برتر و تعداد تکرار کليدواژهاي، تعداد ديدارها، مجموع کلمات توضيحي، تعايبر ارزشگذارانه و ريزامتيازات و اولويت آنها بهصورت طرح جدول، در ادامه آمده است.
بالاي 200
اولويت عنوان تکرار کليدواژهاي تفصيل متمرکز تعابير ارزشگذارانه امتياز کليدواژه و تفصيل ضريب عناوين ارزشگذارانه امتياز نهايي
تعداد ديدار مجموع کلمات
1 اهل ايمان 30 10 1097 اولين چيزی که در کودک بايد ايجاد شود، ايمان است/ اولين نقطة تربيت، پروراندن ايمان است/ اولين حالت برای رسيدن به سعادت دنيايی و اخروی، ايمان است/ لزوم تنيدن صفات عالی بر محور ايمان/ وظيفة آموزش و پرورش، تربيت نسلی است که اصلش باايمان بودن است/ معرفت ايمانی انسان را نجات ميدهد/ اصل قضية تربيت، پرورش ايمان است/ نگهدارندة تمدن، ايمان است/ يگانه عامل مبارزه ايمان است/ آماج محاصرة تبليغاتی، ايمان است/ پيشرفت، در گرو ايمان است/ همة سعی دشمن، در بيايمان کردن جوان است 170 2 340
2 اهل کار انقلابی و سياسي 23 9 2110 در کنار درس خواندن، کار انقلابی هم بشود/ بچهها را بايد انقلابی بار آورد/ روحية انقلابي، آنچه بر روي آن تأکيد ميکنم/ جهت کلی تصميمگيريها، بر مسائل اسلامی و انقلابي/ افسر جنگ نرم بودن نوجوان/ پيشران بودن نوجوان و رساندن کشور به نقطة مطلوب آرمانهای انقلاب اسلامي/ نوجوانان در کنار جوانان، پيشبرندهترين گروههای اجتماعي/ لزوم تأثير بر روی خانواده در انتخابات/ انتخابات يک عمل صالح و يک کار بزرگ در نظر جوانان باشد/ لزوم اثرگذاری در اطرافيان/ وظيفة مصونيتبخشی به خود و اطرافيان/ بايد نقش ايفا کنيد/ لزوم اثرگذاری و نقشآفرينی در صحنههای مختلف مثل انتخابات/ مطالبة بنده از شما کار انقلابی و سياسی است 235 1.3 305
150 تا 199
اولويت عنوان تکرار کليدواژهاي تفصيل متمرکز تعابير ارزشگذارانه امتياز کليدواژه و تفصيل ضريب عناوين ارزشگذارانه امتياز نهايي
تعداد ديدار مجموع کلمات
3 با هويت 17 6 1584 وظيفة زبدگان دانشآموز هويتبخشی به دانشآموزان ديگر است/ ما اول چيزی که لازم است برای دانشآموز خودمان در نظر بگيريم، هويتبخشی به اوست/ مهمترين ابزار قدرت و مهمترين عنصر قدرتساز، هويت است/ اثری که من از انجمن اسلامی ميخواهم که روی دانشآموزان بگذارد، هويتدهی به آنهاست/ هدف از تربيت دانشآموز، هويتبخشی به اوست/ هويتسازی مهمتر از علمآموزي/ هويت داشتن، عنصری ضدانحراف است/ هدفگيری استکبار روی هويت ملی است/ لزوم پرداختن به هويت انسانی کودک در درجة اول 130 1.5 195
100 تا 149
اولويت عنوان تکرار کليدواژهاي تفصيل متمرکز تعابير ارزشگذارانه امتياز کليدواژه و تفصيل ضريب عناوين ارزشگذارانه امتياز نهايي
تعداد ديدار مجموع کلمات
4 اهل علم 25 6 761 تعليم بايد شوق به دانستن ايجاد کند/ فريضة اصلی دانشآموزان، درس خواندن است/ درس خواندن، تا آخر عمر مفيد است/ بيشترين چيزی که امروز لازم داريم، درس خواندن است/ يکی از اساسيترين ابزارها و وسيلهها برای مواجهه با دشمن، علمآموزی است/ بهبرکت علم ميتوان به آرزوهای بزرگ دست يافت/ يکی از شروط پيشرانی جامعه، اهل علم بودن است/ علم وسيلة قدرت است 95 1.3 123.5
5 دارای مهارت 9 6 1155 هدف آموزش و پرورش تربيت دانشآموزان بامهارت است/ بيمدرکان خبره بهتر از مدرکداران بدون مهارت/ آموزش و پروش مقدمة دانشگاه نيست؛ بلکه ميتواند مقدمهای برای ورود به کارهای فنی باشد/ بچهها زود وارد بازار کار شوند/ توقع از مسؤلان آموزش و پرورش تقويت مهارت دانشآموزان است/ بيماری دانشگاهگرايی و دوری از مهارتاندوزی وجود دارد/ خطا بودن دانشگاهگرايي/ ثروت ملی بودن فنیحرفهايها/ فنی و حرفهای، برکتزا در آينده است 84 1.3 113
50 تا 99
اولويت عنوان تکرار کليدواژهاي تفصيل متمرکز تعابير ارزشگذارانه امتياز کليدواژه و تفصيل ضريب عناوين ارزشگذارانه امتياز نهايي
تعداد ديدار مجموع کلمات
6 اهل پرهيز از لغو 21 4 718 لغويات، لجنزار جوان غربی است/ دوری از امور لغو، جزء وظايف جوانهاست/ محيط هرجومرج و نااميدی و سرگرمي، ضد پيشرفت است/ عامل گمراهی و فساد جوانها در خيلی از کشورها همين امور لغو است/ کار دشمن ايجاد امور لغو است/ اولين اقدام دشمن، سرگرم کردن به امور بيهوده است/ وقتتان را صرف کارهای جدی بکنيد 70 1.2 84
7 دارای اعتماد به نفس 17 3 876 کودک را از آغاز بايد با اين مفهوم بار بياوريم/ تزريق خودباوری يکی از کارهای اصلي/ همة سعی دشمن در زدن اين مؤلفه است/ فتح همه نوع قلهها با خودباوري 61 1.3 79
8 دارای فکر بودن 25 3 496 فلسفة کودکان يکی از کارهای اساسی و يک رشتة مهم/ مهمتر از ياد دادن دانش/ فکر محوری بهجای حافظهمحوري/ محور تلاش، فکرمحوری باشد 62 1.2 78
9 دارای بينش سياسی و انقلابي 18 6 564 آگاهی سياسی يک رکن اساسي/ لعنت بر دستانی که ميخواهند قشر جوان را غيرسياسی کنند/ بينش سياسی لازم است/ فريب خوردن از دشمن، در صورت عدم بينش سياسي/ دانستن اينکه بايد اثرگذار و نقشآفرين باشد، خيلی ارزش دارد/ لزوم مطالعة تاريخ دويستسالة ايران 69 1.1 76
10 کاری و اهل اقدام 38 0 _ _ 76 1 76
11 اهل پرهيز از گناه 27 3 456 بهترين وسيلة زنده کردن ذکر الهی، پرهيز از گناه است/ گناه بازدارنده از راه خداست 66 1.1 72.5
12 اميدوار 19 4 422 اساس کار در کلاسهای درسي/ نااميدي، ضد پيشرفت/ بزرگترين آفت جوان، نااميدی است/ يکی از کارهای دشمن ايجاد نااميدی است 54 1.2 65
13 اهل معارف انقلاب 12 4 715 آميخته شدن جان نوجوان با آرمانهای انقلاب/ گنجاندن معارف انقلاب در متون درسي/ وظيفة نوجوان در نفوذ انقلاب در اعماق جان/ شناخت انقلاب با ريشهها و مباني/ هدف از تهاجم فرهنگي، بياعتقاد کردن به اصول انقلابي 52 1.2 62.5
14 دارای معرفت ديني 18 4 466 پرداختن به نقاط عقلانی و ظريف مسائل ديني/ بياعتقادی دينی مردم، هدف از تهاجم فرهنگي/ تجهيز به عقايد و يک دوره عقايد عميق و دور از استدلالات فلسفی و عرفاني 54 1.1 60
15 احساس مسئوليت 15 3 876 موظف به احساس مسئوليت در قبال پيشرفت کشور هستيد/ مسئوليت بزرگ برای ساخت آينده/ فردای کشور نيازمند احساس مسئوليت جوان/ يکی از سنگينترين بارهای مسئوليت به دوش جوان 57 1 57
16 اهل نماز 12 4 598 نماز بهترين راه ارتباط با خدا/ نماز آب حياتی است که انسان به دل خود ميبخشد/ شجاعت و اعتمادبهنفسبخشی نماز/ توصية جوانان به نماز/ يادگيری نماز بهطور کامل در سن بلوغ 48 1.1 53
5 تا 49
اولويت عنوان تکرار کليدواژهاي تفصيل متمرکز تعابير ارزشگذارانه امتياز کليدواژه و تفصيل ضريب عناوين ارزشگذارانه امتياز نهايي
تعداد ديدار مجموع کلمات
17 مبتکر 23 0 _ _ 46 1 46
18 اهل قرآن 5 4 676 مهجوريت قرآن در آموزش و پرورش/ قرآن انسان را هدايت ميکند/ لزوم آشنايی با قرآن و حديث برای فهم معارف ديني/ قرآن، سفارش غالبی به جوانان/ حفظ قرآن يک ذخيرة مادامالعمر برای انديشيدن/ گنجاندن مفاهيم قرآنی در کتب درسي/ بياثر شدن بسياری از شبهات دشمن در صورت انس با قرآن و تدبر در آن 38 1.2 45.5
19 دارای روحية مقاومت 6 4 628 ترويج نظرية مقاومت/ شکافتن کلمات استکبار و مبارزه بين خود/ نياز کشور به مقاومت/ مقاوم بودن، انتظار از نسل جوان است/ نهادينه شدن ارزش مقاومت از بچگی و نوجواني/ شرط نسل سازندة تمدن، اهل مقاومت بودن است/ اکسير علاج مشکلات کشور، مقاومت است 38 1.2 45.5
20 شجاع 22 0 _ _ 44 1 44
21 دانا 21 0 _ _ 42 1 42
22 اهل توجه و ارتباط با خدا 18 2 197 مايه و قوام اصلی همة حرکتهای بزرگ و پيروز 40 1 40
23 اهل دعا 9 2 828 دعا عنصری هويتساز است/ تغيير انسان در اثر خواندن دعای با توجه/ دعا پاسخده مشکلات است 34 1.1 37.5
24 اهل کار اجتماعي 17 0 _ _ 34 1 34
25 دارای غيرت ملي 17 0 _ _ 34 1 34
26 توانا و کارآمد 16 0 _ _ 32 1 32
27 اهل عمل ديني 15 0 _ _ 30 1 30
28 متدين 10 2 360 دين ماية آبادی و پيشرفت همهجانبة کشور/ اگر ميخواهيد معلمی شما مورد رضای خدا باشد، بچهها را متدين بار بياوريد/ عنصر اصلی برای دانشآموز، تدين است 27 1.1 29.5
29 اهل ورزش و بازي 11 2 241 ورزش سرمايهاندوزی است 27 1 27
30 پرنشاط 12 1 271 بنده اين حرف را زياد تکرار کردهام که دانشآموز بايد پرنشاط باشد 27 1 27
31 قوي 13 0 _ _ 26 1 26
32 اهل تحقيق 11 0 _ _ 22 1 22
33 دشمنشناس 5 3 337 براي آيندة کشور لازم است/ يکی از شروط پيشرانی، دشمنشناسی است/ لزوم آوردن توطئههاي آمريکا در کتب درسي 20.5 1 20.5
34 کتابخوان 8 2 218 تأمين سلامت فکری با کتابخواني/ عادت دادن جوانان به کتابخواني 20 1 20
35 صبور 8 2 187 يکی از چيزهايی که در تعامل اجتماعی نياز داريم، صبر است 20 1 20
36 اهل پيشروي 10 0 _ _ 20 1 20
37 اهل خدمت به پدر و مادر 9 0 _ _ 18 1 18
38 پرانگيزه 8 0 _ _ 16 1 16
39 سالم از لحاظ روحي 8 0 _ _ 16 1 16
40 متوکل 7 1 115 راز پيشرفت يک انسان بهصورت شخصی و فردي، و يک جامعه بهصورت جمعی، توکل است 15 1 15
41 مستقل 5 1 457 اولين چيزی که لازم است برای دانشآموزان 14.5 1 14.5
42 الگوگير درست 2 2 488 آشنايی از عمق جان با افتخارات کشور/ يکی از شرايط رشد اخلاقي/ يکی از اساسيترين کارها 14 1 14
43 دارای سبک زندگی درست 6 1 109 _ 13 1 13
44 سالم از لحاظ فکري 6 0 _ _ 12 1 12
45 اتحاد 6 0 _ _ 12 1 12
46 بااخلاق 6 0 _ _ 12 1 12
47 عاقل 5 0 _ _ 10 1 10
48 مهربان 5 0 _ _ 10 1 10
49 بيدار 5 0 _ _ 10 1 10
50 اهل توسل 5 0 _ _ 10 1 10
51 دارای روحية انقلابي 5 0 _ _ 10 1 10
52 سالم از لحاظ جسمي 5 0 _ _ 10 1 10
53 بلندهمت 3 2 169 عادت دادن کودکان و جوانان به همت بلند 9 1 9
54 فداکار 4 0 _ _ 8 1 8
55 نظمپذير 4 0 _ _ 8 1 8
56 قانونپذير 4 0 _ _ 8 1 8
57 هوشيار 4 0 _ _ 8 1 8
58 اهل گريه 3 0 _ _ 6 1 6
59 اهل استغفار 3 0 _ _ 6 1 6
6. اعتبارسنجي
در هر پژوهش شاخصهايی نياز است تا خواننده يا پژوهشگری که مقاله را مطالعه ميکند، با استفاده از آن شاخصها، به درستی و پايايی نتايج بهدستآمده اطمينان کند (ايمان و نوشادي، 1390). در اين پژوهش با توجه به روش تلفيقی تحليل محتوای کمّی و کيفي، و پررنگ بودن تحليل کمي، اين کار بسيار آسان است؛ چراکه از مزيتهای تحليل کمّی نسبتبه تحليل کيفي، قابليت سنجش آسان نتايج آن توسط هر شخصی غير از نگارنده است (قائدی و گلشني، 1395).
بهعبارتديگر، با توجه به مشخص و محدود بودن منابع، امکان شمارش واحدهای تحليل، مقولهها، تعداد ديدارها و تعداد کلمات تفصيلی برای هر فرد ديگری ميسر است و وی ميتواند با شمارش آنها به درستی اطلاعات موجود در مقاله پی ببرد. علاوه بر آن، ضرايب تأثير مؤلفهها و همچنين تعابيری که باعث ضريبدهی ثانويه شدهاند نيز مشخص و قابل ارزيابی در نگاه خوانندة محترم است.
البته بايد توجه داشت که بهسبب محدود بودن گنجايش نوشتار، از بيان واحدهای تحليلی که ذيل مقولهها تعريف شدهاند، خودداری شده است؛ درصورتيکه بيان آنها برای کامل شدن پژوهش و حداکثری شدن اعتبار آن، امری لازم است؛ چراکه شايد خوانندهای تقسيمبندی نگارنده را محل ابهام ببیند و سؤالاتی در اين زمينه داشته باشد. البته اين امری ناگزير در پژوهشهايی است که با روش تحليل کيفی يا تلفيقی انجام ميشوند.
نتيجهگيري
بهترين منبع برای اولويتسنجی شاخصههای دانشآموز تراز انقلاب اسلامي، منظومة فکری و سخنان رهبر جامعة اسلامی است؛ چراکه او با نگاه جامع خود، مديريت انقلاب را در مسير رسيدن به اهداف خود انجام ميدهد. برای استخراج اولويت شاخصهها از کلام ايشان، نياز به روش تحقيق متناسب بود که روش تلفيقی تحليل محتوای کمّی و کيفی، بهعنوان روشی جامع و هدفمند، انتخاب شد. برايناساس اصول چهارگانهای تحت عناوين «هدفمندی منابع تحقيق»، «ادغام صفات مشابه»، «اولويتسنجي سهمؤلفهای» و «کمّيسازی معيارها» توليد شدند و قاعدة کار قرار گرفتند.
طی استفاده از تحليل استقرايی که قسمی از تحليل کيفی است و با توجه به هدفمندی منابع تحقيق، واحدهای تحليل يا ريزويژگيهای دانشآموز تراز استخراج شدند؛ سپس بهوسيلة ادغام صفات مشابه و مقولهبندی واحدهای تحليل، به ويژگيهای کلی دانشآموز تراز دست يافتیم و بعد از آن، با توجه به اولويتسنجي سهمؤلفهای و کمّيسازی معيارها، ريزامتيازات و سپس مجموع امتيازات هر شاخصه و مقوله حساب شدند و اولويتبندی صورت گرفت.
برايناساس، دو شاخصة «باايمان بودن» و «اهل کار انقلابی و سياسی بودن»، مهمترين شاخصهها برای دانشآموز تراز انقلاب اسلامی هستند. «باهويت بودن»، «اهل علم و دارای مهارت بودن» نيز در رتبههای بعدی قرار دارند. «پرهيز از لغو»، «اعتماد به نفس داشتن»، «دارای فکر بودن»، «بينش سياسی و انقلابی داشتن»، «کاری و اهل اقدام بودن»، «پرهيز از گناه»، «اميدوار بودن»، «اهل معارف انقلاب بودن»، «دارای معرفت دينی بودن»، «احساس مسئوليت داشتن» و «اهل نماز بودن» نيز بهترتيب بعد از آنها جای ميگيرند.
با توجه به نظام اولويتی که در بالا ذکر شد، ميتوان طرحهای تربيتی و فرهنگی حيطة کودک و نوجوان را هدفگذاری کرد و سامان داد. برای مثال، آن شاخصهای که بيشترين اولويت را در مثل طرحهای دانشآموزی دارد، تقويت ايمان در نوجوانان است. طبق اولويتهای بيانشده، بايد نگاه آموزش و پرورش و مجموعههای فرهنگی دانشآموزی به مقولة «کار انقلابی و سياسی» پررنگتر از گذشته شود. همچنين «هويتدهی به نوجوانان و کودکان» حتی مهمتر از «علمآموزی و نمازخوان کردن» آنهاست. البته اين بدان معنا نيست که به شاخصههايی که در رتبههای بعدی قرار دارند، پرداخته نشود؛ بلکه مقدار تمرکز و وقتدهی روی اين شاخصهها بايد با نظام اولويت یادشده متناسب شود. جدا از اين، در بسیاری از موارد ميتوان با برنامهای فکرشده، در راستای ايجاد و تقويت چند شاخصه بهصورت همزمان قدم برداشت.
- نهجالبلاغه، 1414ق، تصحیح صبحی صالح، قم، هجرت.
- اکبریان، مجتبی و سیداسماعیل نجفی، 1398، «اولویتبندی اهداف استراتژیک در کارت امتیازی متوازن با تلفیق دیمتل و ای. ان. پی»، تصمیمگیری و تحقیق در عملیات، دوره چهارم، ش 1، ص 74ـ87.
- ایمان، محمدتقی و محمودرضا نوشادی، 1390، «تحلیل محتوای کیفی»، عیار پژوهش در علوم انسانی، سال سوم، ش 2، ص 15ـ44.
- بابازاده، طاهره و رضاعلی نوروزی، 1392، «تحلیلی بر اهداف و روشهای تربیتی مبتنی بر کمال نفس از دیدگاه ملاصدرا»، تربیت اسلامی، ش 16، ص 31ـ55.
- بابالحوائجی، فهیمه، 1376، «تحلیل محتوا»، مطالعات کتابداری و سازماندهی اطلاعات، ش 32، ص 98ـ108.
- بنیانیان، حسن، 1389، «نوشتاری در مورد آسیبشناسی فرهنگی و مدیریتی فرایند تصمیمگیری در برنامه ریزی کشور: مسئلهشناسی و مسئلهیابی در جامعه ایرانی»، سوره اندیشه، ش 46و47، ص 99ـ101.
- بیانات رهبر معظم انقلاب، در: khamenei.ir
- تبریزی، منصوره، 1393، «تحلیل محتوای کیفی از منظر رویکردهای قیاسی و استقرایی»، علوم اجتماعی، ش 64، ص 105ـ138.
- حاجی علیان، نیره و خسرو باقری، 1397، «حریت اخلاقی؛ هدف غایی تربیت اخلاقی از منظر اسلام»، علوم تربیتی از دیدگاه اسلام، دوره ششم، ش 11، ص 53ـ68.
- حیدری، علینقی، 1412ق، اصول الاستنباط، قم، جامعة مدرسین.
- خسروپناه، عبدالحسین، 1396، منظومه فکری حضرت آیتالله خامنهای، قم، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی.
- داناییفرد، حسن و همکاران، 1394، «فهم اولویتهای راهبردی تحول نظام آموزش و پرورش از دیدگاه امام خامنهای»، مدیریت اسلامی، ش 90، ص 105ـ.136
- دیبایی صابر، محسن و همکاران، 1399، «تبیین مؤلفههای تمدن نوین اسلامی موردنظر مقام معظم رهبری و تحلیل جایگاه آن در اسناد بالادستی آموزش و پرورش ایران»، پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، سال بیست و هشتم، دوره جدید، ش 48، ص 87ـ105.
- رضوانینیا، روحالله، 1389، «تحلیل محتوا»، عیار پژوهش در علوم انسانی، سال دوم، ش 1، ص 137ـ156.
- سیدامامی، کاووس، 1397، پژوهش در علوم سیاسی (رویکردهای اثباتگرا، تفسیری و انتقادی)، چ سوم، تهران، پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی.
- سیدطباطبایی، سیدمهدی و سینا فریدونی، 1396، «الگوی استخراج نظام مسائل آموزش و پرورش کشور مبتنی بر بیانات امام خامنهای»، پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، سال بیست و پنجم، دوره جدید، ش 34، ص 95ـ131.
- شمشیری، بابک و عبدالحسین نقیبزاده، 1384، «فرایند تعلیم و تربیت با اقتباس از مبانی عرفان اسلامی»، دانشور رفتار، دوره دوازدهم، ش 12، ص 74ـ89.
- شورای عالی انقلاب فرهنگی، 1390، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش.
- شورای عالی آموزش و پرورش، 1391، برنامه درسی ملی جمهوری اسلامی ایران.
- صادقی فسایی، سهیلا و ایمان عرفانمنش، 1394، «مبانی روششناختی پژوهش اسنادی در علوم اجتماعی؛ مورد مطالعه: تأثیرات مدرنشدن بر خانواده ایرانی»، راهبرد فرهنگ، دوره هشتم، ش 29، ص 61ـ91.
- ضیغمی، رضا و همکاران، 1387، «تحلیل محتوا»، پرستاری ایران، ش 53، ص 41ـ52.
- فرهنگستان زبان و ادب فارسی، در: www.apll.ir
- قاسمی طوسی، نیره، 1389، تبیین تربیت اجتماعی در قرآن کریم از منظر علامه طباطبائی در تفسیر المیزان، پایاننامه کارشناسی ارشد، تهران، دانشگاه الزهراء.
- قائدی، محمدرضا و علیرضا گلشنی، 1395، «روش تحلیل محتوا از کمّیگرایی تا کیفیگرایی»، روشها و مدلهای روانشناختی، سال هفتم، ش 23، ص 57ـ82.
- کشاورز، سوسن و زهره مقدمی، 1397، «تبیین مؤلفههای نظام تربیت معلم با توجه به اسناد تحولی نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی»، خانواده و پژوهش، دوره پانزدهم، ش 3، ص 7ـ29.
- کلینی، محمدبن یعقوب، 1429ق، الکافی، قم، دارالحدیث.
- محمدی پویا، فرامرز، 1400، «تبیین مطالبات مقام معظم رهبری از نظام آموزش و پرورش در گام اول انقلاب»، پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، سال بیست و نهم، دوره جدید، ش 52، ص 155ـ184.
- معین، محمد، 1387، فرهنگ فارسی معین، تهران، زرین.
- ملکی، حسن و مجید حبیبیپور، 1386، «پرورش تفکر انتقادی هدف اساسی تعلیم و تربیت»، نوآوریهای آموزشی، دوره ششم، ش 19، ص 93ـ108.
- مؤمنیراد، اکبر و همکاران، 1392، «تحلیل محتوای کیفی در آیین پژوهش: ماهیت، مراحل و اعتبار نتایج»، اندازهگیری تربیتی، سال چهارم، ش 14، ص 188ـ222.
- نظری، جواد و مرضیه مختاری، 1388، «نقش مقولهها و واحدها در تحلیل محتوا»، کتاب ماه علوم اجتماعی، دوره جدید، ش 14، ص 92ـ96.
- نوایی، علیاکبر، 1384، «راهکارهای تحقق اهداف فرهنگی سند چشمانداز بیست ساله»، اندیشه انقلاب اسلامی، ش 13و14، ص 144ـ161.
- هدایتی، فریفته و مهدی ناجی، 1398، «الگوی نظاممند تحول بنیادین در آموزش و پرورش از منظر مقام معظم رهبری»، پویش در آموزش علوم انسانی دانشگاه فرهنگیان، ش 16، ص 12ـ21.




