تحلیل ابعاد، مؤلفهها و شاخصهای سازنده عرصه تربیت دینی؛ براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش
/ دانشیار گروه علوم تربیتی، پژوهشگاه مطالعات آموزش و پرورش، تهران، ایران / fsamadi30@yahoo.comArticle data in English (انگلیسی)
مقدمه
تربيت ديني، يک ضرورت است. عمق بخشيدن به آموزههاي ديني، افراد را از آسيبهاي اخلاقي و اجتماعي مصون ميدارد؛ چراکه بسياري از شرارتهاي افراد ناشي از نداشتن تربيت ديني و اخلاقي است و دروني شدن ارزشهاي ديني موجب ميشود آنان در برابر اين انحرافات مقاومت بيشتري داشته باشند (دلشاد تهراني، 1381، ص12). سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، داراي 8 هدف کلان، 15 راهبرد، 23 هدف عملياتي، 131 راهکار براي اجراي اهداف آن است. عملياتي نشدن سند تحول بنيادين، يکي از مهمترين چالشهاي پيش روي نظام تعليم و تربيت کشور است که بهزعم مسئولان دستاندرکار، پيشرفت و عملياتي نمودن سند تحول بنيادين، تاکنون به کمتر از 30% ميرسد. وجود بيش از يک ميليون پرسنل، بيش از سيزده ميليون دانشآموز و هفتصد منطقه آموزش و پرورش، مسئوليت مديران ستادي در اجراي برنامهها را بسيار سنگين و حساس کرده است (بهروزي، 1397، ص3). تربيت ديني، از منظر مباني نظري تحول بنيادين آموزش و پرورش، اينگونه تعريف ميشود. بهطورکلي با درنظر گرفتن نسبت دين و تربيت، دوگونه تربيت ديني قابل تصور است: ابتدا تربيتي که چهارچوب بنيادي و اصول آن بر پايه دين و معيارهاي ديني استوار است. درحقيقت، اين نوع تربيت ديني در مقابل تربيت وابسته به دنيا يا همان سکولار (شکل رايج تربيت در دنياي معاصر) قرار ميگيرد و تمامي ابعاد تربيت را براساس نظام معيار ديني شامل ميشود. در مجموعة حاضر، از اين معناي کلي با تعبير «تربيت اسلامي» ياد شده است. دوم، نوع ديگري تربيت، براي ارتقاء دينداري و گرايش به دين متربيان و ناظر به اموري نظير تربيت اعتقادي و عبادي و اخلاقي ايشان صورت ميپذيرد (مباني نظري تحول بنيادين در نظام تعليم و تربيت رسمي عمومي جمهوري اسلامي ايران، 1390، ص159).
حضرت علي دربارة ضرورت داشتن روش در کارها ميفرمايند: «ما خاصگان و ياران و گنجوران نبوت و درهاي رسالت هستيم و در خانهها جز از درهاي آن نتوان وارد شد». در اهميت داشتن روش، امام صادق فرمودند: «العامل علي غير بصيره کالسائر علي غير طريق فلاتزيده سرعه السير الا بعدا» (جعفري، 1389، ص9). تربيت ديني و اخلاقي، فرآيند زمينهسازي و بهکارگيري شيوههاي صحيح و تقويت و ايجاد صفات و رفتارهاي اخلاقي و از بين بردن رفتارها و آداب غيراخلاقي در انسان است (صمديان، 1393، ص2).
تجربيات موجود و تحقيقات انجام شده در مدارس، نشانگر اين است که مسئله آموزش ديني، از وضعيت مطلوبي برخوردار نبوده، گاه با تأثيرات معکوسي نيز همراه گرديده است. از اينرو لازم است نگاهي دوباره دراين زمينه داشته باشد و به تجديد نظر و اصلاح روشها و راهبردهاي خويش بپردازد (باهنر، 1378، ص8). جامعة امروز ايران، از معدود جوامعي است که دين در آن حضور مکشف، فعال و پرمسئوليتي دارد (شجاعيزند، 1380، ص3).
از جمله مهمترين عرصههايي که در سند تحول بنيادين به آن پرداخته شده است، ساحت تربيت اعتقادي، عبادي و اخلاقي است که شامل تدابير و اقداماتي است که براي پرورش ايمان و التزام آگاهانه متربيان نسبت به مجموعهاي از باورها، ارزشها، اعمال و صفات ديني و اخلاقي و در تکوين تعالي هويت ديني و اخلاقي ايشان صورت ميپذيرد (فاتحي ابراهيمآباد و همكاران، 1394، ص1). بر مبناي اهدافي که در سند تحول بنيادين نظام آموزش و پرورش درنظر گرفته شده، ميتوان گفت: متن سند به همه جوانب تربيت ديني پرداخته است و در سند چشمانداز 1404، ميتوان انتظار اجرايي شدن همهجانبه تربيت ديني را داشت، اما تحقق تربيت ديني مطلوب براساس سند تحول بنيادين، منوط به شناخت عوامل، موانع تحقق آن نيز است (ترکاشوند و همكاران، 1397، ص11). اين پژوهش، ميتواند با شناسايي ابعاد مؤلفهها و شاخصهاي تربيت ديني، براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، براي برنامهريزان درسي راهگشاي تدوين برنامههاي درسي و آموزشي مناسب در جهت شناسايي، رشد و شکوفايي استعدادهاي مختلف دانشآموزان باشد تا متربيان به ميزان استعدادها و تواناييها و تلاشهاي خود، در مسير درست و تحقق حيات طيبه گام بردارند. همچنين مديران و معاونان پرورشي در تدوين برنامه عملياتي آموزشي و پرورشي مدارس به آن استناد کنند.
روششناسي پژوهش
روش اين پژوهش رويکردي تحليلي، توصيفي و واکاوي به روش اسنادي و کتابخانهاي است. در اين پژوهش، سعي شده است همة منابع موجود گردآوري و مطالعه شود که طي آن، متن کامل سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، در راستاي دستيابي به ابعاد، مؤلفهها و شاخصهاي تربيت ديني، تعاريف و حدود و ثغور تربيت ديني مورد تحليل و بررسي قرار گرفت. در مرحله نخست، کليه فصول سند تحول بنيادين و مباني نظري تحول بنيادين تحليل محتوا شد و جملاتي که مضمون تربيت ديني داشت، شناسايي و بهطور دقيق (با ذکر نشاني، متن و زمينه مصداقي) و در فرم تحليل محتوا ثبت گرديد و مجموعه ابعاد و مؤلفهها و شاخصهاي مرتبط با موضوع، از متن سند تحول استخراج و همان موارد در منابع معتبر ديني و مقالات صاحبنظران، به قلم نويسندگان مورد بررسي قرار گرفته و سپس، براساس فصل مشترک موجود بين مصاديق مذکور، آنها در 11 مؤلفه و 4 بعد محتوايي جداگانه طبقهبندي شدند و در نهايت، 44 شاخص که براي هر مؤلفه و بعد بهصورت جداگانه تبيين گرديد.
جامعه آماري، نمونه و روش نمونهگيري پژوهش
جامعه آماري پژوهش، شامل متن سند تحول بنيادين آموزش و پرورش مصوب شوراي عالي انقلاب فرهنگي (1390) است. بهدليل لزوم جامعيت نمونه، نمونهگيري از متن سند انجام نشده و کل جامعه مذکور مورد بررسي، تحليل و طبقهبندي قرار گرفته.
ابزار گردآوري دادهها
براي تحليل محتواي سند تحول بنيادين، از ابزار فرم وارسي دو مرحلهاي باز و بدون پيشسازمانيافتگي استفاده شد. روايي ابزار، بهوسيلة تأئيد صاحبنظران تأمين و پايايي آن نيز با محاسبه ضريب همبستگي دادههاي حاصل از تحليل محتواي انجام شده اوليه، با تحليل محتواي انجام شده مجزاي ديگر در آن متن (توسط متخصص ديگر)، محاسبه شد که ضريب مذکور برابر با 91/0 بود.
دادههاي اين پژوهش بهصورت زير بهدست آمد:
از طريق فيشبرداري، مطالعه کتابها و مقالات کليدي، ثبت مطالعات و اطلاعات، مشاهده سايتها، سند تحول بنيادين نظام آموزش و پرورش و مباني نظري آن، اسناد و استفاده از موارد مکتوب، بهعنوان مبناي تحقيق انجام شد. سپس، با مطالعه و بررسي اين منابع ابعاد، مؤلفهها، شاخصهاي تربيت ديني، براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش مورد بهرهبرداري قرار گرفت.
تحليل دادهها در اين پژوهش، بدين صورت بود که در پاسخ به سؤالات تحليل دادهها بهطور مستمر و پيوسته و همزمان با فرايند جمعآوري اطلاعات، از طريق دستهبندي، طبقهبندي، کدگذاري و تفسير صورت گرفت.
يافتههاي پژوهش
نخستين يافته پژوهش: با عنايت به جمعبندي شاخصها و مؤلفههاي تربيت ديني، از منظر سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، ميتوان مجموع مؤلفههاي مذکور را در چهار بعداصلي شناختي، عاطفي، رفتاري و پيامدي طبقهبندي کرد که در بعد شناختي: 14 شاخص مطرح در 2 مؤلفة معرفت و دانايي، فکري و اعتقادي قرار گرفت. همچنين، در بعد عاطفي 15 شاخص مطرح در 4 مؤلفه قرار گرفت که شامل انگيزه دروني، احساس ديني، تجربة دروني و گرايش فطري بودند و در بعد سوم، که بعد رفتاري است، 10 شاخص مطرح در 2 مؤلفه شامل التزام دروني و عمل قرار گرفت. در بعد پيامدي نيز 5 شاخص مطرح در 2 مؤلفة توانمندي ديني و اراده و اختيار قرار گرفتند.
شاخصهاي تربيت ديني اشاره شده در مباني نظري سند تحول بنيادين
دينداري و اخلاق، حفظ کرامت و عزّت نفس، عقلانيتمحوري، کسب بصيرت ديني، مسئلهمحوري، تعالي ارزشهاي ديني، پرهيز از ايمان گروي صرف، پرهيز از تکفير و تفسيق، پرهيز از تحجر و خرافهگويي، ارزشهاي عام انساني، حرکت از الزام بيروني به الزام دروني، مدرنيته و سنت، توازن بين ظاهر و باطن، رعايت اعتدال، رفع و دفع رذايل، خدامحوري و اطاعت از خدا، خودشناسي، عدالتمحوري، توجه کردن به ارزشهاي الهي به جاي ارزشهاي غير الهي، اقدام به عمل براي خدا، ناظر دانستن خداوند در همة احوال، توکل بر خدا، راضي بودن به رضاي خداوند، دعا و استعانت از خدا، اميدواري به رحمت خدا، اعتقاد به روز رستاخيز، يادآوري مرگ، پرهيز از دلبستگي به دنيا، پرهيز از آرزوي دراز، اکتفا به حد ضرورت از دنيا، عبرت از درگذشتگان، محوريت دين در همة امور زندگاني، تقوا، جهاد با نفس، انجام واجبات، پرهيز از عُجب و خودپسندي، پرهيز از ستم، صبر و تحمل در راه حق، توبه، تسليم بودن در برابر قضاء و قدر الهي، خاشع بودن، گريستن از خوف الهي، تواضع، امر به معروف و نهي از منکر و يادآوري و شکرگزاري نعمتها (مباني نظري سند تحول بنيادين، 1390، ص218).
جدول 1. ابعاد، مؤلفهها و شاخصهاي الگوي تربيت ديني براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش
شاخص رديف مؤلفه ابعاد
دينداري تنها پشتوانة واقعي اخلاقي و تنها با پذيرش و آموزش مؤلفههاي اساسي از دينداري ميتوان دم از اخلاق و آدميت زد (دينداري و اخلاق). 1 مؤلفه فکري و اعتقادي بعد شناختي
در اصول دين تقليد جايز نيست و اصول دين زماني براي فرد ارزشمند ميشود که از عطش استفاده کند (عقلانيتمحوري). 2
يکي از عامترين اصول در تربيت ديني اصل خدامحوري است (خدامحوري و اطاعت از خدا). 3
خداوند متعال همواره و در همه حال، ناظر و شاهد بر اعمال رفتار و نيات انسان است (ناظر دانستن خداوند در همه احوال). 4
در ساية اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق ميآيد و اعمال در رفتار انسان ارزش و معنا پيدا ميکند (اعتقاد به روز رستاخيز و يادآوري مرگ). 5
بصيرت ديني، هوشياري و يقين همراه با باور و پذيرش قلبي، حرکت در صراط مستقيم و رسيدن به حقيقت تنها با بصيرت ممکن و شدني است (کسب بصيرت ديني). 6 مؤلفه معرفت و دانايي
معرفت و دانايي
تهذيب و تزکية نفس، حرکت به سوي معبود و پرواز به سوي ابديت و رسيدن به اوج ملکوت با خودشناسي ميسر است (خودشناسي). 7
يکي از مهمترين و پرثمرترين روشهاي تربيتي که در سيرة پيشوايان مورد توجه خاص بوده و کاربرد بسيار داشته، روش عبرتآموزي است (عبرت از درگذشتگان). 8
حب دنيا و حب خداوند در يک دل ابداً و هرگز جمع نميشود (پرهيز از دلبستگي به دنيا). 9
آرزوهاي کاذب و دور و دراز که از مهمترين رذايل اخلاقي بوده، انسان را از خدا دور ساخته و به انواع گناهان آلوده ميکنند (پرهيز از آرزوهاي دراز). 10
قناعت سازنده است.يک انسان قانع، هميشه از دلي آرام و طبعي بلند برخوردار است (اکتفا به حد ضرورت از دنيا). 11
نگهداري نفس از چيزي که موجب گناه ميشود و گرفتار خشم و غضب الهي ميگردد. و بهمعناي دينداري در حوزة ايمان و عمل است (تقوا). 12
مسلمان بايد در همة حالات عهدهدار قلب خويش بوده تا از سخت شدن آن جلوگيري نمايد؛ چراکه در غير اينصورت، خشوع در آن راه نمييابد (خشوع و خضوع). 13
ابراز دوستي و پذيرش ولايت و سرپرستي اولياي او (تولي) و نيز احساس و ابراز دشمني نسبت به دشمنان خدا (تبري) و افرادي که شاخص ولايتپذيري را دارند، داراي صفات عاليه ايمان هستند که زيربناي آن معرفت و بصيرت است (تأکيد بر اصل تولي و تبري و اصل ولايتپذيري). 14
هدف يادگيري مسئلهمحور، کمک به يادگيرنده در کسب هدفهاي هر دو حيطه شناختي و عاطفي است، بر نقش فعال يادگيرنده در جريان يادگيري تأکيد ميورزد (مسئلهمحوري). 15 مؤلفه نگيزه دروني بعد عاطفي
بعد عاطفي
با توجه به اهميت انگيزه دروني، لازم است در فرايند ياددهي ـ يادگيري (تربيت ديني) مربي بهدنبال آن باشد که پس از ارائه معرفت و بينش صحيح و مناسب زمينههاي الزام دروني و التزام دروني و التزام عملي را در متربيان فراهم آورد (حرکت از التزام بيروني به الزام دروني). 16
ما بايد در تمام شئون زندگي به قضا و قدر الهي اعتقاد داشته باشيم و تصورمان از قضا و قدر، تصور صحيح و درستي باشد (تسليم بودن در برابر قضا و قدر الهي). 17
اولين و مهمترين کاري که پيش روي ما قرار دارد، تحول معنوي و روحي انسان است (تعالي ارزشهاي ديني). 18 مؤلفه احساس ديني
اخلاص؛ پاکيزه کردن عمل از هرگونه آلودگي به غير خداست (اقدام به عمل براي خدا؛ اخلاص). 19
عُجب، خودبزرگبيني و بيعيب دانستن خود و خود را از همه برتر انگاشتن است (پرهيز از عجب و خودپسندي). 20
هرچه معرفت انسان نسبت به خداوند بيشتر شود، بر خوف و خشيت او افزوده ميگردد (گريستن از خوف خدا). 21
يادآوري نعمتها، روش تربيتي بسيار مؤثري است که مربيان بزرگ بشريت آن را بهطور گسترده مورد استفاده قرار دادهاند (يادآوري و شکرگذاري نعمتها). 22
در جوامعي که اعتقاد به دين دارند، تعاليم دين و فطرت، منشأ بسياري از ارزشهاي اجتماعي آنها را تشکيل ميدهد (ارزشهاي عام انساني). 23 گرايش فطري
نظام آموزشي ما با پديدههاي نو ازجمله جهاني شدن مواجه است. بهنظر ميآيد که بايد به بازتعريف سنتها دست زد (سنت و مدرنيته). 24
اين مرحله همان مرحلة پاک نمودن قلب است که همان مراحل حضور قلب در محضر پروردگار ميباشد (رفع و دفع رذايل). 25 مؤلفه تجربه دروني
مؤمن در پيمودن راه حق به خود تزلزل راه نداده و خدا را تکيهگاه مطمئن خود قرار داده و همه امورش را به او واگذار مينمايد (توکل بر خدا). 26
رسيدن به درجات عالي و کمالات معنوي، در پرتو مجاهده با نفس اماره «جهاد اکبر» ميسر است (جهاد با نفس). 27
اميد يک حالت روحي و رواني و برانگيزاننده انسان به کار و فعاليت است (اميدواري به رحمت خدا). 28
ايمانگرايي افراطي تنها حکم به نفس بودن ايمان دارد. بنابراين، (پرهيز از ايمانگرايي صرف) ميتواند ما را به تربيت ديني راهنمايي کند. 29
مؤلفه التزام دروني
بعد رفتاري
پرهيز از توهين به مقدسات اهلسنت و قرار دادن جريان شيعي در برابر اهل تسنن (پرهيز از تکفير و تفسيق). 30
براي نياز يک ملت و يک نظام و يک کشور، که نياز لحظه به لحظه است، نتواند علاج و دستور ارائه بدهد (پرهيز از تحجر و خرافهگرايي). 31
اعدلو هو اقرب للتقوي... عدالت پيشه کنيد که آن به تقوا نزديکتر است (مائده: 8) (عدالتمحوري). 32
ظلم يکي از شنيعترين گناهان است (پرهيز از ستم). 33
تواضع و فروتني يک حالت عالي روحي و رواني است که از برکت معرفت انسان به حق و به خلق و به دنيا بهدست ميآيد (تواضع). 34
يکي از مهمترين بنيانهاي فکري «تأثير و تأثر متقابل ظاهر و باطن آدمي است» (توازن بين ظاهر و باطن). 35
اسلام انسان را در تمامي ابعاد و عرصههاي زندگي به ميانهروي و اعتدال فراخوانده است (رعايت اعتدال). 36 مؤلفه عمل
هيچ کاري بدون اراده و مشيت خداوند انجام نميگيرد. کسي که خداوند مونس او است، ترس به خدا راه نميدهد (دعا و استعانت از خدا). 37
امر به معروف و نهي از منکر؛ يعني از طريق عطوفت و محبت و با نيت الهي و به قصد خير، مردم را به انجام کار نيک دعوت کردن و بازداشتن از کار منکر (امر به معروف و نهي از منکر). 38
مقصود از انجام واجبات، رسيدگي به مقام بندگي است که در ساية دل سپردن به فرامين و دستورات الهي حاصل ميشود (انجام واجبات). 39
توبه و استغفار فرصتي بسيار مغتنم و حياتي براي جبران معاصي و گناهان و ترک فساد و ورود در راه روشن و نوراني هدايت و رستگاري است (توبه). 40 مؤلفه اراده و اختيار
بعد پيامدي
بعد پيامدي
کرامت، صفتي است در ذات انسان که بهمعناي برخورداري انسان از اعتلاي روحي و تمايل او به امور ارزشمند و شريف و دوري گزيدن از امور پست و حقير ميباشد (حفظ کرامت و عزت نفس). 41
مقام رضايت به آنچه خدا بخواهد، از مقامات بسيار رفيع اخلاقي و عرفاني است (راضي بودن به رضاي خدا). 42 مؤلفه توانمندي ديني
انسان پرورشيافته در مکتب ديني هرگز سعادت و نيکبختي به خويش را در گرو عوامل مادي، نميداند و زندگي او از علم و حکمت مطلق خداوندي سرچشمه گرفته است (محوريت دين در همة امور زندگي). 43
منظور از صبر، همان استقامت در برابر مشکلات و حوادث گوناگون است، نقطة مقابل آن «جزع» و بيتابي است؛ بهمعناي تسليم شدن در برابر مشکلات (صبر و تحمل در راه حق). 44
دومين يافته پژوهش: براي پاسخگويي به سؤال پژوهش، پيرامون «ابعاد، سازنده الگوي تربيت ديني براساس سندتحول بنيادين آموزش و پرورش کداماند؟ به شرح ذيل ميباشد:
شناسايي ابعاد الگوي تربيت ديني، براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش پس از مطالعه عميق منابع، طي فرايند کدگذاري انتخابي صورت گرفت. در نهايت 4 بعد براي الگوي مزبورشناسايي شده است. بهعبارت ديگر، ابعاد الگوي تربيت ديني، براساس سند تحول به کمک کدگذاري انتخابي، در قالب نظريه دادهبنياد تحت عناوين چهارگانه «بعد شناختي، بعد عاطفي، بعد رفتاري و بعد پيامدي» بهدست آمد. براي حصول تربيت ديني، مربي بايد بتواند در سه بعد شناختي، عاطفي و رفتاري متربي تغيير ايجاد کند؛ در بعد شناختي قصد دادن اطلاعات و آگاهي و دانش، فهم، تجزيه و تحليل، و ارزيابي که اين مراحل نيز بهصورت مرحله به مرحله بايد صورت بگيرد و هر مرحلهاي پيشنياز مرحله بعدي ميباشد. با توجه به قابليتهاي عقل ـ که شرح داده شد ـ همه اين مراحل از طريق عقل بهدست ميآيد. وقتي ما در بعد شناختي تغيير ايجاد کرديم، براي تغيير در نگرش يا بعد عاطفي شخصيت متربي ـ که خود نيز مراحلي دارد ـ (توجه، واکنش، ارزشگذاري، باور و...)، به رويکرد ديگري نياز است که در اينجا مربي بتواند در متربي نفوذ پيدا کند تا متربي آمادگي پذيرش و باور در او فراهم شود، براي نفوذ در متربي، محبت، صداقت در گفتار، احترام و...، ميتواند مؤثر باشد و در بعد رفتاري، بايد متربي اقدام به انجام عمل کند که اين نياز به اراده و تکرار ميباشد که اينها از قابليتهاي عادت ميباشد.
درخصوص اين يافته، ميتوان گفت: يافته بهدستآمده با يافتههاي پژوهشگراني همچون سبحانينژاد و همکاران (1393)، دلبري، و همكاران (1393)، فاتحي و همكاران (1394)، ميرزابيگي و خرمآبادي (1396)، پورخزايي (۱۳۹۸)، ترکاشوند و همكاران (1397)، داوودي (1399)، نيرومند و همكاران (1399) همخواني دارد.
بعد اول: «بعد شناختي»
با دو مؤلفه و 14 شاخص مبتني بر شاخصهاي آماري بهدستآمده، يک عامل زيربنايي براي الگوي تربيت ديني براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش را ارائه ميدهد.
جدول 2. ابعاد مؤلفهها و شاخصهاي زيرمجموعه بعد شناختي
شاخص رديف مؤلفه ابعاد
دينداري تنها پشتوانة واقعي اخلاقي و تنها با پذيرش و آموزش مؤلفههاي اساسي از دينداري ميتوان دم از اخلاق و آدميت زد (دينداري و اخلاق). 1 مؤلفه فکري و اعتقادي بعد شناختي
شناختي
در اصول دين تقليد جايز نيست و اصول دين، زماني براي فرد ارزشمند ميشود که از عطش استفاده کند (عقلانيتمحوري). 2
يکي از عامترين اصول در تربيت ديني، اصل خدامحوري است (خدامحوري و اطاعت از خدا). 3
خداوند متعال همواره و در همه حال، ناظر و شاهد بر اعمال رفتار و نيات انسان است (ناظر دانستن خداوند در همه احوال). 4
در ساية اعتقاد به معاد است که هدف از آفرينش تحقق ميآيد و اعمال در رفتار انسان ارزش و معنا پيدا ميکند (اعتقاد به روز رستاخيز و يادآوري مرگ). 5
بصيرت ديني، هوشياري و يقين همراه با باور و پذيرش قلبي، حرکت در صراط مستقيم و رسيدن به حقيقت، تنها با بصيرت ممکن و شدني است (کسب بصيرت ديني). 6 مؤلفه معرفت و دانايي
تهذيب و تزکية نفس، حرکت به سوي معبود و پرواز به سوي ابديت و رسيدن به اوج ملکوت با خودشناسي ميسر است (خودشناسي). 7
يکي از مهمترين و پرثمرترين روشهاي تربيتي، که در سيرة پيشوايان مورد توجه خاص بوده و کاربرد بسيار داشته، روش عبرتآموزي است (عبرت از درگذشتگان). 8
حب دنيا و حب خداوند، در يک دل هرگز و هرگز جمع نميشود (پرهيز از دلبستگي به دنيا) 9
آرزوهاي کاذب و دور و دراز، که از مهمترين رذايل اخلاقي بوده، انسان را از خدا دور ساخته و به انواع گناهان آلوده ميکنند (پرهيز از آرزوهاي دراز). 10
قناعت سازنده است. يک انسان قانع، هميشه از دلي آرام و طبعي بلند برخوردار است (اکتفا به حد ضرورت از دنيا). 11
نگهداري نفس از چيزي که موجب گناه ميشود و گرفتار خشم و غضب الهي ميگردد و نيز بهمعناي دينداري در حوزة ايمان و عمل است (تقوا). 12
مسلمان بايد در همة حالات، عهدهدار قلب خويش بوده تا از سخت شدن آن جلوگيري نمايد چراکه در غير اينصورت خشوع درآن راه نمييابد (خشوع و خضوع). 13
ابزار دوستي و پذيرش ولايت و سرپرستي اولياي او (تولي) و نيز احساس و ابراز دشمني نسبت به دشمنان خدا (تبرا) و افرادي که شاخص ولايتپذيري را دارند، داراي صفات عاليه ايمان هستند که زيربناي آن معرفت و بصيرت است (تأکيد بر اصل تولي و تبري و اصل ولايتپذيري). 14
بايد به کودکان، نخست انديشيدن را آموخت. اين هدف بهدست نميآيد، مگر اينکه مقدمات آن فراهم شده باشد. فکر، نخست با احساس آغاز ميشود. از ترکيب تأثرات حسي، عقل حسي و مفاهيم، و از ترکيب مفاهيم، ادراک عقلاني حاصل ميشود. عقل حسي، بهتدريج در کودک ظهور ميکند، اما عقل واقعي، که همانا ادراک عقلاني است، تا سن 16-15 سالگي ظاهر نميشود. استدلال شيوهاي است که بايد در آموزههاي ديني از آن مدد گرفت، مشروط بر اينکه در هر سني، متناسب با آن سن و به زبان همان سن استدلال شود. کودک زيبايي و نيکي را ميبيند و ميشناسد (شيرزاد، 1396، ص120). ارتقاي معرفت و بصيرت ديني، انقلابي و سياسي براي براي رشد و تعالي معنوي و اخلاقي معلمان، دانشآموزان و مشارکت براي ارتقاي معنوي خانواده (راهبردهاي کلان سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، 1390، ص23، بند11).
اولين هدف عملياتي سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، عبارت است از: پرورش تربيتيافتگاني که از دانشهاي پايه و عمومي سازگار با نظام معيار اسلامي، همچنين از توان تفکر، درک و کشف پديدهها و رويدادها، بهعنوان آيات الهي و تجلي فاعليت خداوند در خلقت و نيز دانش، بينش و مهارتها و روحيه مواجهه علمي و خلاق با مسائل فردي و خانوادگي و اجتماعي برخوردارند (مباني نظري سند تحول بنيادين، 1390، ص26). بعد شناختي تربيت ديني، درحقيقت مهمترين بعد آن بوده و از اهميت ويژهاي برخوردار است؛ چرا که پذيرش تربيت ديني، اگر با شناخت عميق صورت گيرد، حتماً جاودانهتر خواهد بود. در مورد دانشآموزان، که به مراتب روحيه جستوجوگر دارند و بهدنبال علت هر معلولي هستند و بدون دليل قانعکننده مبحثي را نميپذيرند، همين امر موجب شده بعد شناختي تربيت ديني در مرتبه اول قرار گيرد. سند تحول بنيادين هم که هدف اصلي آن تربيت دانشآموز تمام ساحتي، با توجه به نظام معيار اسلامي و تحقق مدرسه صالح و حيات طيبه ميباشد، با زيربنا بودن ساحت تربيت اعتقادي عبادي اخلاقي، همواره به بعد شناختي تربيت ديني دانشآموزان توجه ويژه داشته است تا جايي که در بيانيه ارزشها در بند 6، بهصراحت ايجاد «هويت شناختمدار و واقعنمايي و معناي گسترده، جامع و منسجم معرفت (وحياني، عقلاني، نقلي و تجربي)» (مباني نظري سند تحول بنيادين، 1390، ص13). در بند 13 «پرورش، ارتقا و تعميق انواع و مراتب عقلانيت، در همة ساحتهاي تعليم و تربيت» (همان، ص14) را جزء موارد اصلي ارزشها مطرح کرده است. در اين پژوهش، پسمطالعه منابع معتبر ديني و آثار صاحبنظران و تأييد آن، در فرايند دلفي بعد شناختي، بهعنوان يکي از ابعاد اصلي عنوان گرديده و به ارزيابي توجه سند تحول و مباني نظري تحول بنيادين، به بعد شناختي پرداخته شده که در نهايت نيز از طريق تحليل عاملي به تثبيت رسيد. فرهنگسازي، براي ايجاد فضاي منعطف توأم با شناخت و احترام متقابل و مسئوليت متقابل اوليا، مربيان و متربيان، توجه متوازن به جنبههاي مختلف حيات انساني، در اجراي برنامههاي آموزشي و تربيتي مدرسه، بهرهگيري از ظرفيت امامان جمعه مدارس، در اجراي برنامههاي تربيتي و مراسم ملي و مذهبي براي ارائه شناخت عميق نسبت به آموزهها و اعتقادات تربيت ديني، برقراري روابط عدل و احسان در سطح مدرسه با برگزاري ويژهبرنامههاي مرتبط با آن، ازجمله مواردي است که در اين پژوهش پيشنهاد ميشود، جهت توجه به بعد شناختي تربيت ديني اهميت ويژهاي دارد. همچنين علاوه بر موارد اشاره شده در اين پژوهش، از جمله عوامل مؤثر در ارائه الگوي تربيت ديني، براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، فراهم کردن تجربيات متربيان متناسب با شرايط رشدي آنان در همه ابعاد، با بهرهگيري از نظرات روانشناسان، جامعهشناسان و استاداني دانشگاهي تشخيص داده شد و بعد شناختي همراه با مؤلفهها و شاخصهاي آن، از جمله مهمترين عوامل تأثيرپذيري تربيت ديني از سوي دانشآموزان يافتيم.
بعد دوم: «بعد عاطفي»
با 4 مؤلفه و 15 شاخص مبتني بر شاخصهاي آماري بهدست آمده، يک عامل زيربنايي براي الگوي تربيت ديني، براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش به دست ميآيد.
جدول 3. ابعاد، مؤلفهها و شاخصهاي زيرمجموعه بعد عاطفي
شاخص رديف مؤلفه ابعاد
هدف يادگيري مسئلهمحور کمک به يادگيرنده، در کسب هدفهاي هر دو حيطه شناختي و عاطفي است. بر نقش فعال يادگيرنده در جريان يادگيري تأکيد ميورزد (مسئلهمحوري). 1 مؤلفه نگيزه دروني بعد عاطفي
با توجه به اهميت انگيزه دروني لازم است در فرايند ياددهي يادگيري (تربيت ديني) مربي بهدنبال آن باشد که بعد از ارائه معرفت و بينش صحيح و مناسب زمينههاي الزام دروني و التزام دروني و التزام عملي را در متربيان فراهم آورد (حرکت از التزام بيروني به الزام دروني). 2
ما بايد در تمام شئون زندگي به قضا و قدر الهي اعتقاد داشته باشيم و تصورمان از قضا و قدر، تصور صحيح و درستي باشد (تسليم بودن در برابر قضا و قدر الهي). 3
اولين و مهمترين کاري که پيش روي ما قرار دارد، تحول معنوي و روحي انسان است (تعالي ارزشهاي ديني). 4 مؤلفه احساس ديني
اخلاص، پاکيزه کردن عمل از هرگونه آلودگي به غير خداست (اقدام به عمل براي خدا؛ اخلاص). 5
عجب خودبزرگبيني و بيعيب دانستن خود و خود را از همه برتر انگاشتن است (پرهيز از عجب و خودپسندي). 6
هرچه معرفت انسان نسبت به خداوند بيشتر شود، بر خوف و خشيت او افزوده ميگردد (گريستن از خوف خدا). 7
يادآوري نعمتها روش تربيتي بسيار مؤثري است که مربيان بزرگ بشريت، آن را بهطور گسترده مورد استفاده قرار دادهاند (يادآوري و شکرگذاري نعمتها). 8
در جوامعي که اعتقاد به دين دارند، تعاليم دين و فطرت، منشأ بسياري از ارزشهاي اجتماعي آنها را تشکيل ميدهد (ارزشهاي عام انساني). 9 گرايش فطري
نظام آموزشي ما، با پديدههاي نو ازجمله جهاني شدن مواجه است. بهنظر ميرسد که بايد به بازتعريف سنتها دست زد (سنت و مدرنيته). 10
اين مرحله همان مرحلهُ پاک نمودن قلب است که همان مراحل حضور قلب در محضر پروردگار ميباشد (رفع و دفع رزايل). 11 مؤلفه تجربه دروني
مؤمن در پيمودن راه حق به خود، تزلزل راه نداده و خدا را تکيهگاه مطمئن خود قرار داده و همة امورش را به او واگذار ميکند (توکل بر خدا). 12
رسيدن به درجات عالي و کمالات معنوي، در پرتو مجاهده با نفس اماره «جهاد اکبر» ميسر است (جهاد با نفس). 13
اميد يک حالت روحي و رواني و برانگيزاننده انسان به کار و فعاليت است (اميدواري به رحمت خدا). 14
ايمانگرايي افراطي، تنها حکم به (نفس بودن ايمان دارد. بنابراين، (پرهيز از ايمانگرايي صرف) ميتواند ما را به تربيت ديني راهنمايي کند. 15
در تربيت ديني، مربي بايد تلاش کند که متربي از سر شوق و اشتياق به تجارب دروني دست يابد، بهنحوي که خود بتواند فطرت خداجوي خود را کشف کرده، تجربه ديني را بهطور حضوري شهود کند. اين امر ممکن نخواهد شد، جز با عشق؛ عشق کليد تربيت ديني است. کسب فضائل اخلاقي، بايد بهواسطة عشق به خداوند حاصل شود. انسان کامل کسي است که بتواند گرايشهاي والاي انساني، همچون کمالطلبي، حقيقتجويي، خداجويي، علمطلبي، عدالتخواهي و... را در خود بپروراند. درحقيقت، جمال معنوي است که ميتواند دل را مهياي کمال سازد. براي شناخت حقيقت، ميتوان از عقل و استدلال و نيز دل مدد جست. از طريق مشاهده عقلاني و مطالعه آيات و نشانهها، ميتوان گام به گام به شناخت عقلي نائل شد. اما بهواسطه ادراک شهودي ـ که از طريق دل صورت ميپذيرد ـ ميتوان بيواسطه به حقيقت دست يافت و اين چيزي جز اشراق نيست. بايد به متربي نشان داد که ايمان به خداوند جلوهاي از عشق و زيبايي است. تربيت واقعي، ريشه در درون فرد دارد. بايد کششي از درون باشد تا پذيرش پيام تربيتي را ميسر سازد. آموزهها و تجارب ديني، بايد بهصورت دلنشين همراه با جذبه دروني وجود متربي را سرشار از شور و عشق نموده، به گفته يونگ، وي را به تعادل رواني و آرامش روحي نائل سازد.
تربيت ديني، اگر مبتني بر تربيت رسمي باشد و صرفاً بر ظواهر و آداب و رسوم ديني منحصر شود و با اشتياق دروني همراه نباشد، نميتواند موجب تقويت گرايشهاي ديني فرد شود. درحقيقت، مربي با بيدارکردن فطرت متربي زمينه را براي کشف و شهود زيباييهاي دروني او فراهم ميسازد. اينجاست که متربي خود به خلق زيبايي ميپردازد. روشي که ما در آموزش تعليمات ديني اتخاذ کردهايم، مبتني بر حفظ و انتقال مطالب و مفاهيم ديني است. ما ميکوشيم تا دانشآموز از طريق آموزش محتوايي خاص، نسبت به ديانت نگرش مثبت يابد و به اخلاق متخلق شود. درحاليکه محتواي آموزشي تعليمات ديني، عمدتاً خشک است و جنبه استدلالي دارد. بهطور کلي بهنحوي ارائه ميشود که قادر نيست شور و اشتياق دروني دانشآموز را برانگيزد و منجر به تجارب دروني و ديني وي گردد. بنابراين، بر مربي است شرايطي ايجاد کند و فرصتهاي آموزشي مناسبي فراهم آورد تا متربي بتواند شخصاً به تجربههاي ديني دست يابد. معرفت اکتسابي، که از طريق آموزش حاصل ميشود، هنگامي سودمند است که مربي بتواند از طريق برانگيختن گرايشهاي فطري آدمي، آموزش را با سرشت خداجوي انسان پيوند دهد. اين امر ممکن نخواهد شد، مگر اينکه ميان مربي و متربي پيوندهاي عاطفي ـ اعتقادي برقرار گردد. پيوند عاطفي ميان مربي و متربي، کلام نخست در فرآيند ياددهي ـ يادگيري است، بهخصوص هنگامي که سخن از ارزشهاست. شاگرد هنگامي سخن معلم را به جان و دل خريدار است که در آغاز شخصيت، روش و منش او را پذيرفته باشد. فرايند ياددهي ـ يادگيري در آموزشهاي اخلاقي، بايد متفاوت از ساير انواع آموزشها باشد. در اينجا شاگرد بايد دل در گرو معلم داشته باشد تا بتواند عقايد و باورهاي او را از آن خود ساخته، شخصيت وي را در خود متجلي سازد. در غير اين صورت، آموزش تعليمات ديني به ارائه محتوايي خشک و بيروح بدل خواهد شد.
در اين پژوهش، از جمله عوامل مؤثر در ارائه الگوي تربيت ديني براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، بعد عاطفي با مؤلفههاي انگيزه دروني، مؤلفه احساس ديني، مؤلفه گرايش فطري و مؤلفه تجربه دروني با 15 شاخص به دست آمد.
بعد سوم؛ بعد رفتاري
با 2 مؤلفه و 10 شاخص، مبتني بر شاخصهاي آماري بهدست آمده، يک عامل زيربنايي براي الگوي تربيت ديني براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش را ارائه ميدهند.
جدول 4. ابعاد، مؤلفهها و شاخصهاي زيرمجموعه بعد رفتاري
شاخص رديف مؤلفه ابعاد
پرهيز از توهين به مقدَسات اهلسنت و قرار دادن جريان شيعي در برابر اهل تسنن (پرهيز از تکفير و تفسيق). 1 مؤلفه التزام دروني بعد رفتاري
بعد
براي نياز يک ملت و يک نظام و يک کشور، که نياز لحظه به لحظه است، نتواند علاج و دستور ارائه بدهد (پرهيز از تحجَر و خرافهگرايي). 2
اعدلو هو اقرب للتقوي... عدالت پيشه کنيد که آن به تقوا نزديکتر است (مائده:8) (عدالتمحوري). 3
ظلم يکي از شنيعترين گناهان است (پرهيز از ستم). 4
تواضع و فروتني، يک حالت عالي روحي و رواني است که از برکت معرفت انسان، به حق و به خلق و به دنيا بهدست ميآيد (تواضع). 5
يکي از مهمترين بنيانهاي فکري «تأثير و تأثر متقابل ظاهر و باطن آدمي است» (توازن بين ظاهر و باطن). 6
انسان اسلام را در تمامي ابعاد و عرصههاي زندگي به ميانهروي و اعتدال فراخوانده است (رعايت اعتدال). 7 مؤلفه عمل
هيچ کاري بدون اراده و مشيت خداوند انجام نميگيرد. کسي که خداوند مونس او است، ترس به خدا راه نميدهد (دعا و استعانت از خدا). 8
امر به معروف و نهي از منکر؛ يعني از طريق عطوفت و محبت و با نيت الهي و به قصد خير، مردم را به انجام کار نيک دعوت کردن و بازداشتن از کار منکر (امر به معروف و نهي از منکر). 9
مقصود از انجام واجبات، رسيدگي به مقام بندگي است که در سايهُ دلسپردن به فرامين و دستورات الهي حاصل ميشود (انجام واجبات). 10
مربي چه در جايگاه پدر و مادر و چه در جايگاه معلم، بايد سعي کند تا در کودک فضائل اخلاقي به ملکات اخلاقي مبدل گردد. برخي فلاسفه معتقدند: بايد فضائل اخلاقي چنان در روح آدمي رسوخ کند که حتي در خواب هم به عمل خلاف نينديشد و اين ممکن نيست مگر آنکه عادات نيکي از کودکي در وي پرورش يابد. به همين جهت، تربيت را فن تشکيل عادات دانستهاند. گرچه برخي علماي تعليم و تربيت جديد، تشکيل عادات را روشي تلقيني دانسته، آن را مغاير با تربيت ميدانند، اما اکثر متفکران تعليم و تربيت، بر اين نکته اتفاقنظر دارند که بايد تلاش کرد تا كودك از طفوليت، به عادات نيک خو گيرد و پرورش يابد.
بعد چهارم: بعد پيامدي
با 2 مؤلفه و 5 شاخص مبتني بر شاخصهاي آماري بهدست آمده، يک عامل زيربنايي براي الگوي تربيت ديني، براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش را ارائه ميدهند.
جدول 5. ابعاد، مؤلفهها و شاخصهاي زيرمجموعه بعد پيامدي
شاخص رديف مؤلفه ابعاد
توبه و استغفار فرصتي بسيار مغتنم و حياتي براي جبران معاصي و گناهان و ترک فساد و ورود در راه روشن و نوراني هدايت و رستگاري است (توبه). 1 مؤلفه اراده و اختيار بعد پيامدي
بعد پيامدي
کرامت صفتي است در ذات انسان که بهمعناي برخورداري انسان از اعتلاي روحي و تمايل او به امور ارزشمند و شريف و دوري گزيدن از امور پست و حقير ميباشد (حفظ کرامت و عزت نفس). 2
مقام رضايت به آنچه خدا يخواهد از مقامات بسيار رفيع اخلاقي و عرفاني است (راضي بودن به رضاي خدا). 3 مؤلفه توانمندي ديني
انسان پرورشيافته در مکتب ديني هرگز سعادت و نيکبختي به خويش را در گرو عوامل مادي نميداند و زندگي او از علم و حکمت مطلق خداوندي سرچشمه گرفته است (محوريت دين در همهُ امور زندگي). 4
منظور از صبر همان همان استقامت در برابر مشکلات و حوادث گوناگون است، نقطهُ مقابل آن "جزع" و بيتابي است بهمعناي تسليم شدن در برابر مشکلات (صبر و تحمل در راه حق). 5
پيامد ديني، به اعمالي گفته ميشود که از عقايد، احساسات و اعمال مذهبي ريشه ميگيرد و از ثمرات و نتايج ايمان در زندگي و کنشهاي بشر است. از نظر گلاک و استارک، بعد پيامدي جدا از ساير ابعاد، قابل بررسي نيست. رفتارهاي ديني، ميتوانند در معناي پيامدي سنجهاي از دينداري باشند که منجر به استواري ايمان مذهبي ميشود؛ آنچه که موجب ميشود تا از باور، اعمال، تجربه و دانش ديني پيروي شود (مهديزاده، 1379، ص5).
سومين يافته پژوهش: اين پژوهش در پاسخ به سؤال پژوهش، با عنوان «مؤلفههاي سازنده هر يک از ابعاد الگوي تربيت ديني براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش چيست؟» به شرح ذيل است: شناسايي 10 مؤلفه طي دو مرحله کيفي و کمي بود که در مرحله کيفي، با استفاده از مصاحبه، کدگذاري محوري و فن دلفي بهدست آمدهاند. مؤلفههاي بهدست آمده عبارتاند از: «مؤلفه فکري و اعتقادي مؤلفه معرفت و دانايي، مؤلفه انگيزه دروني، مؤلفه احساس ديني، گرايش فطري، مؤلفه تجربه دروني، مؤلفه التزام دروني، مؤلفه عمل، مؤلفه اراده و اختيار، مؤلفه توانمندي ديني».
درخصوص سومين يافته ميتوان گفت: يافته بهدستآمده با يافتههاي پژوهشگراني همچون ترکاشوند و همكاران (1397)، ماهروبختياري و همکاران (1397)، ميرزابيگي و خرمآبادي (1396)، اسدي، پورشريف و اسدي (1395)، فاتحي و همكاران (1394)، سبحانينژاد و همکاران (1393)، شرفي و شرفي (1392)، بيجنوند و همکاران (1391)، بيجنوند و باقري (1391)، بيجنوند (1382) مطابقت دارد و نسبت به مباني نظري به تعداد مؤلفهها اضافه شده است.
چهارمين يافته پژوهش: اين پژوهش در پاسخ به سؤال پژوهش، پيرامون «شاخصهاي سازنده هريک از مؤلفههاي الگوي تربيت ديني براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش چيست؟» اينگونه عنوان شد که شناسايي 44 شاخص در مرحله کيفي بود که در پايان و در مرحله کمي نيز 44 شاخص مورد تأييد قرار گرفت.
درخصوص چهارمين يافته بايد گفت: يافته بهدستآمده با يافتههاي پژوهشگراني همچون شرفي و شرفي (1392)، عجم و سعيدي رضواني (۱۳۹۲)، سبحانينژاد و همکاران (1393)، فاتحي و همكاران (1394)، اسدي و همكاران (1395)، ميرزابيگي و خرمآبادي (1396)، پورخزايي (۱۳۹۸)، ترکاشوند و همكاران (1397)، شکري نصرتآباد و خديوي (1398)، اقدامي و همکاران (1399)، انديشه و همکاران (۱۳۹۹)، رضايي داودي و آرمند (1399)، کامپر (Cumper) (2016)، بروبرگ (Broberg) (2017)، استرادا و همکاران (Estrada et al) (2019)، ساروگلو و همكاران (Saroglou etc) (2020)، با تربيت ديني در سند تحول مصوب شوراي عالي آموزش و پرورش (1397) همخواني دارد.
نتيجهگيري
يکي از محدويتهايي که در بحث تحقق تربيت ديني، بهويژه در سند تحول بنيادين وجود دارد، ابهاماتي است که موجب فاصله گرفتن معلمان و ذينفعان و دستاندرکاران و در مجموع، بازيگران آموزش و پرورش از سند تحول شده است. بهنظر ميرسد، از مهمترين کارهايي که ميتواند در تحقق اهداف سند تحول بنيادين و اجرايي کردن تأکيدات مقام معظم رهبري ما را ياري نمايد، از بين بردن ابهامات و بهنوعي سادهتر بيان كردن موضوعات مورد نظر بهخصوص در عرصه تربيت ديني است. اين پژوهش، ميتواند با در اختيار قرار دادن ابعاد، مؤلفهها و شاخصهاي تربيت ديني، براساس سند تحول بنيادين آموزش و پرورش، زمينة آشنايي و از بين بردن ابهامات را براي دستاندرکاران و مسئولان و ذينفعان و بازيگران آموزشي، اعم از مديران، معلمان، مسئولان و دانشآموزان و خانوادهها، به زباني سادهتر و بهدور از مباحث فلسفي و سنگين مباني نظري تحول بنيادين فلسفه تعليم و تربيت رسمي و عمومي، بهويژه در قلمرو تربيت ديني و ساحت تربيت اعتقادي، عبادي، اخلاقي، در راستاي تحقق اهداف متعالي سند تحول بنيادين و چشمانداز 1404 فراهم آورد. از اينرو، پژوهش حاضر به اين نتيجه کلي دست يافت که با توجه به هدف اصلي سند تحول بنيادين؛ يعني تحقق حيات طيبه و پرورش انسان کامل و همانا رسيدن به قرب الي الله، در اين سند و مباني نظري آن، به مقوله تربيت ديني بهعنوان کليديترين عامل دستيابي به اهداف فوق، بهصورت ويژه پرداخته شده است. بهعبارت ديگر، ساحت تربيت اعتقادي، عبادي، اخلاقي، بهعنوان زيربناي ساير ساحتهاي تربيتي مطرح گرديده است. در بررسيهاي بهعمل آمده در اين پژوهش، ثابت شد که به هر4 بعد و 10 مؤلفه و 44 شاخص مطرح تربيت ديني، در سند تحول بنيادين و مباني نظري آن، توجه ويژه صورت گرفته است. ازآنجاکه براي تبيين و شناسايي ابعاد، مؤلفهها و شاخصهاي تربيت ديني، نياز بوده تا مباني نظري و پيشينه پژوهشهاي صورت گرفته در عرصة تربيت ديني و سند تحول بنيادين و مباني نظري آن، بهطور جامع و کامل و عميق مورد بررسي و مطالعه قرار گيرد، از اينرو با عنايت به اينکه در اين پژوهش، به ارائه موارد متقني از آن پرداخته شده است، ميتواند بهعنوان مجموعهاي جامع و مدون راهگشاي پژوهشهاي آينده پژوهشگران و محققان تربيت ديني باشد.
پيشنهادهاي پژوهشي
1. پژوهشهاي آتي ميتوانند هريک از ابعاد سهگانه تربيت ديني (اعتقادي، اخلاقي، عملي) را بهصورت جداگانه و جامع، از منظر سند تحول بنيادين مورد بررسي قرار دهند.
2. پژوهشهاي آتي ميتوانند به پژوهشي تطبيقي در رابطة با تربيت ديني، از منظر سند تحول بنيادين با ساير فلاسفه مسلمان بپردازند.
3. پژوهش حاضر تربيت ديني را بهصورت کلي مورد بررسي و تحليل قرار داد، پژوهشهاي آتي ميتوانند به بررسي و تحليل تربيت ديني در دورة نوجواني و جواني از منظر سند تحول بپردازند.
4. پژوهشهاي آتي ميتوانند يکي از ابعاد سهگانه تربيت ديني را بهصورت مجزا، بهعنوان مثال تربيت اعتقادي، در سنين مختلف زندگي انسان، با هم مقايسه و حدود و ثغور آن را مشخص کنند.
پيشنهادهاي کاربردي
1. يافتههاي اين پژوهش، ميتواند قابليت کاربرد در نظام آموزش و پرورش عمومي کشور (ابتدايي تا متوسطه دوم)، بهخصوص تربيت ديني داشته باشد؛ زيرا اولاً، يافتههاي حاصل از اين پژوهش، ميتواند به معلمان نشان دهد که چه روشهايي در انتقال محتواي ديني در کتابهاي درسي به کودکان در پيش بگيرند که براي کودکان تا قبل از سن بلوغ مفيد باشد و در رشد جنبة ديني شخصيت آنها نيز سودمند باشد.
2. همچنين نتايج اين پژوهش ميتواند در نظام آموزش عالي راهگشا باشد. از اين جهت که با برگزاري سمينارها و کارگاههاي آموزشي در زمينة موضوع مورد پژوهش، تغيراتي مثبت در ديد جامعه علمي نسبت به تربيت ديني ايجاد کند و اثبات کند که تربيت ديني صحيح، نميتواند فقط ناظر به بعد عمل باشد، بلکه مراد از تربيت ديني، آنگونه تربيتي است که کودک و نوجوان را هم در قلمرو اعتقادي و هم اخلاقي و البته فقهي، مورد تربيت و تعليم قرار ميدهد.
3. از ديگر کاربردهاي اين پژوهش، قابليت کاربردي آن براي والدين کودکان است. يافتههاي اين پژوهش به والدين کمک ميکند تا اولاً، بدانند و بتوانند الگوي تربيت مناسبي براي کودکانشان، در هر سه حيطه اعتقادي، اخلاقي و فقهي از تربيت ديني باشند. ثانياً، بدانند که در هر بازه سني، چگونه بايد در فرايند تربيت ديني، فرزندانشان را کمک دهند و از افراط و تفريط در اين زمينه بپرهيزند.
4. از ديگر قابليتهاي کاربردي اين پژوهش، کاربرد نتايج و يافتههاي آن در مراکز مشاوره ميباشد؛ از اين جهت که ميتوان بسياري از سؤالات والدين را در زمينة تربيت ديني صحيح کودکان و نوجوانان تا قبل از سن بلوغ را پاسخ داد.
- اقدامی، یدالله، محمدرضا شرفی، افضلالسادات حسینی و نرگس سجادیه، 1399، «تبیین الگوی رویکرد معنوی به تربیت دینی در دوره دوم کودکی (مبتنی بر معرفتشناسی از منظر علامه طباطبائی)»، تربیت اسلامی، ش37، ص53-80.
- اندیشه، هاشم، احمد عابدی و حسين شریف عسگری، ۱۳۹۹، «کارکردهای شناختی تربیت دینی در هستی»، پژوهشنامه معارف قرآنی، ش43، ص39-64.
- باهنر، ناصر، 1387، آموزش مفاهیم دینی همگام با رشد، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی.
- بهروزی امین، زهرا، لطفالله عباسی سروک، معصومه صمدی و حميدرضا رضازاده بهادران، 1400، «تبیین تحلیلی مشارکت از منظر زیر نظام راهبری و مدیریت سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، اندیشههای نوین تربیتی، ش62، ص189-219.
- بیجنوند، فرامرز و خسرو باقری ، 1321، «تبیین مؤلفهها و مصادیق عبودیت از منظر نهجالبلاغه»، اولین همایش نهجالبلاغه و علوم انسانی، همدان، دانشگاه بوعلی سینا.
- پورخزایی، علی، 1398، «بایستههای تربیت دینی مدارس ازدیدگاه شهید مطهری»، اولین همایش ملی مدرسه فردا، اردبیل.
- ترکاشوند، سينا، سوسن كشاورز، اكبر صالحی و محمدحسن ميرزامحمدي، 1398، «ارائه الگوي نظري عدالت تربيتي در نظام تعليم و تربيت رسمي و عمومي بر اساس مباني معرفتشناختي عدالت فارابي»، مسائل كاربردي تعليم و تربيت اسلامي، ش9، ص7-34.
- جعفری، مجید و ابوالقاسم یعقوبی، 1397، «تبیین تربیت دینی نسل نوجوان»، هشتمین همایش علمی و پژوهشی علوم تربیتی و روانشناسی.
- داودی، محمد، 1393، تأملی در معنای تربیت دینی و نسبت آن با مفاهیم نزدیک، تهران. راسخون.
- دلبری، سيد محمد، عباس مصلاییپور و حسن عباسملکی، 1393، «الگوی اهداف تربیت دینی مبتنی بر آموزههای قرآن کریم»، نوآوریهای آموزشی، ش50، ص7-30.
- دلشاد تهرانی، مصطفی، 1381، سیری در تربیت اسلامی، تهران، مؤسسه نشر و تحقیقات ذکر.
- رضایی داودی، علیرضا و ابراهيم آرمند، 1397، «نگاهی به ارتباط نهاد دین با نهاد آموزش و پرورش با تأکید بر تربیت دینی در سند تحول بنیادین»، کنفرانس ملی پژوهش های حرفه ای در روانشناسی و مشاوره با رویکرد دستاورهای نوین در علوم تربیتی و رفتاری «از نگاه معلم»، میناب. https://civilica.com/doc/1020208
- سبحانی¬نژاد، مهدی، نجمه احمدآبادی، آزاد محمدی و فاطمه اشرفی، 1393، «تبیین ماهیت، ابعاد و مؤلفههای علم تربیت دینی»، مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، ش58، ص39-56.
- شجاعی زند، علیرضا، 1398، «از دینسازی عقل تا دینسازی علم»، راهبرد فرهنگ، ش46، ص7-40.
- شرفی، محمود و زينت شرفی، 1392، «تحلیل و مقایسه نیازهای تربیت دینی دانشآموزان دوره متوسطه در ابعاد شناختی، عاطفی و عملکردی»، رهیافتی نو در مدیریت آموزشی، ش16، ص119-139.
- شکری نصرت آباد، احترام و اسدالله خدیوی، 1398، «آشنایی با شاخصهها و ویژگیهای تعلیم و تربیت اسلامی و بهرهگیری از آنها برای آموزش کودکان دبستان»، پژوهش و مطالعات اسلامی، ش31، ص1-20.
- صمدیان، زهره، 1393، «ضرورت تربیت دینی در برنامه درس دوره متوسطه تحصیلی»، نخستین همایش ملی علوم تربیتی و روانشناسی، مرودشت.
- عجم، علی¬اکبر و محمود سعیدی¬رضوانی، ۱۳۹۲، «چالش در اهداف تربیت دینی (شناخت، عاطفه و عملکرد)»، پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، ش17، ص49-70.
- فاتحی ابراهیمآباد، ابوالفضل، رضا شمسآبادی و طاها درخشانفر، 1394، «تربیت اعتقادی، عبادی و اخلاقی براساس سند تحول بنیادین آموزش و پرورش»، دومین کنفرانس بینالمللی روانشناسی، علوم تربیتی و سبک زندگی.
- ماهروبختیاری، حجتالله، محمدمهدي رشیدی و معصومه علیمحمدی، 1397، «مؤلفهها و شاخصهاي تربيت اسلامي از نظر قرآن كريم»، معرفت، ش254، ص23-33.
- مبانی نظری سند تحول بنیادین در نظام تعلیم و تربیت رسمی و عمومی جمهوری اسلامی ایران، 1390، شورای عالی آموزش و پرورش.
- مهدیزاده، سید محمد، 1379، «مطالعات فرهنگی، رهیافتی انتقادی به فرهنگ و جامعه نو»، رسانه، ش41، ص22-35.
- میرزابیگی، شمسالله و يدالله خرمآبادی، 1394، «بررسی رویکردهای دینی، قرآنی در سند تحول بنیادین نظام تعلیم و تربیت ایران»، همایش بینالمللی مدیریت.
- نیرومند، زینب، علي محبی و نجمه وکیلی، 1399، «بررسی اهداف تربیت دینی نوجوانان با رویکرد نشاطآوری»، پژوهش در مسائل تعلیم و تربیت اسلامی، ش49، ص155-179.
- Broberg, Maximilian, 2017, ''The use of teaching materials in religious education in Sweden: a quantitative analysis of Swedish religious education teachers’ reported use of teaching materials in RE classrooms'', British Journal of Religious Education, P.45-55.
- Estrada, C.A.M., Lomboy, M.F.T.C., Gregorio, E.R.et al, 2019, Religious education can contribute to adolescent mental health in school settings, In J Ment Health Syst 13, 28
- Cumper, P, 2016, Religious education in Europe in the twenty-first century.In Law, religious freedoms and education in Europe, Routledge, p.233-254.
- Saroglou, Vassilis; Clobert, Magali; Cohen, Adam; and more, 2020, ''Believing, Bonding, Behaving, and Belonging: The Cognitive, Emotional, Moral, and Social Dimensions of Religiousness across Cultures'', Sage pub journals.


