اسلام و پژوهش‌های تربیتی، سال چهاردهم، شماره اول، پیاپی 27، بهار و تابستان 1401، صفحات 57-72

    نقش روش تغییر موقعیت در تربیت اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی (ره)

    نوع مقاله: 
    پژوهشی
    نویسندگان:
    هادی حسینخانی / استادیار گروه علوم تربیتی، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) / h.hosseinkhani@yahoo.com
    چکیده: 
    گزینش موقعیت برتر و قرار گرفتن در آن، از روش های مؤثر تربیتی محسوب می شود. درخصوص تأثیرات روش «تغییرِ موقعیت» در تربیتِ اخلاقی، این پرسش مطرح است که این روش چه تأثیری در پیشگیری و درمان آسیب های اخلاقی و نیز رشد معنوی و اخلاقی دارد؟ همچنین در هریک از حوزه های سه گانه فوق چه راهکارهایی در منابع اسلامی ارائه شده است؟ هدف از پژوهش حاضر، پاسخ به پرسش های فوق از منظر علامه مصباح یزدی(ره) است. روش تحقیق «توصیفی ـ تحلیلی» بوده و گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که براساس روش «تغییرِ موقعیت»، راهکارهای «سیر در آفاق»، «انجام مناسکِ عبادی»، «فرار از موقعیتِ آسیب زا»، «پرهیز از همنشینی با هواپرستان» و «فاصله گرفتن از موقعیت های زمینه سازِ گناه» به منظور پیشگیری از بروز آسیب های اخلاقی تأثیرگذارند. همچنین برای درمان انحرافات اخلاقی از «انجام مناسکِ عبادی»، «همنشینی با صالحان» و «هجرت از موقعیتِ گناه» استفاده می شود. برای رشد اخلاقی نیز «انجام مناسکِ عبادی»، «همنشینی با صالحان» و «حرکت در مسیرِ معنویت» نمونه هایی از کاربرد این روش محسوب می شوند.
    Article data in English (انگلیسی)
    Title: 
    The Role of Situation Change Method in Moral Education from the Perspective of Allameh Misbah Yazdi
    Abstract: 
    Adopting a superior position is among the effective training methods. Regarding the effects of the method of "position change" in moral education, one might wonder about the effect that this method has in the prevention and treatment of moral harms as well as in spiritual and moral growth. What solutions are presented in Islamic sources with regard to each of the above three areas? The purpose of this study is to answer the above questions from the perspective of Allameh Misbah Yazdi. The research method is descriptive-analytical and data collection is library-based. The findings of the study indicate that based on the method of "situation change", the strategies of "journey in the objective world", "performing the religious rituals", "escaping from harmful situations", "avoiding companionship with the incontinent" and "distancing oneself from sinful situations" are effective in preventing moral harms. Also for the treatment of moral deviations, "performing religious rituals", "associating with the righteous" and "distancing oneself from sinful situations " are used. For moral growth, "performing rituals", "associating with the righteous" and "moving in the path of spirituality" are some examples of the use of this method.
    References: 
    متن کامل مقاله: 


    مقدمه
    در ميان روش‌هاي تربيتي، روش «تغييرِ موقعيت» یک روش رفتاري است که در منابعِ اسلامي زیاد مدنظر قرار گرفته و از تأثيرگذاري ويژه‌اي در ساحت‌هاي گوناگون تربيت برخوردار است. تربيت اخلاقي ازجمله مهم‌ترين ساحت‌هاي تربيت است و جنبه‌هاي پيشگيري از آسيب‌ها، درمان انحرافات و تعالي اخلاقي در آن جلوه‌گر است. محل تقاطع روش تربيتي «تغييرِ موقعيت» و تربيت اخلاقي موضوع بررسي پيشِ‌روست. از اين‌رو، سؤال تحقيق حاضر آن است که روش «تغيير موقعيت» چه تأثيري در پيشگيري و درمان آسيب‌هاي اخلاقي و نيز رشد اخلاقي دارد؟ همچنين در هريک از حوزه‌هاي سه‌گانه به چه راهکارهايي در منابع اسلامي اشاره شده است؟ و در بين آنها چه راهکارهاي مشترکي وجود دارد؟ با توجه به ديدگاه‌هاي دقيق آيةالله مصباح يزدي در زمينه تربيت اخلاقي، به سؤالات فوق از منظر اين عالم وارسته پاسخ داده خواهد شد. با اينکه بررسي تأثيرات روش «تغيير موقعيت» در تربيت ديگران نيز موضوعي مرتبط با تحقيق حاضر است، به‌سبب گستردگي آن، در اين مقاله موضوع سخن قرار نخواهد گرفت.
    مفهوم شناسي
    الف) روش تربيتي
    روش‌هاي تعليم و تربيت اسلامي که با عناويني کلي بيان مي‌شوند، ناظر به انواعي از فعاليت‌هاي اختياري در حوزه تعليم و تربيت اسلامي هستند که مي‌توانند ما را ـ هرچند در شرايطي ـ به اهداف مطلوب در اين حوزه برسانند. اين روش‌ها که با همه مؤلفه‌هاي تعليم و تربيت اسلامي به نوعي ارتباط دارند و از تأثير اين فعاليت‌ها بر تعليم و تربيت انتزاع مي‌شوند، خود داراي مراتب طولي هستند و برخي از آنها براي اهداف گوناگون به‌کار مي‌روند. از سوي ديگر، براي رسيدن به يک هدف نيز ممکن است روش‌هايي متنوع و احياناً متزاحم وجود داشته باشد. فعاليت‌هايي که روش‌هاي تعليم و تربيت اسلامي ناظر به آنها هستند، اعم از فعاليت‌هاي خاص آموزشي و پرورشي بود و انواع عمليات مديريتي در اين حوزه، مانند برنامه‌ريزي و ارزيابي را نيز شامل مي‌شوند (گروهي از نويسندگان، 1391، ص450).
    ب) روش تربيتي تغيير موقعيت
    آنگاه که براي مصونيت يافتن از موقعيتِ آسيب‌زاي کنوني يا پيشِ‌رو، و يا برخورداري از امتيازات موقعيت تعالي‌بخش، اقدام به موقعيت‌گزيني مطلوب و قرار گرفتن در آن مي‌شود، از روش تربيتي «تغيير موقعيت» استفاده شده است. طبق اين تعريف، «تغيير موقعيت» نکات ذیل را در‌بر مي‌گيرد: 1) ترک وضعيت کنونی به‌منظور ايمني از آسيب‌هاي احتمالي آن؛ 2) پرهيز از ورود به موقعيتِ آسيب‌زا؛ 3) پيش‌بيني، گزينش و حضور در موقعيت برتر برای بهره‌مندي از مزاياي آن، به‌رغم آسيب‌زا نبودن جايگاه کنوني.
    ج) تربيت اخلاقي
    از نگاه اسلام، «تربيت اخلاقي» عبارت است از: پرورش همه‌جانبه متربي سازوار با مباني اخلاقي که از رهگذر ايجاد آمادگي اخلاقي براي پايبندي همه‌جايي و همه‌گاهي به اخلاق و پرورش بصيرت اخلاقي در وي صورت مي‌گيرد تا براي خود و ديگران کليد نيکي و قفل بدي گردد (يالجن، 1395، ص29-30). اصل تربيت اخلاقي اسلامي مبتني بر توجه دادن به نتايجي است که با زندگي ابدي انسان ارتباط دارد؛ نتايجي مثل استفاده از نعمت‌هاي بي‌پايان الهي و نجات از عذاب‌هاي ابدي (https://mesbahyazdi.ir/node/7519).
    انواع تغيير موقعيت
    «تغيير موقعيت» به اقسام گوناگون وضعي، مکاني، زماني، اجتماعي و مانند آن قابل تصور است که در اينجا به برخي از آنها اشاره مي‌شود:
    منظور از «تغيير موقعيت وضعي» آن است که فرد در همان نقطه‌اي که حضور دارد، وضعيت خود را ـ مثلاً ـ از ايستاده به نشسته، از نشسته به درازکش، از پشت به قبله، به رو به قبله و مشابه آن تغيير دهد. تغيير وضعيت از ايستاده به نشسته و به‌عکس در هنگام احساس خشم (مجلسي، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۷۲)  نمونه‌اي از اين نوع تغييرِ موقعيت است.
    در «تغيير موقعيت مکاني»، فرد جايگاه مکاني خود را تغییر می‌دهد تا از مزاياي اين جابه‌جايي برخوردار شود. گام برداشتن براي برآوردن حاجت مؤمن (همان، ج71، ص235)  مصداقي از تغييرِ موقعيتِ مکاني است.
    در «تغيير موقعيت زماني»، برخلاف حالات قبلي، زمان دستخوش تغيير نمي‌شود، بلکه انجام رفتار به زمان مناسب آن موکول مي‌شود. برقراري ارتباط با خداوند متعال در شب (اسراء: 79)  از اين نوع تغيير موقعيت به‌شمار مي‌رود.
    هرگاه فردي به‌منظور مصون‌سازي خود از برخي آسيب‌ها، از موقعيت اجتماعي خود فاصله گيرد يا براي برخوردار شدن از برخي مزايا خود را به اجتماع مطلوب ملحق کند، «تغييرِ موقعيتِ اجتماعي» روي داده است. پرهيز از همنشيني با اهل پستي و اهل فسق (مجلسي، 1403ق، ج75، ص122)  نمونه تغيير موقعيت اجتماعي در منابع اسلامي است.
    کارکردهاي روش «تغيير موقعيت» در تربيت اخلاقي
    کارکردهاي روش «تغيير موقعيت» در تربيت اخلاقي به‌صورت کلي در سه حوزه پيشگيري از وقوع در انحرافات اخلاقي، درمان آسيب‌هاي اخلاقي و تعالي اخلاقي قرار مي‌گيرد که در اين نوشتار بررسي مي‌شوند:
    الف) پيشگيري از وقوع در انحرافات اخلاقي
    بررسي آموزه‌هاي اسلامي حاکي از آن است که در موارد متعددي ـ که به برخي از آنها اشاره خواهد شد ـ «تغيير موقعيت» براي پيشگيري از انحرافات اخلاقي به‌‌کار مي‌رود:
    1. سير در آفاق
    در آيات متعدد قرآن کريم به «سير در آفاق» سفارش (انعام: 11؛ عنکبوت: 20؛ روم: 42) و در برخي از اين آيات، کارکرد سير آفاقي پيشگيري از گناه (غافر: 21)، جرم (نمل: 69) و تکذيب (نحل: 36) دانسته شده است. به‌منظور اجتناب از اين‌گونه آسيب‌هاي اخلاقي، براساس سِير در زمين، مؤلفه‌هاي چندي لحاظ مي‌شود: نخستين مؤلفه، مطالعه زندگي اقوام گذشته است. وقتى در اين آيات دقت کنیم، همه آنها بدون استثنا ما را به مطالعه زندگى اقوام گذشته وامى‌دارند تا ببينيم عاقبت كفر و نتيجه تكذيب و استكبار آنان چه بوده است (مصباح يزدي، 1398، ج1، ص163-164).
    اما آيا صرف مطالعه و دانستن سرگذشت پيشينيان در تحقق چنين سِيري کافي است؟ دانستن و مطالعه تاريخ آن آثار گرچه مفيد است، اما همانند ديدن آنها مؤثر نيست. اگر انسان از نزديك آنها را ببيند، اثرش بيش از دانستن است. شايد علت تأكيد قرآن بر سِير در آفاق نيز همين نكته باشد كه در ديدن اثرى نهفته است كه در شنيدن و مطالعه‌كردن نيست. بنابر‌این به «اِعْلَمُوا» (بدانید) و يا به «اِسْمَعُوا» (بشنوید) اكتفا نمى‌كند، بلكه مى‌فرمايد: «سِيرُوا» (از نزديك برويد ببينيد و تماشا كنيد)؛ يعنى دعوت به ديدن است، نه دانستن و نه شنيدن صرف (همو، 1394الف، ج1، ص76).
    البته معنای «سير در زمين» كه اين‌همه در قرآن تكرار و بر آن تأكيد شده، صرفاً گردش جسمى و حركت به وسيله ماشين و هواپيما نيست، بلكه آنچه را قرآن از انسان خواسته، حركتى است كه همراه با فكر و انديشه و عبرت‌گيرى و پندآموزى از جرياناتى باشد كه در زمين واقع شده تا در نتيجه، دل رفته را باز يابند و گوش انسانى و شنواى حقايق پيدا كنند و دل‌هاى زنگ‌زده تاريك را كه چشم بصيرت از دست داده‌اند، صيقلى بخشند و بصيرت دهند كه خداوند خود در اين‌باره فرموده است: «فَتَكُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ يعْقِلُونَ بِها اَوْ اذانٌ يسْمَعُونَ بِها فَاِنَّها لاتَعْمَى اْلاَبْصارُ وَ لكِنْ تَعْمَى الْقُلُوبَ الَّتى فِى الصُّدورِ» (حج: 46) (مصباح يزدي، 1398، ج1، ص167-168).
    آخرين گام براي تحقق سِير در آفاق پاسخ به اين سؤال مهم است که خود ما چه كرده‌ايم و چه مى‌كنيم؟ آيا به سرنوشت آنها مبتلا نخواهيم شد؟ آيا راه نجاتى براى خود در نظر گرفته‌ايم؟ (مصباح يزدي، 1394الف، ج1، ص87).
    بنابراين، سِير در آفاق شامل «مطالعه زندگي گذشتگان» از طريق «حرکت و ديدن» همراه با «فکر و انديشه» و در نهايت، «خود را در آن موقعيت تصور کردن» و «به‌کارگیری راه‌هاي دور ماندن از آسيب‌هاي اخلاقي گذشتگان» است.
    2. انجام مناسکِ عبادي
    اسلام براي تربيت و پرورش انسان و براي آنکه برخي عادات ناپسند را در او ريشه‌کن و ملکات نفساني مثبت و خوب را جايگزين کند، بهترين برنامه تمريني را تشريع و با دست با ‌کفايتِ انبياي الهي، در قالب دين و شريعت به بندگان خدا ابلاغ کرده است. ازجمله مهم‌ترين اين برنامه‌ها «روزه» است: «كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون» (بقره: 183). می‌فرماید: نه‌تنها براي مسلمانان، بلکه براي همه امت‌هاي پيشين نيز چنين بوده است. اين برنامه صرفاً براي آگاه کردن بندگان خدا از احکام و دستورهاي دين نيست، بلکه برنامه‌اي عملي و تمريني براي پايبند کردنشان به دين و در نتيجه، متّقي‌ بار آوردن آنهاست. بنابراين فلسفه روزه منضبط بار آمدن و رعايت مقررات الهي است. تمام اهميتي که به ماه مبارک رمضان و روزه آن داده شده، همين است: «لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون». وقتي روزه و دستور خودداري در انسان اثر کرد و انسان منضبط بار آمد، آنگاه خود را به‌ راحتي کنترل مي‌کند و کنترل دل، چشم، گوش، زبان، دست، غرايز و تمايلات براي او آسان خواهد بود و به ‌راحتي به سخت‌ترين تکاليف تن خواهد داد (مصباح يزدي، 1391ج، ص145).
    روزه در مقايسه با ديگر احکام و دستورهاي الهي ويژگي خاصي دارد: روزه موجب پالايش روح انسان از آلودگي‌ها مي‌شود و او را براي دريافت فيوضات رباني و نعمت‌هاي الهي آماده مي‌کند. به بيان بزرگان اهل معرفت، استعدادي که انسان براي درک معارف در سايه روزه پيدا مي‌کند با هيچ عبادتي پيدا نمي‌کند. خداي متعال اين فيض را بر ما ارزاني داشته و آن را در ماه مبارک رمضان بر ما واجب کرده است تا با بهره‌گيري صحيح ـ ان‌شاء‌الله ـ به برکات حاصل از آن که معارف بلند الهي است، نائل شويم. بندگان خوب خدا از اين ماه پرفضيلت چندان بهره مي‌برند که در روزهاي آخر ماه براي از دست‌دادن اين فضيلت محزون‌اند و مي‌گويند: «اي کاش همه ماه‌ها ماه رمضان بود و روزه همه سال بر ما واجب بود!» (همان، ص114).
    آسيب اخلاقي تکبر ازجمله آسيب‌هاي عمده‌اي است که خداوند متعال با تشريع روزه‌داري در ماه مبارک رمضان، از آن پيشگيري کرده است. اميرالمؤمنين به اين کارکرد روزة ماه مبارک رمضان اشاره کرده‌اند: «و به‌همين دليل است که خداوند بندگان خود را با... روزه در روزهاى مقرّر (از شرّ ابتلا به کبر و غرور) حفظ فرموده است تا از اين رهگذر اعضا و جوارحشان آرام، ديدگانشان (به‌جاى خيره‌شدن و بى‌حساب نگريستن) خاشع، جان‌هايشان فروتن و قلب‌هايشان (به جاى گردنکشى و افزون‌طلبى، در پيشگاه با عظمت الهى) اظهار کوچکى نموده و نخوت و تکبر از آنها زدوده گردد» (نهج‌البلاغه، 1414ق، خ192). 
    صرف‌نظر از اهميت روزه و نقش آن در خودسازى، در برخى روايات به روزه در برخى ايام و ماه‌ها، ثواب ويژه‌اى اختصاص داده شده؛ ازجمله روزه ماه شعبان و رجب که اولياى دين و علماى بزرگ بر روزه در اين دو ماه مداومت داشته‌اند (مصباح يزدي، 1396الف، ج1، ص143).
    «حج» بيت‌الله الحرام نيز ازجمله عباداتي است که در بستر «تغيير موقعيت» انجام مي‌شود. در حج، همة اقسام وضعي، زماني، مکاني و اجتماعي تحقق پيدا مي‌کند، ولي در آيه 197 سوره بقره بر جنبه زماني آن تأکيد و اشاره مي‌کند که اين عبادت در ماه‌هاي معين (شوال، ذي‌القعده و ذي‌الحجه) صورت مي‌پذيرد. پس کسي که در اين ماه‌ها حج مي‌گذارد، لازم است از برخي گناهان، مانند دروغ، بدگويي و جدال خودداري کند.
    محرمات حج براي تطهير قوايي است که احياناً گرفتار عصيان و تباهي مي‏شود؛ چنان‌که آيه شريفه (بقره: 197) به سه نمونه از محرمات حج که هريک در تطهير يکي از قواي نفساني نقش دارد، اشاره مي‏کند: «لارَفَث» به پاک کردن قوه شهوت، «لافُسُوقَ» به تطهير قوه غضب و «لاجِدالَ» به تهذيب قواي فکري برمي‌گردد، و با طهارت اين قواي سه‏گانه همه کارهاي انساني پاک مي‌شود؛ زيرا هر کاري که از انسان صادر مي‏شود با تحليل دقيق به يکي از سه قوه برمي‌گردد (جوادي آملي، 1388).
    3. فرار از موقعيت آسيب‌زا
    در قرآن کريم، آياتى در ستايش از هجرت و جامعه‌گريزى ذکر شده است. نمونه‌های ذیل از اين جمله است: فاصله گرفتن اصحاب کهف از اجتماع فاسد زمان خود و پناه بردن به غار (کهف: 16)؛ کناره‌گيري حضرت ابراهيم از جامعه شرک‌آلود نمرودي (مريم: 48)؛ و رهبانيت حضرت عيسي (حديد: 27) که چون مى‌خواست دين خود را حفظ کند، جز اين چاره‌اى نداشت که از جمع مردم فاسد و دين‌گريز کناره‌گيرى کند، تا در فرصت‌هاى مناسب، در گوشه و کنار، افرادى را هدايت و اصلاح نماید و زمينه يک حرکت دينى و اصلاحى را به‌وجود آورد (مصباح يزدي، 1391الف، ج3، ص36).
    هرچند هجرت براي حفظ دين شامل حفاظت از سلامت اخلاقي نيز مي‌شود و حتي به تعبير امام باقر از رسول خدا، «مهاجر» کسي است که از گناهان مهاجرت و آنچه را خداوند بر او حرام کرده ترک کند (کليني، 1407ق، ج3، ص597)، اما آياتي از قرآن بر فاصله گرفتن از برخي اماکن گناه‌آلود براي تأمين سلامت اخلاقي متمرکز شده‌اند.
    در جريان نقشه‌اي که زليخا براي انحراف حضرت يوسف کشيد، آن‌حضرت وقتي خود را در دام او گرفتار ديد، به راهکارهاي «استعاذه به خداوند متعال»، «يادآوري نعمت‌هاي او»‌ و «توجه به بدفرجام بودن ظلم» (يوسف: 23) اکتفا نکرد، بلکه باسرعت به‌‌سوي در گريخت ‏(یوسف: 25). روشن است که باقي‌ماندن در محيط گناه و در اوج هيجانات جنسي، نمي‌تواند پاکدامني افراد را تضمين کند. به‌همين سبب، آن‌حضرت زندان را محبوب‌تر از آن دانست که به خواسته شهوت‌آلود زنان مصر تن دهد (یوسف: 33).
    همچنين در روايات نقل شده که براي مؤمن سزاوار نيست در جلسه‌اي که در آن معصيت خداوند مي‌شود و او قادر به تغيير آن نيست، باقي بماند (کليني، ۱۴۰۷ق، ج2، ص374). 
    البته «گريختن از گناه» و سرعت در آن، مستلزم درکي صحيح از ميزان آسيبي است که گناه وارد مي‌کند. پيامبر اکرم فرمودند: «مؤمن گناهش را مانند صخره‌اي مي‌بيند که نگران است بر او فرود آيد، و کافر گناهش را همچون مگسي مي‌داند که از کنار بيني او مي‌گذرد» (مجلسي، 1403ق، ج74، ص70)  (ر.ک. مصباح يزدي، 1396الف، ج1، ص94 و95).
    4. پرهيز از همنشيني با هواپرستان‏
    يكى از كليدى‌ترين كارها در مسير حفظ و تقويت ايمان، «دورى از دوستان ناباب» است. جوانان و نوجوانان بیشتر تحت تأثير دوستانشان هستند و به راحتى از دوست، همبازى، همكلاسى و همسايه خود رنگ مى‌پذيرند. از اين‌رو وظيفه والدين و مربيان است كه به نوجوان‌ها توصيه كنند تا رفيق و دوست خوب انتخاب كنند. اينكه انسان ابتدا سعى كند دوستى و رفاقتش را كنترل كند، كار چندان مشكلى نيست. انسان تا معتاد نشده، دورى كردن از انسان‌هاى معتاد و دوستى با آنها كارى آسان است. اما اگر با رفيق بد آشنا شد و او را دوست خود گرفت، آنگاه قطع كردن اين دوستى آسان نيست. وقتى دنبال دوست بد را گرفت، به‌تدریج از او تأثير مى‌پذيرد و آن دوست بر تمام زواياى شخصيت او در (طرز صحبت كردن، راه رفتن، لباس پوشيدن، لطيفه گفتن) و همه رفتارهايش تأثير مى‌گذارد. از اين‌رو بايد در انتخابِ دوست، بسيار حساس و دقيق باشيم و از دوستى با افراد ناصالح و ناباب بپرهيزيم (مصباح يزدي، 1399، ص183).
    اصولاً نفسِ حضور در جمع افراد منحرف خطرناك است، گرچه انسان خود، مرام و مسلك آنها را تأييد نكند و با آنها عملاً همراهى ننمايد. آيه 140 سوره نساء همين مطلب را متذكر گرديده و با لحنى بسيار شديد نسبت به آن هشدار داده است.
    خداوند مى‌فرمايد: اگر مشاهده كرديد كه گروهى دور هم جمع ‌شده‌اند و نسبت به دين و مسائل دينى و آيات الهى مشغول شبهه‌افكنى هستند و نسبت به آنها تحقير و توهين روامى‌دارند و آنها را به تمسخر گرفته‌اند، در جمع آنها شركت نكنيد! در اين مسئله تفاوتى نمى‌كند كه آن گروه چه كسانى باشند؛ دوستان، همسايگان، همكلاسى‌ها، و همسال‌ها، و يا اقوام و بستگان. مى‌فرمايد: مادام كه چنين سخنانى در جمع ايشان مطرح مى‌شود با آنان همنشين نشويد و صبر كنيد تا به گفت‌وگوى ديگرى درآيند: «فَلاتَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتّى يخُوضُوا فِي حَدِيث غَيرِه». سپس تأكيد مى‌كند كه اگر اين دستورالعمل را مراعات نكرديد و با آنان همنشين شديد، شما نيز مثل آنها خواهيد شد: «إِنَّكُمْ إِذاً مِثْلُهُم». در پايان نيز مى‌فرمايد: همنشينى با چنين كسانى روح ايمان را در انسان تضعيف مى‌كند و او را به جرگه منافقان وارد مى‌سازد؛ و بدانيد كه كفر و نفاق با يكديگر تفاوتى ندارند و سرانجامِ هر دو جهنم خواهد بود: «إنَّ اللهَ جامِعُ الْمُنافِقِينَ وَ الْكافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعا» (همو، 1388، ص313-314).
    در منابع روايي نيز همنشيني با برخي افراد، زمينه‌ساز بروز آسيب‌هاي اخلاقي شمرده و بر اجتناب از آن تأکيد شده است. برای مثال، مجالست با اهل هوا موجب فراموشي ايمان و حضور شيطان دانسته شده (نهج‌البلاغه، 1414ق، خ86)  و همچنين از مقارنت با اشرار و همنشيني با اهل بدعت (مجلسي، ۱۴۰۳ق، ج75، ص232)،  اهل لهو (حراني، ۱۴۰۴ق، ص149)،  اهل رَيب (مجلسي، ۱۴۰۳ق، ج70، ص375)،  و اهل پستي و فسق (همان، ج75، ص122)  نهي شده است.
    5. فاصله‌گرفتن از موقعيت‌هاي زمينه‌ساز گناه
    قرآن، انبيا را داراي دو رسالت همگاني مي‌داند: پيامبران، هم به نعمت‌ها و پاداش‌هاي الهي بشارت می‌دهند و هم از عذاب الهي انذار مي‌کنند. مراجعه به آيات قرآن نشان مي‌دهد که خداوند در برخي از آيات به‌جاي واژه پيامبر، «نذير» را به کار برده است (فاطر: 24) ، اما در هيچ آيه‌اي واژة «بشير» به‌جاي پيامبر به ‌کار نرفته است. با اينکه «بشير» و «نذير» بودن هر دو وظيفه پيغمبران است، اما عنواني که خداوند به‌طور مطلق بر پيغمبر اطلاق مي‌کند «نذير» است. علت اين امر نيز آن است که آنچه در اراده ما انسان‌ها بيشتر اثر دارد، حفظ از خطرهاست. معمولاً ابتدا مواظبيم خطر را رفع کنيم. هرگاه آن تأمين شد، سپس به سراغ لذت‌ها، خوشي‌ها و خوبي‌ها مي‌رويم. از اين‌ روست که مهم‌ترين کار پيغمبران نيز انذار است.
    براي ايمني يافتن از خطر گناه نيز لازم است که از نزديک شدن به مرزهاي آن اجتناب شود. اگر از مرز گناه فاصله نگيريم امکان وقوع در آن وجود دارد. در روايات (مجلسي، ۱۴۰۳ق، ج67، ص84)  آمده است: «کسي‌که به قرقگاه نزديک شود ممكن است که در دام بيفتد!»‏ (مصباح يزدي، 1395).
    يکي از لوازم «فاصله گرفتن از گناه» آن است که انسان علاوه بر ترک گناه، آنچه را احتمال گناه‌ بودنش بالا و شبهه‌ناک است نیز ترک کند و آن را انجام ندهد. هنر اين نيست که انسان در مرز حرکت کند. بايد کمي از مرز فاصله بگيرد تا در آن نيفتد! نگويد: هر وقت بدانم کلامي صددرصد حرام است، نمي‌گويم! ‌بلکه اگر جايي نود درصد يا حتي کمتر هم احتمال دادي که حرام است، نگو! فعل شبهه‌ناک انجام نده و از آن فاصله بگير! (همو، 1396ب).
    علاوه بر اين، انسان براى اطمينان بيشتر از نيفتادن در دام گناهان، لازم است از برخى مقدماتى هم كه احتمال دارد آدمى را به سمت گناه سوق دهند، اجتناب كند (همو، 1388، ص276). برخي از اين مقدمات، خود گناهي کوچک‌اند که گناهان بزرگ‌تري را به‌دنبال مي‌آورند. بسيارى از انحرافات جنسى با نگاه آغاز مى‌شود و اگر انسان بتواند چشم خود را حفظ كند و مراقب نگاه خود باشد، تا حد زيادى از انحرافات جنسى مصونيت پيدا خواهد كرد. نگاه به نامحرم گناه است، اما اين گناه كوچك مقدمه‌اى براى گناهان بعدى و بزرگ‌تر است. از اين‌رو انسان براى آنكه به عوارض بعدى مبتلا نشود از ابتدا بايد نگاه خود را كنترل كند (همان).
    همچنين آهنگ‌هايى وجود دارد كه مهيج است و گوش دادن به آنها باعث تحريك غريزه جنسى مى‌شود. بنابر‌این علاوه بر چشم، گوش را هم بايد كنترل کند و آن را از شنيدن این‌گونه آهنگ‌ها باز دارد. يا داستان‌هايى وجود دارد كه در زمينه مسائل جنسى بسيار اغواگر و تحريك‌كننده هستند و خواندن آنها ممكن است حتى از ديدن و تماشاى بسيارى از فيلم‌ها تحريك‌كننده‌تر باشد. طبيعى است كه براى جلوگيرى از طغيان شهوت بايد از خواندن این داستان‌ها خوددارى کرد. همچنين وارد شدن به عرصه شوخى‌ها و بذله‌گويى‌هاى جنسى و زشت و تحريك‌كننده مى‌تواند زمينه‌اى براى انحرافات جنسى باشد (مصباح يزدي، 1388، ص89).
    برخي ديگر از مقدمات گرچه ممكن است خود امورى حلال و بى‌مشكل باشند، اما چون مى‌توانند انسان را به‌سوى گناه بكشانند مطلوب اين است كه آنها نيز ترك شوند (همان، ص276). اينکه بزرگان دين سعي مي‌کردند از مباحات هم کمتر و به قدر ضرورت استفاده کنند، به خاطر اين طبيعتِ آدمي است که وقتي به امر مباحِ لذّت‌بخش نزديک شد، دلش مي‌خواهد تکرار کند. وقتي تکرار شد، به‌تدریج عادت مي‌شود. وقتي عادت شد کم‌کم از مرز تجاوز مي‌کند و يک قدم آن‌طرف مي‌گذارد. قدم که در وادی گناه گذاشت ناگهان سقوط مي‌کند. يکي از حکمت‌هاي تشريع زهد، تقوا، قناعت و مانند آن در اسلام همين است (مصباح يزدي، 1395).
    بنابراین ‌‌‌گرچه بر انسان جايز است که از خوردنى‌ها و نوشيدنى‌هاى حلال استفاده كند، ولى لازم است گهگاهى، به‌ویژه در ماه‌هاى پُرفضيلت سال، مثل ماه رجب روزه بگيرد و با اين كار با خواسته‌هاى نفس خود مخالفت كند. همين‌طور است درخصوص لباس و مسكن و از اين قبيل (همو، 1394ب، ص191).
    در پايان اين بحث ممکن است اشکال شود که براساس مطالب فوق، «فاصله گرفتن از موقعيت‌هاي زمينه‌سازِ گناه» متوقف بر «تغيير موقعيت» نيست. در مقام پاسخ مي‌توان موارد متعددي را تصور کرد که دوري از زمينه‌هاي گناه منوط به تغيير موقعيت است. اجتناب از حضور در اماکن يا اجتماعاتي که شبهه گناه در آنها وجود دارد، يا مقدمه ورود به معاصي را فراهم مي‌سازند، نمونه‌هايي از کاربرد اين روش در پيشگيري از وقوع در انحرافات اخلاقي محسوب مي‌شود.
    ب) درمان آسيب‌هاي اخلاقي
    درمان آسيب‌هاي اخلاقي، ديگر کارکرد روش تربيتي «تغيير موقعيت» است که از طريق برنامه‌هاي ذیل محقق مي‌شود:
    1. انجام مناسکِ عبادي
    مکلف ‌کردن به انجام برخي از «مناسک عبادي» اساساً به‌منظور درمان آسيب‌ها و ازجمله آسيب‌هاي اخلاقي صورت گرفته است. ازجمله اين مناسک، «نماز» است که مشتمل بر تغيير موقعيت‌هاي وضعي، زماني، مکاني و اجتماعي مي‌شود. قرار گرفتن رو ‌به‌ قبله (بقره: 144) و انجام حرکاتي مانند قيام، رکوع و سجود (حج: 26) نمودهايي از تغيير موقعيت وضعي است. اقامه نماز در وقت خاص (نساء: 103) تجلي تغيير موقعيت زماني؛ اقامة نماز در مسجد (اعراف: 29) حاکي از تغيير موقعيت مکاني؛ و اقامه نمازهاي جمعه (جمعه: 9) و جماعت (آل‌عمران: 43) مصاديقي از تغيير موقعيت اجتماعي به‌شمار مي‌روند.
    يکي از جهاتي که در «نماز» وجود دارد، جهت نفى‌کنندگى و نفى روح تکبر و خودبزرگ‌بينى است که امام علي در خطبه «قاصعه» در کنار روزه و زکات، به آن اشاره مي‌فرمايند: «خداوند بندگان خود را با نماز... (از شرّ ابتلا به کبر و غرور) حفظ فرموده است تا از اين رهگذر، اعضا و جوارحشان آرام، ديدگانشان (به‌جاى خيره‌شدن و بى‌حساب نگريستن) خاشع، جان‌هايشان فروتن و قلب‌هايشان (به‌جاى گردنکشى و افزون‌طلبى، در پيشگاه با عظمت الهى) اظهار کوچکى نموده، نخوت و تکبر از آنها زدوده گردد (مصباح يزدي، 1397، ص149).
    حضرت زهرا نيز به اين حکمت تشريع «نماز» اشاره کرده، مي‌فرمايند: «و [خداوند] نماز را براي پاک کردن شما از کبر و خودبزرگ‌بيني قرار داده است» (صدوق، 1413ق، ج3، ص568). 
    سؤالي که ممکن است در اينجا به ذهن خطور کند اين است که علي‌رغم وجود صفات مذموم فراوان، چگونه است که صفت کبر تا اين اندازه اهميت يافته که برجسته‌ترين ويژگي نماز، پاک کردن دل از کبر شمرده شده است؟
    پاسخ اين سؤال را بايد از دقت در راهي يافت که انسان را به سعادت ابدي ـ که همان تقرب به خداست ـ مي‌رساند. تنها راه رسيدن به سعادت ابدي بندگي خداست و آنچه با اين هدف تضاد دارد احساس بزرگي کردن است. بندگي، اِعلام اين واقعيت است که من هيچ‌چيز از خود ندارم، اما زبانِ حالِ متکبر، گوياي اين توهم است که من موجودي بسيار بزرگ و با کمالاتِ فراوانم، و شايسته من نيست که در مقابل کسي سر خم کنم! اگر اين صفت در نفس انسان به‌صورت مَلَکه درآيد، انسان حتي در برابر خداوند هم حاضر نيست سر خم کند، درحالي‌‌که يگانه راه سعادت او ابراز نهايت خضوع در برابر خداوند است (مصباح يزدي، 1391ب، ج1، ص387).
    همان‌گونه که «نماز» مانع فحشا و منکر و درمان آنها به‌شمار مي‌رود، «روزه» و «حجِ» خانه خدا نيز به‌مثابه نمودهايي از «تغيير موقعيت»، در درمان گناهان مؤثرند. روزه موجب مي‌شود که فرد روزه‌دار در طول ماه مبارک رمضان از برخي محرمات و حتي برخي امور حلال اجتناب کند و اين موجب تقوا مي‌شود تا پس از آن بتواند از محرمات فاصله بگيرد (بقره: 183). همچنين بر محرم به احرام حج لازم است از برخي محرمات و حتي برخی کارهای مباح بپرهيزد (بقره: 197)  و نتيجه اين اجتناب، آمادگي او براي رهايي از اين‌گونه محرمات، پس از پايان مناسک حج است.
    2. همنشيني با صالحان
    «رفيق خوب» مى‌تواند بدى‌هاى آدمى را بدون هيچ زحمتى از او دور کند و او را از آنها مبرّا سازد. اين در حالى است كه اگر آن فرد خودش بخواهد دنبال رفع آنها برود بايد مدت‌ها فكر كند و تلاش نمايد تا عيوبش را بشناسد و آنها را برطرف گرداند؛ آنقدر بايد فكر كند، كتاب بخواند، زحمت و رياضت بكشد و برنامه‌ريزى كند تا به‌تدريج يك صفت بد از بين برود؛ اما اگر با يك رفيق خوب معاشرت نمايد، بدون هيچ زحمتى به‌زودی خلق‌وخوى پسنديده او در وى اثر مى‌گذارد و آن صفت زشت از بين مى‌رود، بدون اينكه تلاشى كرده باشد (مصباح يزدي، 1394الف، ج2، ص46-47).
    پيامبر خدا همنشيني با «عالمان راستين» را مايه دوري از رذايل اخلاقي مي‌دانند و مي‌فرمايند: «تنها در محضر دانشمندانى بنشينيد كه شما را از پنج چيز به پنج چيز فرا‌مى‌خوانند: از دودلى به يقين، از ريا به اخلاص، از دنيا‌خواهى به دنيا‌گريزى، از تكبّر به فروتنى، و از ناخالصى به خلوص» (مجلسي، 1403ق، ج71، ص188، ح18). 
    3. هجرت از موقعيت گناه
    زندگىِ اجتماعى داراي اهميت است، اما با وجود اهميت و احكام و دستورات اسلام در اين‌باره‌، نمى‌توان آن را ارزش مطلق دانست. از اين‌رو، گاهی «جامعه‌گريزى» يا «هجرت» از جامعه بهتر از «جامعه‌گرايى» است. در قرآن كريم به همان اندازه كه به محبت‌كردن مردم به همديگر اهميت داده شده، به تبرّا از بعضى از انسان‌ها و دور شدن از آنها هم اهميت داده شده است (نساء: 97). در يك تعبير كلى، مى‌توان گفت: ارزش جامعه به اندازه‌اى است كه براى رشد و تكامل فرد مؤثر باشد و اگر داراى تأثير منفى باشد، طبعاً ارزش منفى خواهد داشت (مصباح يزدي، 1391الف، ج3، ص37 و38).
    بر اين‌اساس، چنانچه حضور فرد در مکان و يا جامعه‌اي او را به ارتکاب معصيت وادارد، لازم است براي اصلاح اخلاقي خود، موقعيت خود را در جهت موقعيت مصونِ از گناه تغيير دهد. گاه حتي «تغيير موقعيت وضعي» مي‌تواند در درمان رذيله اخلاقي کارساز باشد. امام باقر مي‌فرمايند: «هر کس خشمگين شد، چنانچه ايستاده است، بنشيند؛ زیرا پليدي شيطان از او برطرف مي‌شود؛ و اگر نشسته است، برخيزد» (مجلسي، ۱۴۰۳ق، ج۷۰، ص۲۷۲).  در روايتي ديگر آمده است: اگر با نشستن (خشم) برطرف نشد به‌سمت پهلو بر روي زمين دراز بکشد (ابن‌ابي‌الحديد، 1404ق، ج11، ص220). 
    درخصوص کينه نيز از امام صادق نقل شده است: «كينه مؤمن تا زمانى است كه نشسته است؛ همين‌كه برخاست كينه نيز از دل او مى‌رود» (حراني، 1404ق، ص310).
    ج) تعالي اخلاقي
    «تغيير موقعيت» علاوه بر پيشگيري از آسيب‌هاي اخلاقي و درمان آنها، مي‌تواند از طريق برخي برنامه‌ها زمينه را براي رشد و تعالي اخلاقي نيز فراهم سازد:
    1. انجام مناسکِ عبادي
    «رکوع» و «سجود» به‌مثابه‌‌ جلوه‌هايي از «تغيير موقعيت وضعي»، تا آنجا در رشد اخلاقي مؤثر است که قرآن کريم اين دو عمل عبادي را موجب فلاح دانسته‌ است (حج: 77).
    بزرگان قبيله‌اي از قبايل عرب به پيغمبر اکرم ‌پيشنهاد کردند که ما حاضريم اسلام بياوريم و جان و مالمان را در اختيار شما قرار دهيم، به‌شرط اينکه سجده نماز را از ما برداريد. در شأن ما نيست که روي خاک بيفتيم. پيغمبر اکرم فرمودند: «در ديني که رکوع و سجود ندارد خيري نيست!» (مجلسي، 1403ق، ج18، ص203). 
    اگر مي‌خواهيد اسلام را قبول کنيد بايد سجده‌اش را هم قبول کنيد. برخي حاضرند از جان و مالشان بگذرند، اما در مقابل خدا سجده نکنند! در نهاد اين افراد روح خودبزرگ‌بيني چقدر ريشه‌دار است! (مصباح يزدي، 1389).
    «برقرار کردن ارتباط با خداوند متعال در دلِ شب» عبادت ديگري است که انسان را به «مقام محمود» نائل مي‌گرداند: «و بخشى از شب، بيدار و متهجد باش و نماز شب كه بهره افزونى براى توست بجاى آور. باشد كه خدايت به مقام محمود (شفاعت) مبعوث گرداند!» (اسراء: 79) (مصباح يزدي، 1392، ص142).
    در آيات اول (2-5) سوره مزّمّل نيز مي‌فرمايد: «شب را به‌پا خيز!... ما به زودي گفتاري گران‌سنگ بر تو مي‌افكنيم». شب‌زنده‌داري، هم صفاي روحي براي پذيرش حقايق فراهم مي‌سازد و هم انسان را براي صعود به قله‌هاي رفيع معنويت كمك مي‌كند. به‌همين سبب، از منظر قرآن مجيد وقتي چنين افرادي با قرآن برخورد مي‌كنند، به‌علت صفاي باطني‌شان، آماده اثرپذيري از قرآنند (همو، 1394ج، ج2، ص98).
    برخلاف شب، كه مخصوص خودسازى و انجام عبادات فردى است، روز براى عبادات جمعى و فعاليت‌هاى اجتماعى، از قبيل تحصيل، تدريس، جهاد، و كمك به مستمندان است. انجام بعضى از مشاغل كه جامعه به آنها نياز دارد، علاوه بر اينكه واجب كفايى است، اگر به قصد قربت باشد بزرگ‌ترين عبادت به‌شمار می‌آید. بنابراين مى‌توان گفت: كارهاى اجتماعى بيشتر در روز و كارهاى فردى و امورى كه پنهانى بودن آنها مطلوب است، بيشتر در شب انجام مى‌شود. يكى از برنامه‌هاى شبانه پيامبر اكرم، حضرت على و ساير ائمه اطهار رسيدگى به فقرا بود، به‌گونه‌اى كه شناخته نشوند. حال اگر ما از انجام اين امور در شب عاجزيم ـ دست‌کم ـ مى‌توانيم انفاق سرّى را جزو برنامه‌هاى روزمان قرار دهيم (همو، 1392، ص142).
    «حج» از ديگر «مناسک عبادي» است که به رشد اخلاقي و معنوي مي‌انجامد. حضرت رضا در اين‌باره مي‌فرمايند: «همانا [مردم] موظف شده‌اند به [پوشيدن] احرام، تا قبل از ورود به حرم امن الهي خاشع گردند و به لهو نپردازند و مشغول اموري از دنيا و زينت‌ها و لذات آن نشوند و در آنچه هستند [از اعمال حج] جدي [و با تلاش] و با توجه به سوي آن [اعمال] باشند و با تمام وجودشان به حرم الهي رو کنند (مجلسي، 1403ق، ج6، ص84). 
    2. همنشيني با صالحان
    «همنشيني با صالحان» به‌صورت آرام و غيرمحسوس، تأثيري بسيار و نافذ برجا مي‌گذارد و موجبات ارتقاي اخلاقي فرد را فراهم مي‌کند. برخى بزرگان نافذ و غيرمحسوس بودن همنشيني را همانند لقمه غذايى مي‌دانند كه در دهان گذاشته و جويده ‌شود كه انسان از خوردن، جويدن و مزه‌مزه كردنش لذت مى‌برد و متوجه نيست كه اين لقمه آرام‌آرام از گلو پايين مى‌رود و ناگهان متوجه مى‌شود كه چيزى در دهانش نيست. «رفيق خوب» سرمايه‌هاى مادى و معنوى را به كام انسان مى‌ريزد (مصباح يزدي، 1394الف، ج2، ص46). نقش رفيق در عوض كردن روحيات انسان و تغيير دادن صفات آدمى، درحالى‌كه بسيار آرام و غيرمحسوس است، بسيار مؤثر و نافذ است. اين تأثير مثبت در صفات و روحياتى كه بروز و ظهور بيشترى دارد، چشمگيرتر است (همان، ص47).
    ويژگي ديگر دوست خوب آن است که انجام کار خير را براي انسان تسهيل مي‌کند و او را به انجام کارهاي خير ديگر برمي‌انگيزد. ‌انتخاب يک رفيق خوب آنقدر کار را براي انسان آسان مي‌کند که ـ مثلاً ـ اگر مي‌بايست براي کاري صد واحد انرژي مصرف کند، وقتي رفيق خوب دارد يک واحد انرژي کافي است. تربيت اين است. اينکه مي‌گويند: براي تربيت به مربي نياز است از اين نظر است که مربي در بين دستورات چيزي را انتخاب مي‌کند که انجام دادنش خيلي مشکل نيست و وقتي هم فرد آن را انجام داد، زمينه براي کارهاي خير ديگر فراهم و آسان مي‌شود (مصباح يزدي، 1394د).
    به‌طورکلي، مجالست با ديگران، خوى والاى تواضع و فروتنى را در انسان پديد مي‌آورد كه به‌حق از بالاترين مقام‌هايى است كه در خلوت و تنهايى، انسان به آن نمى‌رسد؛ زیرا گاه كبر خود موجب اختيار انزوا و گوشه‌گيرى مى‌شود.
    نقل كرده‌اند: حكيمى 360 رساله در حكمت نگاشت، تا آنجاكه براى خود، نزد خداوند مقام رفيعى ديد. خداوند به پيامبر زمان او وحى كرد كه به آن حكيم بگو: تو زمين را پر از نفاق و پريشانى كرده‌اى و من كارهاى پريشان‌زاى تو را نمى‌پذيرم. آنگاه آن حكيم عزلت و تنهايى برگزيد و از جمع فاصله گرفت و در دخمه‌اى زير زمين مسكن گزيد و گفت: اكنون خداوند از من خشنود شده است. خداوند به پيامبر خود وحى كرد كه به او بگو: من از تو خوشنود نمى‌شوم، مگر اينكه با مردم درآميزى و بر آزار آنها صبر كنى. پس آن حكيم به مردم پيوست و در كوچه و بازار با آنها معاشرت و همراهى داشت و با آنها نشست و برخاست مى‌كرد و هم غذا مى‌شد، تا اينكه خداوند وحى كرد: اكنون از تو خشنود شدم.
    چه بسا انسان‌هايى در خانه خود نشسته‌اند و از اجتماع فاصله گرفته‌اند و همين انزواى از مردم موجب تكبر آنان می‌شود و مانع می‌گردد که در جمع ديگران حاضر شوند؛ زیرا خود را بالاتر از آن مى‌بينند كه با ديگران هم‌مجلس گردند (همو، 1396الف، ج2، ص115).
    با وجود تأثير نفس همنشيني با افراد در تحقق صفت تواضع، بررسي منابع ديني نشان مي‌دهد که برخي صفات اخلاقي خاص در اثر همنشيني با افراد داراي ويژگي‌هاي مشخص ايجاد مي‌شود. برای نمونه، همنشيني با افراد حليم، موجب تقويت حلم (تميمي آمدي، بي‌تا، ص430)؛  با نيازمندان، موجب تقويت روحيه سپاسگزاري (همان)؛  با اهل خير، موجب تبديل‌شدن به اهل خير (نهج‌البلاغه، 1414ق، ن31)؛  و با عالمان راستين (مجلسي، ۱۴۰۳ق، ج1، ص205)،  زمينه‌ساز حياتِ دل (ابن‌ابي‌فراس، 1410ق، ج1، ص83)، نيکويي ادب، تزکيهِ نفس‏ (مجلسي، ۱۴۰۳ق، ج1، ص205)  و در نهايت سعادتمندي مي‌شود (همان). 
    3. حرکت‌ در مسير معنويت
    بسياري از بهره‌هاي اخلاقي و معنوي از طريق «سفر» و «حرکت‌هاي معنوي» حاصل مي‌شود. برای نمونه، حرکت براي جهادِ در راه خدا موجب خير (توبه: 41)؛ زيارت اهل‌بيت موجب برخورداري از کمالات روحي (مصباح يزدي، 1386)؛ صله رحم موجب حُسن خلق، سخاوتمندي و طهارتِ نفس (کليني، 1407ق، ج2، ص151)؛  زيارت برادر ديني زمينه‌ساز طهارت (همان، ص187)  و زنده‌شدن دل‌ (همان، ص186)؛  زيارت اهل قبور موجب عبرت‌آموزي (مجلسي، 1403ق، ج79، ص64)؛  سير در آفاق موجب چشم‌ندوختن به نفرات، نيروها و آثار (فاطر: 44)؛ اعتکاف يک دهه در ماه مبارک رمضان موجب برخورداري مضاعف از برکات حج و عمره (صدوق، 1413ق، ج2، ص188)؛ و حضور در مساجد يادآور خداوند و عبادت او (مصباح يزدي، 1396الف، ج2، ص222) است.
    نتيجه‌گيري
    1. روش تربيتي «تغيير موقعيت» از کارکردهاي گوناگونی، ازجمله در زمينه تربيت اخلاقي برخوردار است.
    2. کارکردهاي اخلاقي تغيير موقعيت در سه محور «پيشگيري از تحقق آسيب‌هاي اخلاقي»، «درمان انحرافات اخلاقي» و «تعالي اخلاقي» بررسي شد.
    3. سِير در آفاق شامل «مطالعه زندگي گذشتگان» از طريق «حرکت و ديدن» همراه با «فکر و انديشه» و در نهايت، «خود را در آن موقعيت تصور کردن» و «به کارگیری راه‌هاي دور ماندن از آسيب‌هاي اخلاقي گذشتگان» است.
    4. انجام مناسک عبادي به‌مثابه يکي از نمودهاي تغيير موقعيت در حوزه‌هاي پيشگيري، درمان و تعالي اخلاقي تأثيرگذار است.
    5. پرهيز از همنشيني با افراد ناصالح در پيشگيري از بروز آسيب‌هاي اخلاقي، قطع ارتباط با افراد ناصالح و نيز همنشيني با صالحان در درمان آسيب‌هاي اخلاقي، و مجالست با صالحان در تعالي اخلاقي مؤثر است.
    6. هجرت و فاصله گرفتن از موقعيت گناه، هم در پيشگيري و هم در درمان آسيب‌هاي اخلاقي ايفاي نقش مي‌کند. علاوه بر آنکه دور شدن از چنين موقعيت‌هايي در رشد اخلاقي نيز تأثيرگذار است.
    7. فاصله گرفتن از محل‌های گناه از عوامل فوق‌العاده مؤثر در پيشگيري از معصيت است.
    8. کارکردهايي که در اين مقاله بررسي شد منحصر در کارکردهاي خود‌تربيتي بود. روش «تغيير موقعيت» کارکرد عمده‌اي در ديگر‌تربيتي نيز دارد که در تحقيقات ديگر بايد بررسي شود.
     
     

    References: 
    • نهج‌البلاغه، 1414ق، تحقيق صبحي صالح، قم، هجرت.
    • ابن ابي‌الحديد، عبدالحميد بن هبةالله، 1404ق، شرح نهج‌البلاغة لابن ابي‌الحديد، قم، مكتبة آيةالله المرعشي النجفي.
    • آمدی، عبدالواحد بن محمد، بی¬تا، تصنیف غررالحکم و دررالکلم، قم، مکتب الإعلام الإسلامی، کتابخانه دیجیتال نور.
    • جوادي آملي، عبدالله، 1388، اسرار نهفته در اعمال حج، مجله الکترونيکي اسراء، ش6.
    • حراني، حسن بن علي، 1404ق، تحف العقول، قم، جامعه مدرسين.
    • صدوق، محمد بن علي ابن‌بابويه، 1413ق، من لايحضره الفقيه، تصحيح علي‌اکبر غفاري، قم، دفتر انتشارات اسلامي وابسته به جامعه مدرسين حوزه علميه قم.
    • کليني، محمد بن يعقوب، 1407ق، الکافي، تصحيح علي‌اکبر غفاري و محمد آخوندي، تهران، دارالکتب الاسلاميه.
    • گروهي از نويسندگان، 1391، فلسفه تعليم و تربيت اسلامي، زير نظر محمدتقي مصباح يزدي، تهران، مدرسه.
    • مجلسي، محمدباقر، 1403ق، بحارالانوار، بيروت، مؤسسة الوفاء.
    • مصباح يزدي، محمدتقي، 1386، راز و نیاز (شرح مناجات خمس‌عشر)، درس¬های اخلاق (08/12/1386).
    • https://mesbahyazdi.ir/node/765
    • ـــــ ، 1388، رستگاران، تدوين و نگارش محمدمهدي نادري قمي، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1389، شرح خطبه فدکیه، درس¬های اخلاق، 14/06/1389. https://mesbahyazdi.ir/node/3125
    • ـــــ ، 1391الف، اخلاق در قرآن، ج3، تحقيق و نگارش محمدحسين اسکندري، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى.
    • ـــــ ، 1391ب، رساترين دادخواهي و روشنگري (شرح خطبه فدکيه)، ج1، تدوين و نگارش عباس گرايي، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1391ج، صهباي حضور (شرح دعاي چهل‌وچهارم صحيفه سجاديه)، تدوين و نگارش اسدالله طوسي، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى.
    • ـــــ ، 1392، پندهاي امام صادق به ره‌جويان صادق، تدوين و نگارش محمدمهدي نادري قمي، چ پنجم، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1394الف، پند جاويد، ج1و2، نگارش علي زينتي، چ پنجم، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى..
    • ـــــ ، 1394ب، راهيان کوي دوست (شرح حديث معراج)، چ پنجم، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1394ج، قرآن‌شناسي، تحقيق و نگارش غلامعلي عزيزي‌کيا، چ ششم، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى.
    • ـــــ ، 1394د، علم و جهل، درس¬های اخلاق سال تحصیلی1393-94، (16/02/1394).https://mesbahyazdi.ir/node/5575
    • ـــــ ، 1395، تحلیلی روان¬شناختی از تحولات صدر اسلام، درس¬های اخلاق سال تحصیلی 1394-1395 (01/02/1395).
    • https://mesbahyazdi.ir/node/5970
    • ـــــ ، 1396الف، ره‌توشه: پندهاي پيامبر‌ به ابوذر، ج1و2، تحقيق و نگارش کريم سبحاني، چ هفتم، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى‌.
    • ـــــ ، 1396ب، فرایند شکل‌گیری و استمرار نیت اخلاقی، درس¬های اخلاق سال تحصیلی 1396-1397 (26/07/1396).
    • http://www.mesbahyazdi.org/node/6491
    • ـــــ ، 1397، زينهار از تکبر! شرح بزرگ‌ترين خطبه نهج‌البلاغه در نکوهش متکبران و فخرفروشان، تدوين و نگارش محسن سبزواري، قم، مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني.
    • ـــــ ، 1398، اخلاق در قرآن، ج1، تحقيق و نگارش محمدحسين اسکندري، چ دهم، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى.
    • ـــــ ، 1399، آیین پرواز، تلخیص جواد محدثی، چ نهم، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمینى‌.
    • ـــــ ، 1441ق، اخلاق اجتماعي در اسلام، درس‌هاي اخلاق ماه مبارک رمضان (ارديبهشت و خرداد 1398).
    • ورام، مسعودبن عیسی، بی‌تا، تنبيه الخواطر و نزهة النواظر المعروف به مجموعه ورّام، قم، مکتب الفقیه، کتابخانه دیجیتال نور.
    • يالجن، مقداد، 1395، تربيت اخلاقي در اسلام، ترجمه، تلخيص و اضافات بهروز رفيعي، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
    شیوه ارجاع به این مقاله: RIS Mendeley BibTeX APA MLA HARVARD VANCOUVER

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسینخانی، هادی.(1401) نقش روش تغییر موقعیت در تربیت اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی (ره). دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 14(1)، 57-72

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    هادی حسینخانی."نقش روش تغییر موقعیت در تربیت اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی (ره)". دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 14، 1، 1401، 57-72

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسینخانی، هادی.(1401) 'نقش روش تغییر موقعیت در تربیت اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی (ره)'، دو فصلنامه اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 14(1), pp. 57-72

    APA | MLA | HARVARD | VANCOUVER

    حسینخانی، هادی. نقش روش تغییر موقعیت در تربیت اخلاقی از منظر علامه مصباح یزدی (ره). اسلام و پژوهش‌های تربیتی، 14, 1401؛ 14(1): 57-72