تحليل معنايي فطرت به‌مثابة مبنا در تعليم و تربيت اسلامي با تأكيد بر ديدگاه علامه مصباح يزدي (ره)

   سال چهاردهم، شماره دوم، پياپي 28، پاييز و زمستان 1401، ص 41-58

اسدالله طوسي / استاديار گروه علوم تربيتي مؤسسة آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) as.tosi@yahoo.com      
دريافت: 15/01/1401 ـ پذيرش: 15/05/1401
چکيده
در تعليم و تربيت اسلامي، انسان با نگاه ويژه‌اي موضوع تربيت است. يکي از مهم‌ترين ويژگي‌هاي انسان در جهان‌بيني اسلامي، اعتقاد به وجود «فطرتي الهي» در نهاد اوست. اين بعد مهم و پيچيدة انساني هنوز چندان شناخته نشده و معرکة آراي صاحب‌نظران است. اگرچه معناي «فطرت» در ابتداي امر تا حدودي مورد اتفاق است، درعين‌حال فهم دقيق اين واژة مهم قرآني همچنان محل نزاعِ به‌ويژه فيلسوفان مسلمان تعليم و تربيت است. هدف اين نوشتار بررسي و تحليل مفهوم «فطرت» با رويکردي اکتشافي و با استفاده از روش توصيفي‌ـ‌تحليلي، از نگاه صاحب‌نظران، به‌ويژه علامه مصباح يزدي مي‌باشد. حاصل اين پژوهش نمايانگر اين واقعيت است که گرچه غالب صاحب‌نظران در فهم اصل معناي فطرت کمتر به خطا رفته‌اند، اما دقت علامه مصباح يزدي به‌عنوان مفسر قرآن و انسان‌شناس و ظرافت ايشان در زواياي بحث، تقريري جديد از معناي فطرت ارائه داده است. در اين تقرير، ايشان فطرت را اصطلاح خاص قرآني دانسته، آن را در نوعي خاص از شناخت انسان از خداوند و گرايش او به خداوند منحصر مي‌دانند که همان آفرينش ويژة انسان است. بنا بر اين تقرير، يعني منحصر بودن معناي فطرت الهي انسان در دو بعد معرفت و گرايش به خداوند، جايگاه اين دو بعد تربيتي در نظام تربيتي اسلام دوچندان خواهد بود.
کليدواژه‌ها: فطرت، بعد معرفتي و گرايشي، شناخت و گرايش فطري، خداشناسي و خداپرستي فطري انسان، علامه مصباح يزدي.

سال انتشار: 
1401
شماره مجله: 
28
شماره صفحه: 
41