تدوین الگوی جامع تربیت دینی کودک بر اساس اندیشۀ تربیتی ابنسینا

Article data in English (انگلیسی)
-
- مقدمه و بيان مسئله
تربيت ديني از نظر بهشتي دو معناي عام و خاص دارد؛ معناي خاص آن ناظر به سه جنبۀ اعتقادي، اخلاقي و عملي است و معناي عام آن ديگر ساحتهاي تربيت، شامل عقلاني، زيباشناختي، سياسي، حرفهاي، بدني و مانند آن را دربر ميگيرد. آداب و شئون عبادي نيز در قسمت عملي ميگنجد (بهشتي، 1389، ص38). يکي از مهمترين ابعاد تربيت ديني، تربيت ديني در بعد عملي است. اين نوع از تربيت، شامل پرورش بعد معنوي و ايجاد رابطه با خداوند است. به عبارتي ديگر، در بعد عملي تربيت ديني، کودک را با اعمال و احکام شرعي آشنا کرده، او را با انگيزۀ راسخ، مکلف به انجام آن امور ميکنند.
در روايات مختلف ميخوانيم که بايد کودکان را در خردسالي به انجام اعمال عبادي عادت داد تا در زمان بلوغ، انجام تکاليف شرعي برايشان دشوار نباشد. از نظر ابنسينا، فايدۀ انجام عبادات، علاوه بر بقا و دوام شريعت، بهرهمندي عبادتکنندگان از کمالات اخروي در سايۀ تزکيه و پاکسازي خودشان است (ابنسينا، 1363، ص443). از خصوصيات مهم کودکان، عادتپذيري آنهاست. در اين سنين ميتوان صورت کامل بعضي از اعمال واجب ديني مثل نماز و احکام آن را به کودک آموزش داد. بعد از اتمام آموزش، بايد کودکان را وادار به انجام اعمال عبادي نمود. البته بايد توان و بنيۀ جسمي کودکان را در نظر داشت و رويّهاي معتدل در پيش گرفت. تربيت ديني، اهرمي دروني است، که اگر بهشيوهاي صحيح و علمي در دورۀ کودکي بنيانش گذاشته شود، ميتواند حيات فردي و اجتماعي کودک را در سنين بزرگسالي تحت تأثير قرار دهد و موجبات تعالي روح وي را فراهم کند؛ زيرا قدرت تغييرپذيري انسان، يا به بياني ديگر، تربيتپذيري وي در دورۀ کودکي، بيش از دورههاي ديگر عمر است. بنابراين ميتوان گفت که تربيت ديني عاملي کنترلکننده و بازدارنده و به بياني ديگر، تقويتکنندۀ وجدان اخلاقي است.
پژوهشگران و فلاسفۀ تعليم و تربيت تحقيقات زيادي دربارۀ تربيت ديني کودک انجام دادهاند. يکي از اين فلاسفه، ابنسيناست. وي آشکارا سعادت را ـ که همان قرب به حق اول است ـ برترين هدف فعاليتهاي انسان، و هدايت ديگران بهسوي سعادت را برترين هدايت و علوم و معارف راهنماييکنندۀ انسان بهسوي سعادت را برترين علوم و معارف ميداند. اين تحقيق سعي دارد به بررسي تربيت ديني در بعد عملي از منظر وي بپردازد.
-
- 1. پيشينۀ پژوهش
حيدري و بهشتي (1398) در مقالهاي تحت عنوان «فراشناختي به تربيت اخلاقي از ديدگاه ابنسينا»، تربیت اخلاقی را از نظر ابنسينا، آموزش اصول و ارزشهاي اخلاقي و تلاش برای پرورش گرايش به فضايل اخلاقي و دوري از رذايل اخلاقي دانستهاند. از طرفي تربيت اخلاقي فرد، تضمينکنندۀ کمال و سعادت وي در دنيا و آخرت خواهد بود. به بياني ديگر، تربيت اخلاقي يعني آراسته شدن فرد به فضايل اخلاقي و عادات نيکو؛ که بهسبب آن، فرق بين خير و شر و رشد و گمراهي براي انسان ميسر ميگردد. «اهداف» تربيت اخلاقي، بر اساس انديشۀ تربيتي ابنسينا، شامل دو بخش هدف غايي و اهداف واسطهاي است. اصول تربيت اخلاقي نيز از نظر ابنسينا شامل: تأديب، ترغيب و ترهيب، الگوبرداري، پرهيز از افراط و تفريط، و شناسايي روحيات کودکان است. آنچه از بيانات بوعلي برميآيد، اين است که در تربيت اخلاقي کودک بايد جانب اعتدال را نگه داشت.
نصرتي و همکاران (1393) نیز در مقالهاي تحت عنوان «اهداف تربيت از نگاه ابنسينا»، بیان کردهاند كه اگر تعليم و تربيت را صيرورت و تحول انسان از وضع موجود به وضع مطلوب تعريف کنيم، بدون شک اين تحول نيازمند آگاهي از هدف حرکت يا مجموعه اهدافي است که جهت و مسير حرکت و سرانجام آن را مشخص ميسازد. ابنسينا در ضمن مسائل نفسشناسي به موضوع تعليم و تربيت انسان پرداخته است و براي حرکت تکاملي انسان، هدف اصلي و کلي ـ که همان سعادت حقيقي انسان است ـ قرار ميدهد. اين پژوهش، توصيفي ـ تحليلي است. نظامهاي تربيتي مختلف بهتناسب بافت فرهنگي و تاريخي خود سعي ميکنند تا با اتکا به آراي انديشمندان جامعۀ خويش، خطمشيهاي تربيتي مطلوب را تعيين کنند و پژوهش و مطالعه در آراي ابنسينا، بهعنوان يکي از متفکران علوم تربيتي، از اهميت بالايي برخوردار است.
نوروزي و همکاران (1392) نیز در مقالهاي تحت عنوان«درآمدي بر آراي ابنسينا و جاحظ در باب اصول تربيتي»، که به روش کيفي و با رويکرد تحليلي ـ استنباطي انجام دادهاند، به این نتیجه دست یافتهاند که اصول تربيتي استنباطشده از انديشههاي ابنسينا و جاحظ، شباهتها و تفاوتهايي دارد؛ از جملة اين شباهتها، ميتوان به مواردي همچون اصل توجه به تفاوتهاي فردي، توصيه به عقلگرايي، تغييرپذيري صفات، اعتدال در يادگيري، يادگيري مشارکتي، ايجاد شرايط مناسب براي يادگيري، تنظيم برنامه با توجه به مراحل رشد انسان و توجه به علاقۀ فراگيران در کسب علوم اشاره کرد. همچنين تفاوتها به اين قرار است که ابنسينا به اصل خودشناسي و خودسازي، تربيت شغلي، توجه به صلاحيت و تخصص معلم و اصل توجه به امکانات در فرايند عمل تربيتي توجه اساسي داشته؛ اما جاحظ به آن توجه نکرده و از آن غافل مانده است.
سميه دانا رمضاني (1391) هم در پاياننامۀ خود تحت عنوان «بررسي تطبيقي آموزههاي تربيتي دانشمندان مسلمان؛ ابنسينا، خواجه نصيرالدين طوسي و ابنخلدون»، با روش بردي و کندل و با رويکرد تطبيقي، به نتایج ذیل دست يافته است: 1. هر سه دانشمند هدف غايي تعليم و تربيت را قرب الهي و رسيدن به سعادت ميدانند؛ 2. هر سه دانشمند قرآن و احاديث را در برنامة تعلیم و تربیت خود قرار دادهاند؛ 3. ابنسينا و خواجه نصير علوم را به دو دستۀ عملي و نظري تقسيم ميکنند و اخلاق، سياست مدن و تدبير منزل را در رستۀ علوم عملی بهشمار ميآورند؛ ولي ابنخلدون علوم را به دو دستۀ علوم اصلي و مقصود بالذات، مثل علوم مربوط به شرع و علوم فلسفي، و علوم آلي يا ابزاري، مثل ادبيات عرب و رياضي تقسيم ميکند؛ 4. در مورد روشها نيز هر سه دانشمند روشهايي مثل تمرين و تکرار، تقليد، تشويق و تنبيه و... را در امر تربيت لازم ميدانستند (دانا رمضاني، 1391).
خليلي و همکاران (1390) نیز در مقالهاي با عنوان «بررسي تعليم و تربيت اخلاقي از ديدگاه ابنسينا»، که در مجموعه مقالات همايش بينالمللي ابنسينا چاپ شده است، با روش کيفي و تحليل محتوا بیان کردهاند که ابنسينا مهمترين و اصليترين هدف تعليم و تربيت اخلاقي ـ ديني را رسيدن فرد و جامعه به سعادت و کمال ميداند. کسب اعتدال و ميانهروي و کسب فضایل اخلاقي نيز از مهمترين اهداف تربيت اخلاقي اين فيلسوف بزرگ است. در اين پژوهش به اهميت اخلاق و تربيت اخلاقي از نظر بوعلي پرداخته شده و روشهاي تربيت اخلاقي، مراحل تعليم و تربيت، متون و مواد آموزشي، ويژگيهاي يک معلم خوب و شيوههاي تعليم و تربيت و... از منظر ايشان بيان شده است.
با بررسي تحقيقات یادشده، مشخص گرديد که تاکنون مطالعه و پژوهش مدون و مستقلي پيرامون تربيت ديني کودک بر اساس انديشۀ تربيتي ابنسينا انجام نگرفته است. بعضي از این پژوهشها معطوف به فرايند تعليم و تربيت از نگاه ابنسينا بودهاند و تربيت ديني را ذيل فرايند تعليم و تربيت بهصورت ضمني بررسي کردهاند؛ بعضي نيز تنها به بعد اخلاقي تربيت ديني معطوف بودهاند. در نهايت بايد اذعان داشت، حدود و ثغور تربيت ديني و ابعاد آن در پژوهشهاي يادشده مشخص نگرديده است؛ ازاينرو پژوهش حاضر سعي دارد به بيان مفهوم تربيت ديني در بعد عملي و فروعات و مؤلفههاي آن بپردازد.
-
- 2. روششناسي
اين پژوهش، کيفي و از نوع توصيفي ـ تحليلي (تحليل محتواي کيفي) و استنباط قياس نظري است. تحليل محتوا عبارت است از: شناخت و برجسته کردن محورهاي اصلي يک متن يا متون مکتوب، با هدف فراهم آوردن تحليل توصيفي (ساروخاني، 1378، ص82). همچنين تحليل محتواي کيفي را ميتوان روش پژوهشي براي تفسير ذهني محتواي دادههاي متني، از طريق فرايندهاي طبقهبندي نظاممند، کدبندي و تمسازي يا طراحي الگوهاي شناختهشده دانست. بنابراين، روش تحليل محتواي کيفي، روشي براي جستوجوي ارتباط ميان مفاهيم مختلف و بازشناسي روابط و شبکههاي مفهومي است. از ديگر ويژگيهاي بنيادين پژوهشهاي کيفي، نظريهپردازي بهجاي آزمون نظريه است (ايمان، 1392، ص172).
ازآنجاکه محقق در اين پژوهش با منابع مکتوب ابنسينا و دستهبندي مضامين و جملات مرتبط با تربيت اخلاقي سروکار دارد، روش پژوهش از نوع تحليل محتواي کيفي است. از طرف ديگر، چون هدف محقق از تبيين مفهوم تربيت اخلاقي از منظر اهداف و اصول، استنباط کارکردهايي براي تربيت اخلاقي ـ اسلامي است، از روش قياس نظري نيز استفاده ميکند.
-
- 3. يافتهها
- 1-3. مفهوم تربيت ديني
- 3. يافتهها
از نظر ابنسينا تربيت دينى عبارت است از مجموعه دگرگونىهايى در فكر و عقيدۀ فرد، بهمنظور ايجاد نوعى خاص از عمل و رفتار كه متكى بر ضوابط مذهب باشد. در سايۀ اين دگرگونىها، اخلاق، عادات، آداب و رفتار و روابط فردى و اجتماعى شخص، صورت مذهبى و دينى بهخود مىگيرد. از نظر ابنسينا تربيت باید عقل را بهگونهای پرورش دهد که نظام جهان و عقل کليای را که آن را طراحي کرده است، بفهمد. پس چنين تربيتي نميتواند بهقصد سود مادي باشد؛ بلکه برای منفعت روحي و لذت عقلي است؛ و در راستاي چنين تربيتي، هم خود فرد بهرهور ميشود و هم جامعه؛ زيرا از وجود چنين فردي برخوردار است (ابنسينا، بيتا، ص120).
در نگاه ابنسينا، تربيت ديني در بعد عملي، تجلي حکمت، رحمت و نعمت عظيم خداوندي است: حکمت، از آن جهت که نظام زندگي بشر را استوار ميسازد؛ رحمت، از آن روی که خداوند به دينداران پاداش جزيل اخروي عطا ميکند؛ و نعمت از آن جهت که انسان مقيد به اوامر شرع، به معرفت عالي از جهانآفرين نائل ميگردد؛ و آن سرور حقيقي و والاترين ابتهاج براي عارفان است (ابنسينا، 1315، ص402).
-
-
- 2-3. مراحل تربيت ديني
- 1-2-3. مرحلۀ اول کودکي، تربيت در منزل (تولد تا شش سالگي)
- 2-3. مراحل تربيت ديني
-
اين مرحله، مرحلۀ آشنايي کودک با اعمال و آداب ديني است. از نظر ابنسينا، ازآنجاکه شناخت خداوند از معرفتهاي لازم و مهم بهشمار ميآيد، براي تحکيم شناخت خداوند (اصل توحيد)، عبادات و اذکار و مناسک ديني مقرر گرديده است. از نظر ابنسينا، فايدۀ انجام عبادات، علاوه بر بقا و دوام شريعت، بهرهمندي عبادتکنندگان از کمالات اخروي در سايۀ تزکيه و پاکسازي خودشان است (ابنسينا، 1377-الف، ص78). در اين مرحله از تربيت ديني، آشنايي کودک با اعمال ديني و تکاليف شرعي مدنظر است. براي رسيدن به اين منظور، والدين بايد در حضور کودک اين اعمال عبادي را انجام دهند تا زمينۀ انس کودک با آن اعمال را ايجاد کنند. زماني که کودک به سن چهارسالگي رسيد، ميتواند از راه مشاهده و تقليد از والدين، اعمال عبادي را بياموزد (داودي، 1383، ص145).
-
-
-
- 2-2-3. مرحلۀ دوم کودکي، تربيت در مکتب (شش سالگي تا سيزده سالگي)
-
-
ابنسينا بيان ميدارد: در شريعت تکرار کارهايي بر انسان واجب و لازم گرديده است تا با انجام آنها در فاصلۀ زماني معين، ياد خدا و معاد در اذهان بيدار نگه داشته شود. همچنين وي معتقد است که بايد بعضي از عبادات بهصورت گروهي و جماعت، مشروط به حضور پيشواي مدينه باشد؛ مانند اعياد، تا موجب نشاط، تحرک، نقشآفريني مردم و نزول برکات گردد (ابنسينا، 1377- ب، ص326). انجام عبادات در سنين کودکي و قبل از بلوغ، سودمند است؛ زيرا باعث پاکي نفوس آنها ميشود و سعادت اخروي نيز با پاکسازي نفس حاصل ميشود. از خصوصيات مهم کودکان در اين مرحله، عادتپذيري آنهاست. در اين سنين ميتوان صورت کامل بعضي از اعمال واجب ديني مثل نماز و احکام آن را به کودک آموزش داد. بعد از اتمام آموزش، بايد کودکان را وادار به انجام اعمال عبادي نمود. البته بايد توان و بنيۀ جسمي کودکان را در نظر داشت و رويّهاي معتدل در پيش گرفت (ابنسينا، بيتا، ص116). بهعقيدۀ شيخالرئيس، سعادت حقيقي عبارت از امري است که ذاتاً مطلوب است و بهدليل خودش گزينش ميشود؛ و مسلّم است که آنچه مطلوب بالذات است و امور ديگر هم بهسبب آن مطلوب واقع ميشوند، برتر از امري است که بهدليل چيزهاي ديگر طلب ميشود. سعادت، هدف غايي است که انسان بهدنبال کسب آن است؛ و هدايت به راه سعادت نيز بالاترين هدايتهاست؛ چراکه شرافت هدايتها به غاياتي است که به آن رهنمون ميگردند. سعادت بزرگ در نزديکي به حق اول است، که مطلوبهاي ديگر در برابر آن ناچيزند و حکماي الهي ميل و رغبتشان براي نيل به اين سعادت، بيش از رسيدن به سعادت جسم است (اعرافي، 1394، ص79-80). از خصوصيات مهم کودکان در اين مرحله، عادتپذيري آنهاست. در اين سنين ميتوان صورت کامل بعضي از اعمال واجب ديني مثل نماز و احکام آن را به کودک آموزش داد. بعد از اتمام آموزش، بايد کودکان را وادار به انجام اعمال عبادي نمود. البته بايد توان و بنية جسمي کودکان را در نظر داشت و رويّهاي معتدل در پيش گرفت.
-
-
- 3-3. اهداف تربيت ديني
-
ابنسينا آشکارا سعادت را ـ که همان قرب به حق اول است ـ برترين هدف فعاليتهاي انسان، و هدايت ديگران بهسوي سعادت را برترين هدايت، و علوم و معارف راهنماييکنندۀ انسان بهسوي سعادت را برترين علوم و معارف ميداند (ابنسينا، 1367، ص261). در باب هدف تربيت ديني (بعد عملي)، ابنسينا بيان ميدارد:
شارع مقدس (خداوند) ميدانست، همه در مدارج عقل بالا نميروند؛ به همين خاطر عبادات را وضع کرد تا آدميان به بهایم شبيه نگردند. انسان بدون پرورش قواي عالي خود، فرقي با حيوانات ندارد و عبادات شرعي اولين مرحله است، که طي آن روح به بيداري ميرسد و عقل و انديشة آدمي به کمال ميرسد. او نيز مانند افلاطون و ارسطو به نظم جهان اعتقاد داشت؛ بنابراين تربيت ديني را رشد عقل، و بهمنظور درك واقعي و عميق اين نظم ميدانست. در اين راه، اهداف مادي ارزش تلقي نميشوند؛ منافع روحاني تربيت براي اشخاص و پس از آن براي جامعه، همواره مدنظر او بوده است (ابنسينا، 1377- الف، ص282).
اهداف واسطهاي تربيت ديني عبارتاند از:
-
-
-
- 1-3-3. آشنايي با اعمال عبادي
-
-
يکي از بارزترين مصاديق تربيت ديني در بعد عملي و بلکه مهمترين نمود آن در حوزۀ احکام و عبادات، نماز است. نماز بزرگترين فريضۀ الهي و پيشدرآمد قبولي ساير اعمال و عبادات است. ابنسينا دراينباره ميگويد: در کودکي به فرزندانتان نماز را تعليم دهيد و هنگام بلوغ، آنان را به نماز واداريد. ابنسينا براي آموزش فريضۀ نماز پيش از بلوغ، تنبيه مختصر فرزند بهدلیل ترک آن را روا دانسته است. «کودکان اهل خانهات را با زبان به نماز و طهارت تأديب نما. وقتي به سن دهسالگي رسيدند، آنان را بر ترک آن، تنبيه بدني نما؛ ولي از سه بار بيشتر تجاوز نکند» (ابنسينا، 1360، ص250). از جهتي ديگر، ابنسينا عبادت را بر دو قسم میداند: عبادت عارف و عبادت غيرعارف. عبادت غيرعارف معامله کردن با خداست؛ يعني عمل در دنيا در مقابل اجر و ثواب در آخرت؛ اما عبادت عارف چيزي است که همت و قواي نفساني وي را از تمايل داشتن به عالم جسماني و مشغول بودن با آن بازمیدارد، و او را به توجه به عالم عقلي ميکشاند. از اين روست که خداوند به عارفان ـ که داراي نفوس پاکاند ـ قوهاي عطا ميکند که هنگام دعا کردن ميتوانند بر مواد تأثير بگذارند و مواد با ارادۀ آنها تغيير ميکنند. اين معناي اجابت دعاست (ابنسينا، 1391، ص165). بر اين اساس از نظر ابنسينا، هنگامي که نفس بهطور متناوب به ذات خود رجوع کند، از حالات بدني منفعل نميشود و کمکم ملکۀ تسلط بر بدن را بهدست میآورد و آفات بدني بر وي تأثيري نخواهند داشت. بدينگونه ملکۀ توجه به حق و اِعراض از باطل در او حاصل ميشود و استعدادهاي شديد براي رسيدن به سعادت حقيقي بعد از مفارقت از بدن را مييابد. افزون بر اين، اگر آدمي بداند که پيامبر از طرف خداست و شريعت او از خدا بر انسانها واجب شده است و همان اعمال عقلي را با نيت امتثال امر خداوند انجام دهد، عبادت خواهد بود. چنين انساني شايستگي دارد که اسباب معيشت و مصالح ميان آدميان را تدبير کند؛ زيرا انساني است که بهواسطۀ عبادت و تأله، از ديگران ممتاز است (شجاري، 1390، ص41). حضرت علي ميفرمايند: نماز را به فرزندانتان بياموزيد. ایشان در جاي ديگر ميفرمايند: «در خانۀ خويش اذان بگوي تا شيطان از آنجا بگريزد و کودکان نيز به آن ذکر آشنا شوند» (عزيزي، ۱۳۷۹، ج ۲، ص۱۱۰).
-
-
-
- 2-3-3. آموزش قرآن
-
-
قرآن کتاب آسماني و مهمترين منبع اسلامي و سرچشمۀ معارف الهي است که در تربيت ديني جايگاهي بس عظيم دارد. ابنسينا دراينباره معتقد است که بايد به کودکان قرآن را آموزش داد و معارف و احکام آن را براي آنها بيان نمود تا قرائت قرآن را ياد بگیرند و در عمل کردن به آن پايبند باشند (ابنسينا، 1360، ص253). وي دراينباره معتقد است که کودکان در خردسالي بايد با قرآن آشنا شوند تا بدانند که آنچه والدين يا مربي تحت عنوان تکليف شرعي وي را به انجام آن ترغيب ميکنند، خواست خداوند سبحان است.
ابنسينا دراينباره اشاره ميکند که به کودکان قرآن را بياموزيد و آنها را تبشير و انذار کنید و با ثواب و عقاب اخروي که خداوند براي انجام و ترک اعمال عبادي قرار داده است، آشنا نماييد (همان، ص214).
-
-
- 4-3. زمينههاي تربيت ديني
- 1-4-3. انتخاب همسر مناسب
- 4-3. زمينههاي تربيت ديني
-
ابنسينا در زمینۀ تأثير وراثت يا «عِرق» میگوید: اگر والدين خود را نسبت به احکام و اعمالي که شارع مقدس (خداوند) واجب يا حرام اعلام نموده است، مکلف بدانند، احتمال بيشتري وجود دارد که فرزندان آنها نيز به وظايف شرع اسلام پايبند باشند. يکي از زمينههاي عملي در تربيت کودک، گزينش زن نيکو براي ازدواج است. ابنسينا دراينباره ميگويد: «زن شايسته و نيکو شريک مرد است، در املاکش؛ و قیّم اوست، در مالش؛ و جانشين وي است، در خانهاش؛ و امين وي است، در پرورش و تربيت فرزندانش» (ابنسينا، 1319، ص58).
توجه زوجين به خداوند و معاد و به فکر هم بودن و در سر داشتن افکار مثبت و انديشههاي پاک، از زمينههاي تربيتي آيين حياتبخش اسلام است، که اين شيوهها را در هنگام مباشرت و انعقاد نطفه به زوجين پيشنهاد ميکند تا زمينهاي نيکو و پاک براي انعقاد نطفه فراهم آيد. طبق اين توصيه، آنان نبايد در آن لحظۀ حساس و سرنوشتساز افکار و انديشۀ ناپاک و ناصواب در ذهنهاي خود داشته باشند؛ برعکس بايد افکار عالي و انديشههاي صحيح و پاک و اهداف الهي و متعالي را مد نظر خويش قرار دهند. بديهي است، نسلي که بر اين اساس ايجاد میشود، با اين انديشهها هماهنگ میشود و در راه صحيح و مسير الهي قدم خواهد گذاشت (آريا، 1394، ص39-40).
ابنسينا براي انتخاب گزينش صحيح همسر، چند ويژگي را در کتاب تدبير المنزل برميشمارد که به نمونههايي از آن اشاره ميکنيم. بهترين زنها زني است که داراي چنین صفاتي باشد: 1. خردمند باشد؛ 2. ديندار باشد؛ 3. باشرم باشد؛ 4. دوستدار و بامحبت باشد؛ 5. پاکدل و بيغش باشد و... (ابنسينا، 1319، ص101).
با توجه به مطالب مذکور، اين نتيجه گرفته ميشود که ابنسينا يکي از زمينههاي مهم در تربيت ديني و درواقع اولين گام در اين زمينه را انتخاب همسري شايسته و ديندار و همچنين ايجاد نطفهاي پاک ميداند که همگي در تربيت ديني کودک تأثيرگذارند.
-
-
-
- 2-4-3. محيط
-
-
بيگمان وضع محيط اجتماعى زندگى انسان اثر فوقالعادهاى در روحيات و اعمال او دارد؛ چراکه انسان بسيارى از صفات خود را از محيط کسب ميکند. محيطهاى پاک غالباً افراد پاک پرورش ميدهند. البته انسان ميتواند در محيط ناپاک، پاک زندگى کند و بهعکس در محيطهاى پاک، سير ناپاکى را طى کند. به تعبير ديگر، شرايط محيط، علت تامه در خوبى و بدى افراد نيست.
تأثير محيط را بهعنوان يک عامل زمينهساز نميتوان انکار کرد. محيط مساعد و پاک، موجب رشد و شکوفايي زمينههاي اوليۀ وراثتي در خصوص عمل به اعمال و تکاليف شرع اسلام ميشود و ميتواند رفتار و اعمال فرد را هدايت کند و الگوهاي مناسبي براي شخصيت وي فراهم سازد.
در يک محيط آلوده، پرورش انسانهاى پاک و مقيد به شرع، مشکل است؛ هرچند تعليمات قوى و مؤثر باشد. به همين دليل، براى تهذيب نفوس و تحکيم عمل به تکاليف شرع، بايد به اصلاح محيط بسیار اهميت داد (ابنسينا، 1315، ص120). موضوع ديگرى که ابنسينا در باب تأثير محيط به آن اشاره ميکند، توجه والدين به مسئلۀ معاشرت و دوستى فرزندان است. غالباً دوستان و معاشران ناباب و آلوده سبب آلودگى افراد پاک شدهاند، که البته عکس آن نيز صادق است (نقدي، 1381، ص59). خانواده بايد در دل خانوادهاي بزرگتر بهنام جامعه به حيات خود ادامه دهد تا بتواند نيازهاي ساير افراد را در آن تأمين نمايد. «در نظام سياسة الاخيار، اهل مدينه در جستوجوي بهدست آوردن خوشبختي اينجهاني و آنجهاني، كوشش و با هم مشاركت ميكنند» (ابنسينا، 1315، ص 129). از ديدگاه ابنسينا، دين سعادت همهجانبۀ انسان را وجهۀ همت خويش قرار داده و براي رساندن بشر به سعادت و رستگاري و بارور شدن همۀ استعدادها و ظرفيتهاي وجودي او، احكام و قوانين لازم را تشريع كرده و فرا راه بشر نهاده است. پرداختن به اعمال عبادي و امور اخروي جزو مهمترين و اصليترين هدف دين از ديد ابنسينا است؛ با این حال به باور او، رسيدن به اين هدف و تحقق آن در جامعۀ انساني، هرگز بدون توجه به مسائل دنيوي و حل مشكلات مادي و جسمي ميسر نيست.
-
-
- 5-3. اصول تربيت ديني
- 1-5-3. اصل آشنايي و زمينهسازي براي انجام اعمال عباي
- 5-3. اصول تربيت ديني
-
اين اصل افزون بر تأكيد بر عبادات، باعث آمادگي پذيرش و انجام تكاليف شرعي و همچنين جلوگيري از كمتوجهي كودكان به مسائل عبادي نيز ميشود (احمدي، 1384، ص65). بوعلي معتقد است: ضروري است پيش از آنكه احكام و اعمال عبادي در حق كودكان به مرحلۀ وجوب برسد، زمينة رويارويي صحيح با احكام و اعمال عبادي را در آنان ايجاد كرد؛ زيرا اين اقدام در رشد و كمال معنوي انسان تأثير مستقيم دارد. هدف از تربيت عبادي در دورة كودكي، پرورش و تقويت روحية عبادي و ايجاد آمادگي براي «تكليفپذيري» و تشويق كودكان به انجام تكاليف عبادي است (ابنسينا، 1319، ص131). براي تحقق اين هدف، ميتوان بر اساس برنامهاي منظم، بدان جامة عمل پوشاند. از طرفي نبايد انجام اعمال واجب عبادي را تا زمان بلوغ به تأخير انداخت؛ بلکه بايد زمينۀ آن را از همان اوان خردسالي ايجاد نمود. ابنسينا تأکيد ميکند که هر يک از بچهها را بايد مورد توجه ويژه قرار داد و به فراخور طبع خاصش بار آورد (ابنسينا، بيتا، ص148). والدين و مربيان نبايد در آموختن اعمال عبادي، قوانين خشك و خشن بهكار گيرند و بیش از اندازه سختگيري کنند كه نهتنها خيري در آن نيست، بلكه متربي را گريزپا نيز ميکند (همان، ص150).
ابنسينا دربارۀ آشنايي کودکان با اعمال عبادي معتقد است: کساني که با تدبير و حکمت، در راه انجام اعمال عبادي گام برميدارند، خواهناخواه با تبعيت بدن از روح، مشابهت بين روح و بدن در ايشان ظاهر ميشود؛ چنانکه گویا تن به سوی روان پرواز ميکند؛ در نتيجه قواي طبيعي ايشان تحت سرپرستي نظام عقلاني درميآيد. به بيان ابنسينا اين تشابه عالم مادي با عالم روحي، وي را از عالم مُلک به عالم ملکوت ميرساند؛ بلکه اشرف از همۀ موجودات عالم خواهد شد (ابنسينا، 1391، ص154).
-
-
-
- 2-5-3. اعتدال در انجام اعمال عبادي
-
-
از نظر بوعلي، انحراف از اعتدال در هر چيز، از جمله در عبادات و اعمال شرعي، انحراف از حق و گمراهي است. تربيت ديني اساساً تربيتي بر پايۀ اعتدال است. وي معتقد است، براي اينکه کودکان و نوجوانان به انجام اعمال عبادي رهنمون شوند، بايد آموزش اين امور ابتدا از آسان شروع شود و از هرگونه افراط و تفريط در اين زمينه پرهيز گردد، تا بهتدريج اين اعمال بهصورت عاداتي راسخ نمايان شوند (ابنسينا، 1400، ص134). ابنسينا در آموزههاي خود، دين و خرد را درهم ميآميزد و به والدين و مربيان توصيه ميکند که نخست کودکان را در قيد ناموس (الهي دين) درآورند؛ زيرا دين ميتواند انسان را به صراط مستقيم ـ که همان ملکۀ اعتدال است ـ رهنمون شود (همان، ص151). اعتدال در اين موارد براي رستگاري انسان و رساندن او به سعادت، امري اجتنابناپذير است. وي معتقد است براي اينکه بتوان اعتدال را در تربيت ديني جاري ساخت، بايد پيوسته روح بيم و اميد را در متربي بيدار نگاه داشت؛ زيرا اميد بيشازاندازه فرد را گستاخ، و بيم بيشازحد نيز فرد را در ارتباط معنوي با خداوند متوقف ميکند (ابنسينا، 1347، ص98).
-
-
- 6-3. روشهاي تربيت ديني
- 1-6-3. مشاهده و الگوپذيري از والدين در انجام اعمال عبادي
- 6-3. روشهاي تربيت ديني
-
با توجه به اينکه خداوند فطرتي پاک را در وجود انسان قرار داده است، کودک گرايشي عاطفي به يادگيري و انجام اعمال عبادي دارد. بسياري از آداب و اعمال عبادي را کودک از طريق مشاهده و تقليد فراميگيرد (ابنسينا، 1400، ص135). در اين زمينه، والدين بهترين الگوي عملي براي تقليدپذيري کودکاند. با توجه به اين ويژگي، بايد شرايط و موقعيتهاي لازم را برای الگوپذيري کودک از اعمال عبادي والدين فراهم نمود؛ زيرا در نتيجۀ اين اقدام، کمکم زمينۀ انس بيشتر و گرايش به يادگيري اعمال و تکاليف عبادي، مثل نماز، در وجود کودک تقويت ميشود (داودي، 1383، ص145).
-
-
-
- 2-6-3. آشنا نمودن کودک با اماکن و امور مذهبي قبل از رسيدن به سن تکليف
-
-
حضور کودکان در اماکن مذهبي (مساجد) و آشنايي با امور مذهبي، مثل نماز جماعت و دعا کردن، آنان را به اقامۀ نماز و حضور در مسجد ترغيب ميکند. از اين طريق، روح عبادت در جانشان نفوذ پيدا ميکند و آنان به نگرشهاي ديني والاتري دست ميیابند. اين امر زمينۀ گرايش به اعمال عبادي را در کودکان بهصورت آگاهانه بهوجود ميآورد (ابنسينا، 1400، ص149).
-
-
- 7-3. محتواي تربيت ديني
- 1-7-3. محتواي عبادي
- 7-3. محتواي تربيت ديني
-
ابنسينا در آثار خود به مسئلۀ آموزش و تعليم ماهيت عبادات اسلامي مانند نماز، روزه و حج اشاره میکند و انجام اين عبادات را مايۀ سعادت و خوشبختي انسانها ميداند (زيبا کلام مفرد، 1380، ص42). براي مثال، ايشان در مسئلۀ تعليم نماز در رسالۀ «ماهيت الصلاة»، نماز را در دو بعد ظاهر و باطن بررسي ميکند. يکي از بارزترين مصاديق تربيت ديني و بلکه مهمترين نمود آن در حوزۀ احکام و عبادات، نماز است. ابنسينا در بررسي ماهيت نماز، به ساختار آفرينش هستي و جايگاه انسان در بين مخلوقات ميپردازد و سپس وجود قوۀ عاقله را در انسان نعمتي الهي ميشمرد و آن را علت مخاطب قرار گرفتنِ انسان از سوي خداوند معرفي ميکند. ابنسينا با استناد به حديث «عباد الدين» و آيۀ «وما خَلَقْتُ الْجِنَّ والْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ»، به استدلال و برهان فلسفي ـ عرفاني اسرار اين فريضۀ الهي ميپردازد. وي نماز را به دو بخش ظاهر و باطن تقسيم ميکند: ظاهر نماز، ارکان و افعال مخصوص اقامۀ نماز و مراد از باطن نماز، حقيقت و روحانيت نماز است که مربوط به نفس ناطقۀ انساني است (ابنسينا، 1391، ص143). حقيقت نماز از ديد ابنسينا عبارت است از: 1. معرفتبخشي: ابنسينا دراينباره معتقد است که نماز روح درطبيعتماندۀ انسان را از گور جسم و جسمانيت خارج ميکند و او در طلب عبوديت و اخلاق، از معبود ذوالجلالوالاکرام، کمال خالص را که حقيقت دين است، درخواست میکند؛ 2. پي بردن به صفات خدا و احاطۀ او به همۀ هستي: ابنسينا معتقد است، نمازي که با نيت خاص گزارده شود، نمازگزار را در فهم اينکه تعدد در صفات خدا راه ندارد، ياري ميرساند؛ 3. پي بردن به اسرار آداب نمادين نماز: ابنسينا معتقد است، شارع مقدس (خداوند) نماز را برترين عبادتها دانسته، که متناسب با ظاهر بدن و باطن روح و جان انسان است (ابنسينا، 1391، ص102). نماز در تربيت ديني چنان مهم است که حتي در پيش از بلوغ، تنبيه مختصر فرزند بهدلیل ترک آن، روا دانسته شده است. ابنسينا در مورد آموزش نماز بين دورة کودکي و بلوغ فرق گذاشته است: در دورۀ کودکي تا قبل از دهسالگي فقط سفارش به آموزش و تعليم نماز مينمايد و تنها به اقدام زباني و سفارش کلامي اکتفا ميکند؛ در اين مرحله بر آمادگي و زمينهسازي براي اقامۀ نماز تأکيد شده است؛ اما در سنين بلوغ به علت رشد مناسب کودک و رسيدن به سن تمييز و تشخيص، تأکيد عملي بر اقامۀ نماز است (غفاري، 1391، ص58).
-
-
-
- 2-7-3. آموزش واجبات و محرمات
-
-
احکام الزامي (واجبات و محرمات) عبارت از تکاليف و احکامي است که بهدليل اهميت زياد آنها در تربيت و هدايت انسان، الزامي بوده و انجام آنها ضرورت يافته است و انسان مسلمان مجاز به ترک يا سهلانگاري در آنها نيست. اين تکاليف، هم جنبۀ فعلي دارند و هم جنبۀ ترکي. از دستۀ اول با عنوان «واجبات» و از دستۀ دوم با عنوان «محرمات» ياد شده است. اما احکام غيرالزامي، شامل تکاليف و احکامي است که در رتبۀ پايينتر از احکام الزامي قرار دارند و درجۀ اهميت و نقش آنها در تربيت انسان، به درجۀ تکاليف الزامي نميرسد. ازاينرو اين تکاليف ويژگي الزامي بودن را ندارند. احکام غيرالزامي نيز همانند احکام الزامي جنبۀ فعلي و ترکي دارند؛ که از دستۀ اول به «مستحبات» و از دستۀ دوم به «مکروهات» ياد ميشود. از نظر ابنسينا، يکي از اصول تربيتي مهمي که دراينباره ميتوان از فقه استخراج نمود، اصل سختگيري در احکام الزامي و آسانگيري در احکام غيرالزامي است. مفاد اين اصل تربيتي آن است که فعاليتهاي تربيتي از اهميت يکساني برخوردار نيستند؛ بلکه برخي براي موفقيت و پرورش متربي جنبۀ حياتي و اساسي دارند و برخي از اهميت کمتري برخوردارند (ابنسينا، 1998، ص387).
از منظر ابنسينا، در تکاليف شرعي دو نکته وجود دارد: يکي اينکه شارع مقدس (خداوند) ميداند که بسياري از نفوس، لايق و قابل براي رشد و وصول به مقامات منيع و درجات والاي انساني نيستند؛ ولي حتماً بايد در طريق تربيت و دستورات و فرمان شارع قرار گيرند؛ زيرا نظام طبيعي و هواهاي نفساني آنان موجب ميشود، که بهطرف حيوانيت و بهيميت حرکت کنند و عاقبت در حد بهايم بمانند. به همين دلیل خداوند آنان را رها نساخت، تا از ظواهر دستورات و عبادات بدني متأثر شوند (ابنسينا، 1391، ص130). تربيت و پرورش ديني همهجانبۀ انسان، از نيازهاي اساسي اوست و انسان در پرتو تربيت صحيح به کمال مطلوب خويش دست مییابد. از سوي ديگر، شريعت و بعد عملي آن، يعني فقه، جايگاه ويژهاي در زندگي انسان دارد و مجموعهاي از بايدها و نبايدها زندگي او را احاطه کرده است. اين دو عرصه با پيشرفت زندگي بشر و تحولات فرهنگي و اجتماعي، شکل جديدي به خود گرفته و رسالتي نوين پيدا کرده است.
-
-
-
- 3-7-3. آموزش دعا کردن
-
-
ابنسينا دعا را براي رسيدن آدمي به کمال واجب ميداند. از نظر وي، همانگونهکه سبب صحت يافتن شخص بيمار استفاده از دارويي خاص است و بدون آن سلامتي خود را باز نخواهد يافت، حکمت خداوند بر اين تعلق گرفته است که سبب رسيدن به بعضي از کمالات نيز دعا کردن باشد. ازاينرو ابنسينا دعا کردن را واجب ميداند؛ چنانکه توقع اجابت دعا نيز واجب است. البته اين نکته منافاتي با قاعدۀ عليت ندارد؛ زيرا خود دعا کردن هنگامي که شرايط مهيا باشد، ميتواند جزئی از علت براي حصول متعلق دعا باشد. اين اشکال نيز وارد نخواهد بود که آدمي معلول خداوند است و نميتواند در علت خود تأثيري داشته باشد؛ به اين دليل که خود خداوند علت است بر اينکه آدمي به دعا بپردازد؛ و سبب به استجابت نرسيدن بعضي از دعاها، گرچه استجابت آن براي دعاکننده نافع خواهد بود، اين است که گاهي غايتي که براي شخص نافع است، نسبت به نظام کل عالم نافع نخواهد بود. در اين صورت، استجابت دعا صحيح نيست (شجاري،1390، ص51).
-
-
- 8-3. عوامل تربيت ديني
-
منظور از عوامل، آن دسته مواردي است که در تربيت ديني تأثيرگذارند و تفاوتشان با زمينههاي تربيت ديني در اين است که زمينهها بهمثابۀ بستري هستند که زمينه را براي تربيت ديني فراهم ميکنند.
-
-
-
- 1-8-3. خانواده
-
-
ابنسينا دربارۀ لزوم تربيت ديني معتقد است: «[تربیت دینی] براي جلوگيري از مخالفت با شرع، ثواب و عقاب اخروي، لازم و واجب است و بايد به آن ثوابدهنده و عقابدهنده شناخت پيدا كرد؛ و همچنين بايد با نماز و روزه و عبادات ديگر، ياد خداوند را هميشه در خاطر نگه داشت» (ابنسينا، 1363، ص443).
نخستين بستر تقويت روحيۀ عبادي در وجود کودک، خانواده است. اگر کودک در خانوادهاي رشد يابد که والدين به فرامين دين و اجراي احکام آن مقيد باشند، اميد بيشتري ميرود که کودک نيز به امور فوق پايبند باشد. در اين زمينه ابنسينا توصيه ميکند که والدين ابتدا خود بايد الگويي عملي در انجام آن اعمال باشند؛ و از طرفي رويّة معتدل در آموزش واجبات و احکام آن به فرزندان در پيش بگيرند. يکي از شروط لازم براي تأثير امر و نهي والدين در محيط خانه، برگرفته از انديشههاي ابنسينا، قابل فهم بودن آنها براي کودک است. بهعبارتي، ابنسينا مسئلۀ رعايت تفاوتهاي فردي را مطرح ميکند؛ يعني هر کس خصوصيات منحصربهفردي دارد که بايد به آن توجه نمود؛ بهويژه در دورۀ کودکي، رعايت اين تفاوتها در تربيت ديني کودک نقش اساسي دارد. تفاوت در استعداد و ميزان درک و فهم مطالب، از محورهاي مهم تفاوت فردي است، که بايد در محيط خانه بهوسيلة والدين رعايت گردد. پدر و مادر بايد با توجه به آمادگي ذهني و ادراکي کودک، اعمال عبادي را تعليم دهند. اساساً شيوۀ تعليمات انبيا نيز در تبليغ دين به مردم اين بوده است که با هر کس بهقدر استعداد و سطح درک و فهمش سخن ميگفتند (ابنسينا، 1319، ص82). براي تحقق و علاقهمند كردن كودكان به فراگيري و انجام تكاليف عبادي، ضروري است که اقدامهاي لازم و مقتضي را از همان دوران كودكي بهعمل آورد. به اين ترتيب، باید با برنامهريزي دقيق سعي شود تا مطالب ديني و عبادي مورد نياز و ضروري را بهصورت ساده و قابل فهم به كودكان آموزش داد و آنان را به انجام اعمال و پايبندي به آن تشويق كرد. در انجام تکاليف نيز بايد به اين نکته توجه شود که والدين ابتدا با تکاليف عبادي آسان آغاز نمايند و از هرگونه افراط و تفريط در اين زمينه بپرهيزند (ابنسينا، بيتا، ص89). براي موفقيت در امر تربيت ديني، ضروري است به نكات ذيل توجه شود:
ـ زمزمۀ حياتبخش اذان و اقامه در گوش چپ و راست نوزاد، بهمنزلة نخستين نغمة معنوي در مسير زندگي سعادتبخش؛
ـ ايجاد علاقه در كودك به ارتباط قلبي با خدا؛
ـ حضور كودكان در مسجد و خواندن نماز جماعت همراه والدين؛
ـ استفاده از شيوههاي تشويقي و محبت در آموزشهاي تكاليف عبادي، بدون امر و نهي؛
ـ آشنا كردن دانشآموزان با عبادتهاي واجب و مستحب، بهخصوص نمازهاي يوميه و روزه؛
ـ آشنا كردن دانشآموزان با احكام و شرايط عبادات، مانند: مسائل مربوط به صحت و بطلان، ادا و قضا، و شرايط مربوط به هر عمل عبادي؛
ـ ارائه و آموزش تكاليف عبادي به كودكان بهصورت ملموس و عيني و متناسب با توانايي آنان، با استفاده از روشهاي آموزشي ساده و بهرهگيري از اشعار، داستان و متون آسان در برنامههاي درسي، و ترتيب دادن نمايشهاي شاد و آموزندة عبادي در مراكز آموزشي؛
ـ ايجاد انس و گرايش قلبي در كودكان به انجام تكاليف عبادي از طريق توجه دادن آنان به نعمتها و نيكي و بخشش خداوند به بندگان؛ و همچنين آموزش شيوة شكرگزاري مورد نظر خداوند سبحان (آريا، 1394، ص39-40). از طرفي ابنسينا براي اينکه کودکان را با عبادات و اعمال شرعي آشنا کند، معتقد است: «وقتي که شما پايۀ صحبت و مجالست خودتان را در خانواده روي اساس دين و مروت گذاشتهايد، آنگاه وظيفه و تکليف شما اين است که مقتضاي دين و مروت را مراعات کرده، در رفتار و کردارتان بر طبق ميزان دين و مروت رفتار بکنيد و چيزي را که بر خلاف شرع دين و مروت باشد، مورد اعتنا قرار ندهيد» (ابنسينا، 1319، ص24). در اين تعريف، ابنسينا پيروي از مصاحبت ديني با فرزندان را راهي براي آموزش مفاهيم و اعمال ديني به کودکان و نوجوانان ميداند.
در جايي ديگر، ابنسينا بيان ميدارد:
کساني که در خانهاي زندگاني مينمايند، خواه اين خانه کاخ بلند و زيبا و ساکنين آن ثروتمند باشند و خواه کلبۀ محقري بوده، صاحبانش بيبضاعت باشند، چون همگي انساناند، زندگي وسيع و احتياجات فراواني از نواحي مختلفۀ حيات علمي، ديني، اخلاقي، اجتماعي، حقوقي، اقتصادي و غيره دارند. بايد اين منافع و مصالح زندگيشان تأمين گردد، تا صبح سعادت حقيقي و هميشگي از افق خانهشان طلوع کرده، تاريکي روزگارشان را مبدل به روشنايي بنمايد. سعادت حقيقي، همان رضاي الهي است (ابنسينا، 1319، ص102).
از ديدگاه ابنسينا، بايد در خانواده محيطي را فراهم نمود تا کودکان با ديدن رفتار و اعمال دینی والدين خود، سعي در تقلید اين اعمال و همانندسازي با والدين خود نمايند.
-
-
-
- 2-8-3. مدرسه
-
-
بعد از خانواده، مدرسه نقشي اساسي در يادگيري و آموزش اعمال عبادي واجب و مستحب و احکام آنها دارد. در مدرسه، اين معلم است که نقش برجستهتري نسبت به ساير عوامل در تربيت کودک دارد. دانشآموز از طريق مشاهده و تقليد کردن، به درون معلم ميرود و گفتار و رفتارش را الگو قرار ميدهد. بنابراين يک معلم براي موفقيت در امر تربيت عبادي دانشآموزان بايد تربيت را از خود شروع کند. ابتدا خودش از دين اسلام شناخت کافي داشته باشد و سپس به آن علاقه پيدا کند؛ آنگاه ايمان و روحيۀ تسليم را در خود قوي و اعتقاداتش را کامل کند. مسلّم است که هرگاه شناخت با علاقه همراه شود، انگيزه براي دفع رذايل در دانشآموز فراهم ميگردد و نسبت به انجام دستورات الهي مقيد ميشود (ابنسينا، 1400، ص189).
معلم بايد ضمن اينکه تکاليف عبادي را بهصورت ساده و به زبان کودکانه به دانشآموز انتقال ميدهد، متناسب با ظرفيت وجودي آنها، فلسفۀ انجام اين تکاليف را نيز براي آنان بيان کند تا دانشآموزان بر اساس معرفت کسبشده، به اعمال عبادي، مشتاق باشند. هدف از تربيت عبادي، صرفاً حفظ اذکار و اعمال عبادي نيست؛ بلکه مراد، تربيت انساني است که داري بينش الهي باشد (غفاري، 1391، ص55).
-
-
-
- 3-8-3. دوستان و همسالان
-
-
يکي از نيازهاي اساسي کودکان، وابستگي به گروه دوستان است و ازآنجاکه کودک از همسالان خود تقليد ميکند و ميکوشد خود را همانند آنها کند، بنابراين يکي از عوامل تأثيرگذار در تربيت ديني کودکان، عامل دوستان و همسالان است.
تأثيري که همنشين و دوست بر کودک ميگذارد، بسيار بيشتر از پند و اندرز والدين و معلمان است. کودکان در برابر گفتههاي دوستان، ناخودآگاه گفتار و رفتار آنها را برميگيرند. والدين بايد ضمن اينکه کودکان را از انتخاب همنشين بد منع ميکنند، آنها را در يافتن دوست و مصاحب صالح ياري کنند (ابنسينا، 1998، ص94). ابنسينا معتقد است كه رعايت اين مسئله، آثار سودمندى را از نظر اخلاقي بهدنبال مىآورد: «كودك از اخلاق و رفتار پسنديدۀ همسالان خود پيروى ميكند و به صفتها و عادتهاى نيكوي آنان آراسته ميگردد». ابنسينا در اين مورد مىنويسد: «ارتباط با همنشين نيک، تهذيب اخلاق كودكان و برانگيختن همت آنها و تمرين عادتهاى نيك را به ارمغان ميآورد» (ابنسينا، بيتا، ص285-286).
-
-
- 9-3. موانع تربيت ديني
- 1-9-3. شرک در عبادت
- 9-3. موانع تربيت ديني
-
«شرک در لغت بهمعناي نصيب قرار دادن و درهم آميخته شدن دو شريک است و در اصطلاح قرآني، در مقابل "حنيف" بهکار برده ميشود؛ و مراد از "شرک"، شريک و مثل و مانند قرار دادن براي خداوند متعال است. "حنيف" بهمعناى تمايل پيدا کردن از گمراهى به درستى و راستى است و ازآنجاکه پيروان توحيد خالص، از شرک روىگردان شده و به اين اصل اساسى متمايل مىشوند، به آنها "حنيف" گفته مىشود» (ابنسينا، 1383، ص165). «شرک معاني مختلفي دارد: اطاعت بيچونوچرا از غيرخدا يا پيروي از هواي نفس. وقتي انسان در قلب خود گرايش و تمايل به غيرخدا داشته باشد، نميتواند رفتار و اعمال خود را بر اساس احكام خدا و اخلاق اسلامي و مطابق معيارهاي ديني استوار نمايد. پس يكي از موانع تربيت ديني در بعد عملي، شرک در عبادت ميباشد» (نورانينژاد، 1393، ص98).
از نظر ابنسينا، مقصود از تربيت ديني، برداشتن موانع و ايجاد زمينههايي مناسب براي تكامل بشر و شكوفايي استعدادهاي دروني انسان و رساندن وي به كمال است، تا چيزي شود كه لايق آن است؛ ولي شرک مانع رسيدن انسان به كمال ميشود. از موجودات اين جهان، انسان بيشترين استعداد را براي رسيدن به كمال دارد. كمال انسان، بندگي خداست و از نظر روحي و معنوي، رسيدن به حدي است كه جز او كسي را در عالم مؤثر نداند و سراپا خدايي شود؛ و اين نهايت كمال انسان است. منظور از شرک، شرک در عبادت است، نه شرک در خالقيت (همان، ص110).
-
-
-
- 2-9-3. صفات رذيله
-
-
روح عبادت، بندگي و عبوديت خداي متعال است. در صورتي که صفات منفي و رذايل اخلاقي در جان انسان رخنه کنند، به روح عبادات و اعمال عبادي او صدمه وارد ميکنند؛ او را از مقام عبوديت تنزل ميدهند و موجب فاصله گرفتن وي از قرب به خدا ميشوند (ابنسينا، 1332، ص120). از جمله ضعفهاي اخلاقي که بهتدريج انسان را از انجام اعمال عبادي و امور مذهبي بازميدارند، ميتوان به اين موارد اشاره نمود: حسد، ريا در عبادت، ادا نکردن حقالناس، ظلم، عدم اخلاص در عبادات و... (پورطولمي و ديگران، 1388، ص20).
-
-
- 10-3. الگوي تربيت ديني
-
-
- نتيجهگيري
ابنسينا انديشمند و فيلسوفي است که براي پژوهشگران مُنصفي که در پي حقايق اصيل و مبتني بر واقعيتاند، آموزههاي تربيتي بس ارزشمند دارد؛ چراکه محتوايش منتسب به انسان مسلماني است که بهمدد اتصال به معارف حقۀ الهي، نزديکترين درک از انسان، ساحتهاي او و ظرفيتهاي صعود و سقوط او دارد. در اين پژوهش، تربيت ديني کودک در آموزههاي تربيتي ابنسينا بررسي شد تا بتوان الگويي شايسته و مبتني بر آموزههاي اسلامي از تربيت ديني کودک ارائه نمود. بنا بر آنچه از بيانات بوعلي برآمد، وي درصدد بوده است که با بيان اهداف، ويژگيها، اصول، زمينهها، عوامل و موانع تربيت ديني، مبتني بر تربيت اسلامي تصويري از نحوۀ صحيح و چگونگي تربيت ديني (بعد عملي) را بهتصوير کشد و نقش کليدي آن را در رشد دادن و تربيت انسانها در مسير عبوديت و بندگي مطرح سازد. از نظر وي، تربيت ديني کودکان اهميت خاصي در نظام آموزشي و تربيتي اسلام دارد. وي بيان ميدارد که بسياري از افرادي که در بزرگسالي نسبت به عبادات سستي از خود نشان ميدهند، بياعتقاد به دين و تکاليف ديني نيستند؛ بلکه عواملي چون بيتوجهي يا عدم تقيد والدين به انجام بموقع تکاليف عبادي، عدم ورزيدگي کودکان در انجام عبادات در کودکي و ناآگاهي آنان از فلسفه و اهميت عبادات، در اين زمينه نقش داشتهاند. از نظر ابنسينا، براي رفع اين مشکل ضروري است که کودکان پيش از رسیدن به سن تکليف با اعمال و تکاليف عبادي، فلسفه و فوايد اعمال عبادي، متناسب با دورۀ کودکي آشنا شوند. والدين و مربيان بهعنوان مسئولان اصلي تربيت، بايد زمينۀ فراگيري و انجام برخي از مسائل ديني را براي کودکان فراهم کنند. از سويي ديگر، وي به بيان اين نکته ميپردازد که بايد در تربيت عبادي جانب اعتدال را نگه داشت تا انجام اعمال عبادي براي کودکان خستهکننده نباشد؛ و از سويي ديگر، مقدمه و زمينهاي باشد براي انجام آن اعمال در دورۀ جواني و بزرگسالي.
- آريا، امير، 1391، معرفي آراء روانشناسي و تربيتي ابوعلي سينا با مختصر افکارش، پاياننامه کارشناسي ارشد، دانشگاه تهران، دانشکده روانشناسي و علوم تربيتي.
- ابنسينا، ابوعلي، 1315، روانشناسي شفا، ترجمه اکبر ابردانا سرشت، تهران، سروش.
- ـــــ ، 1332، اشارات و تنبيهات، ترجمه احسان يارشاطر، تهران، انجمن آثار ملي ايران.
- ـــــ ، 1347، تدابير المنازل والسياسات الاهليه، ترجمه جعفر نقدي، بغداد، مجله المرشد.
- ـــــ ، 1360، رسايل ابنسينا، ترجمه ضياالدين دري، تهران، کتابخانه مرکزي.
- ـــــ ، 1367، اشارات و تنبيهات، ترجمه حسن ملکشاهي، تهران، سروش.
- ـــــ ، 1377- الف، النفس من کتاب شفا، ترجمه حسن حسنزاده آملي، قم، مکتب الاعلام الاسلامي.
- ـــــ ، 1377- ب، الهيات نجات، ترجمه يحيي يثربي، تهران، فکر روز.
- ـــــ ، 1383، الهيات دانشنامه علايي، تهران، فکر روز.
- ـــــ ، 1391، رساله الصلاه، ترجمه حسن ممدوحي، قم، بيدار.
- ـــــ ، 1913، ابنسينا و تدبير منزل، ترجمه و نگارش محمد نجمي زنجاني، تهران، کتابخانه مجلس شوراي اسلامي.
- ـــــ ، 1998، رساله في البر والاثم، المذهب التربوي عند ابنسينا، عبدالامير شمسالدين، بيروت، الشرکة العالميه الکتاب.
- ـــــ ، 1400، رسائل الشيخ بوعلي سينا، رساله في السعاده، قم، بيدار.
- ـــــ ، بيتا، عيون الحكمه، مندرج در رسائل ابنسينا، قم، بيدار.
- احمدي، احمد، 1384، اصول و روشهاي تربيت در اسلام، اصفهان، دانشگاه اصفهان.
- اعرافي، عليرضا، 1394، آراي دانشمندان مسلمان بهويژه ابنسينا در تعليم و تربيت اسلامي، تهران، سمت.
- ايمان، محمدتقي؛ کلاته ساداتي، احمد، 1392، روششناسي تحقيقات کيفي، قم، حوزه و دانشگاه.
- پورطولمي، منيرالسادات؛ احمدي، فهيمه، 1388، «آسيبشناسي عبادات از نظر قرآن و حديث»، فدک، ش 1، ص11-27.
- دانا رمضاني، سميه، 1391، بررسي تطبيقي آموزههاي تربيتي دانشمندان مسلمان؛ ابنسينا، خواجه نصير الدين طوسي و ابن خلدون، تهران، دانشگاه علامه طباطبايي.
- داودي، محمد، 1383، سيره تربيتي پيامبر اسلام، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه.
- دلشاد تهراني، مصطفي، 1393، سيري در تربيت اسلامي، تهران، دريا.
- زيبا کلام مفرد، فاطمه، 1380، تعليم و تربيت در فلسفه ابنسينا و مقايسه آن با فلسفه اثباتگرايي و عملگرايي، دانشگاه تهران، روانشناسي علوم تربيتي.
- ساروخاني، باقر، 1378، روشهاي تحقبق در علوم اجتماعي، اصول و مباني، تهران، پژوهشگاه علوم انساني.
- شجاري، مرتضي، 1390، «سعادت و رابطۀ آن با معرفت و عبادت از ديدگاه ابنسينا»، پژوهشهاي فلسفي دانشگاه تبريز، ش8.
- عزيزي اراکي، عباس، 1379، جامع آيات و احاديث موضوعي نماز، قم، نبوغ.
- غفاري، حسين، 1391، «جايگاه فلسفه دين در سنت فلسفه اسلامي به روايت ابنسينا»، پژوهشنامه فلسفه دين، سال دهم، ش2.
- نورانينژاد، حميد، 1393، فن تدابير المنازل به روايت ابنسينا، چ هشتم، مجموعه مقالات همايش بينالمللي ابنسينا.
- نوروزي، رضاعلي؛ بختيار نصرآبادي، حسنعلي؛ شاهي، محمد، 1390، تبيين تربيت اخلاقي از منظر ابنسينا، وزارت علوم، تحقيقات و فناوري دانشگاه اصفهان، دانشکده علوم تربيتي و روانشناسي.